تاریخ انتشار : یکشنبه 30 دی 1403 - 9:32
کد خبر : 163077

ایمان قیاسی از برنامه‌های آینده و شباهت اجرا به علیخانی گفت؛ می‌پرسند چرا همدیگر را لایک نمی‌کنید! |

ایمان قیاسی از برنامه‌های آینده و شباهت اجرا به علیخانی گفت؛ می‌پرسند چرا همدیگر را لایک نمی‌کنید!  |

زیرنویس-گروه هنر-عطیه موذن: ایمان قیاسی از جمله مجریانی است که در سال های اخیر حضورش در تلویزیون پررنگ تر شده است. او به عنوان مجری و گزارشگر پشت صحنه «عصر جدید» برای مخاطب شناخته شد و بعد از آن به تدریج اجرای برنامه ها را هم به صورت مستقل به عهده گرفت که از جمله

زیرنویس-گروه هنر-عطیه موذن: ایمان قیاسی از جمله مجریانی است که در سال های اخیر حضورش در تلویزیون پررنگ تر شده است. او به عنوان مجری و گزارشگر پشت صحنه «عصر جدید» برای مخاطب شناخته شد و بعد از آن به تدریج اجرای برنامه ها را هم به صورت مستقل به عهده گرفت که از جمله آنها می توان به برنامه های مناسبتی شبکه سه و همچنین مسابقه «قهرمان» اشاره کرد که تاکنون ۲ فصل آن از شبکه سه سیما پخش شده است.

قیاسی در گفتگوی مشروحی که با خبرنگار مهر داشت درباره برنامه «قهرمان»، ویژه برنامه شب یلدای شبکه سه و حواشی آن و همچنین مدل اجرای خود که هر بار با احسان علیخانی مقایسه می شود سخن گفت. قیاسی بدون اینکه گاردی داشته باشد یا دلخور شود به انتقادهایی که نسبت به او مطرح می شود، پاسخ داد. او همچنین عنوان کرد که علاقه‌مند است فارغ از اجرا بیشتر وارد برنامه‌سازی و کارگردانی یک برنامه تلویزیونی شود.

مشروح این گفتگو را در زیر می‌خوانید:

*اجرای مسابقه ورزشی «قهرمان» و برنامه مناسبتی شب های یلدا از اجراهای اخیر شما در تلویزیون بود. قرار نیست این مسابقه ادامه پیدا کند و فصل جدیدش را اجرا کنید؟

تصمیم دارم به تدریج به حوزه تولید برنامه و برنامه‌سازی وارد شوم و در صورت امکان، تهیه‌کنندگی را بر عهده بگیرم. حتی اگر خودم اجرای برنامه را انجام ندهم، درواقع علاقه‌مندم برنامه‌ای تولید کنم که خودم مجری آن نباشم تا بهتر هم روی فرم و هم محتوا تسلط داشته باشم.

*خیلی از مجری ها اتفاقاً ترجیح می دهند هم اجرا کنند و هم خودشان تهیه کننده باشند تا بهتر نظراتشان را روی آنتن اعمال کنند.

خیر من برعکس هستم. دوست دارم از بیرون یک نفر دیگر را کنترل کنم چون جذابیت کارگردانی برایم بیشتر از اجرای برنامه است تا اینکه خود من جلوی دوربین باشم. در برنامه سازی هم دیدگاهم فضای اجتماعی است و دوست دارم گره‌های فرهنگی و اجتماعی را باز کنم. خرده‌فرهنگ‌هایی وارد زندگی معاصر ما شده است که شاید منبع و ماهیت آن‌ها را نمی دانیم؛ این موضوعات نیازمند تحقیق جامع و مفصل است. امیدوارم بتوانم برنامه‌ای تولید کنم که مورد پسند مخاطب باشد، شعاری یا نصیحت‌گونه نباشد، چراکه گوش مخاطبان دیگر از این نوع برنامه های شعاری و نصیحت پر است.

* می توان ساختار شکن بود در تلویزیون این روزها؟

بله حتماً همان «قهرمان» که نام بردید از نظر برنامه سازی کار مهمی بود و قهرمانانی از کشورهای دنیا به ایران آمدند. حتماً مهم است که قهرمانانی از کشورهای ایتالیا، آلمان و یا کاپیتان ملی تیم لهستان … به ایران بیایند. آیا ما پیش از این رسانه را باز می کردیم و صبح به صبح عده ای از قهرمانان کشورهای مختلف در شبکه ها بوده اند؟ چطور این کاری که ما کرده ایم عجیب نیست؟ کاملاً ساختارشکنانه است. اما اینکه به عنوان رسانه تصویری یا رسانه های مکتوب به حضور این افراد و خروجی برنامه اهمیت نمی دهیم یک حرف دیگر است.

*به نظرم یک نکته مقایسه این برنامه با مشابه خارجی آن است که از هیجان بالاتری برخوردار بود و انتظار می رفت این برنامه در ایران هم هیجان انگیز و کنجکاوبرانگیز باشد.

به هر حال ما در حال آزمون و خطا هستیم. وقتی می‌گویم کاپیتان تیم ملی لهستان آمده، این جمله یعنی آنها تیمی دارند که در سطح جهانی رقابت می‌کند و تیم شان کاپیتان دارد. ما حدود ۲ سال است که روی این موضوع کار می‌کنیم. برای برنامه‌ای با عمر تنها ۲ سال، به نظرم این فعالیت بسیار هیجان‌انگیز و جذاب است، هرچند که خودم تولیدکننده آن نیستم و تنها میزبانی را بر عهده دارم. انتظار اینکه در فصل دوم بتوانیم با برنامه‌هایی که ۱۷ یا ۱۸ فصل ادامه داشته است رقابت کنیم، اشتباه است، اما باید به یاد داشته باشیم که در مقیاس جهانی، این نوع برنامه‌ها میلیون‌ها طرفدار دارند. ما ممکن است در تبلیغ این اتفاق و برنامه کم‌کاری کرده باشیم و باید به معرفی ورزشکاران خارجی که به اینجا آمدند و معرفی این رشته ورزشی جدید بپردازیم. این برنامه نوپاست و اگر مدیران و مخاطبان کمی صبر داشته باشند، می‌توانیم در فصول آینده در مکانی به طور مثال مانند کیش، برنامه‌هایی برگزار کنیم که مشابه برنامه‌های بین‌المللی باشد. ما اکنون در حال اجرای این برنامه در سوله ای به مساحت ۶۰۰۰ متر هستیم و مهمانانی که از خارج از ایران به دکور می آمدند باعث حیرتشان شده بود و باور نمی‌کردند ما چنین تجهیزاتی داشته باشیم، خوشبختانه نخستین قدم ما در بین‌المللی شدن این برنامه موفقیت‌آمیز بود.

در برنامه «یلدای مادرانه» خطی را پیش گرفتم که ۳۰ هزار فرزند که با مادرانشان قهر بودند، به وسیله این برنامه با مادرانشان آشتی کردند و برای من نامه نوشتند، ایمیل زدند و تشکر کردند. ممکن است برخی خوششان بیاید یا نیاید، اما برای من اهمیتی ندارد. من رسالتی دارم و نمی‌توانم بر اساس سلیقه دیگران اجرا کنمبرای برنامه سازی هم ایده های مختلفی دارم، دوست دارم در برنامه سازی حرف جدیدی بزنم. ارتباط من با دهه‌های هشتاد و نود نزدیک است، به ویژه به واسطه برنامه «قهرمان» و علاقه زیادی که به آن نشان دادند ارتباط بیشتری شکل گرفت. این نوجوانان دنیای عجیبی دارند و ما در رسانه‌ها محیطی برای این نسل نداریم و تا به امروز تعریفی برای آنها در برنامه‌های تلویزیونی وجود نداشته است.

*خوب است که خود شما به صراحت می گویید در رسانه به این قشر بها داده نمی شود چون وقتی این نقد به برنامه ها وارد می شود که زبان نسل جدید را نمی دانند و برایشان محتوایی ندارند بهشان بر می خورد و هیچ نقدی را برنمی تابند.

الان کمی سخت است بتوانید همه سلایق را دریابید. زمانی بود که یک سریال می‌توانست خیابان‌های تهران را خلوت کند، اما اکنون اوضاع تغییر کرده است و باید به‌طور متفاوتی عمل کنیم. به رسانه هم باید حق داد که از این همه تنوع و اتفاق و سلیقه گیج شود. زمانی که سریال‌هایی مانند «سال های دور از خانه» با کاراکتر اوشین پخش می‌شد، واقعاً تهران خلوت می‌شد. حتی تا دهه های ۸۰ سریال‌های ایرانی موفق مانند «میوه ممنوعه» و دیگر سریال های ماه رمضان نیز مخاطب را پای تلویزیون نگه می داشت. حتی فصل های مختلف «پایتخت» هم موفق بوده است اما اینکه اجزای جامعه را از هم جدا کنیم و بگوییم این برنامه را برای این طیف می‌سازیم یا فلان برنامه برای آن طیف است، این کار غلط است. رسانه باید به ایدئولوژی خود پایبند باشد. اگر اینطور نباشد، کمی عقب‌مانده، ضعیف و بی‌کیفیت می‌شود.

البته امروزه کم و بیش پلتفرم ها و حتی شبکه‌های مختلف تلویزیونی هر کدام با رویکردی پیش می روند. مثلاً شبکه خبر فقط به ارائه اخبار می پردازد و البته افرادی هستند که از صبح تا لحظه خوابیدن فقط شبکه خبر تماشا می‌کنند. اگر به یک دهه نودی بگویید، اصلاً باور نمی‌کند. اما من خانمی را می‌شناسم که صبح شبکه خبر را روشن می‌کند و شب آن را خاموش می‌کند.

*نکته ای درباره حرف جدید گفتید و ممکن است این سوال پیش بیاید که چرا همین حرف های جدید را در تریبون هایی که داشته اید مثلاً در برنامه شب یلدا بیان نکرده اید؟

من خیلی حرف‌های جدید زدم و باید با دقت بیشتر دیده شود.

*چه محتوای جدیدی؟

ببینید من اجرایم را انجام می‌دهم و مخاطب را آزاد می گذارم در آنچه که برداشت می‌کند.

*چرا پس به نظر حرف جدیدی مطرح نشد؟

شاید فرم جدیدی نداشته است. با این حال من خیلی حرف های جدید درباره خانواده، فرهنگ، تربیت و … بیان کردم.

*و این حرف ها به نظر شما پیش از این گفته نشده بود؟

خیر این مدلی که بیان کردیم گفته نشده بود. «تأثیرگذار بودن» با صرفاً «گفتن» سخنی متفاوت است.

*این تاثیرگذاری می تواند به اشک گرفتن از مخاطب یا حتی مهمان روی آنتن هم ارتباط داشته باشد؟

شاید یک جایی اشک هم این اتفاق را رقم بزند.

*حتی در شب یلدا؟

بله چه اشکالی دارد؟ این اشک چند ثانیه از ۶ ساعت برنامه بود؟ در برنامه «یلدای مادرانه» خطی را پیش گرفتم که ۳۰ هزار فرزند که با مادرانشان قهر بودند، به وسیله این برنامه با مادرانشان آشتی کردند و برای من نامه نوشتند، ایمیل زدند و تشکر کردند. ممکن است برخی خوششان بیاید یا نیاید، اما برای من اهمیتی ندارد. من رسالتی دارم و نمی‌توانم بر اساس سلیقه دیگران اجرا کنم. من نکته ای در ذهن دارم که باید از آن آنتن محافظت کنم. خروجی اش هم ۳۰ هزار آشتی است. حالا همان رسانه ممکن است در برنامه ای بگوید: «اصلاً هیچ بچه‌ای در ایران با مادرش قهر نمی‌کند یا بی‌احترامی نمی‌کند.» اما بدترین دوران زندگی ماست که بچه‌ها بیشترین بی‌احترامی را به مادرانشان می‌کنند و من اینها را به صراحت می گویم.

بگذارید خیالتان را راحت کنم، سقف برنامه‌سازی در ایران احسان علیخانی است و واقعاً بعد از او شخص دیگری وجود ندارد، مگر اینکه یک اتفاق جدید خلق شود. سقف برنامه‌سازی را احسان تعیین کرده است. اینکه من شبیه علیخانی هستم، به این دلیل است که من ۲۰ سال در کنار او بوده‌اماتفاقاً ما سعی کردیم دلقک بازی و شوخی و طنازی هم داشته باشیم اما نمی‌توانم از آنتن بگذرم و این حرف‌ها را نزنم و این حتماً برای رسانه حرف جدیدی است. من تمام بار برنامه‌ام را از آن چهار شب برداشتم و ۳۰ هزار بچه را در سراسر ایران با مادرانشان آشتی دادم. فرزندانی که تنشان لرزید و با همان اشکی که ما ریختیم، این اتفاق رخ داد. آمار مکتوب نشان‌دهنده این ارتباط است. من در این زمینه، با جان و دل آماده‌ام که حتی فحش هم بشنوم که چرا در شب یلدا اشک مردم را در می‌آورید. آن اشک درآوردن یک دقیقه است اما تأثیرش هزاران دقیقه است.

*شما هنوز با احسان علیخانی مقایسه می شوید از طراحی دکور تا اجرای برنامه و جشن هایی که در تلویزیون برگزار کرده است.

بگذارید خیالتان را راحت کنم، سقف برنامه‌سازی در ایران احسان علیخانی است و واقعاً بعد از او شخص دیگری وجود ندارد، مگر اینکه یک اتفاق جدید خلق شود. سقف برنامه‌سازی را احسان تعیین کرده است. اینکه من شبیه علیخانی هستم، به این دلیل است که من ۲۰ سال در کنار او بوده‌ام. من از علیخانی یاد گرفتم و این موضوع ناخواسته برای من اتفاق افتاده است.

*بالاخره مخاطب انتظار دارد زمانی هم از زیر این سایه بیرون بیایید. مثل علیخانی که شاید زمانی با فرزاد حسنی یا رضا رشیدپور مقایسه می شد که آنها هم زمانی با محمود شهریاری مقایسه می شدند.

حتماً این اتفاق خواهد افتاد. برای من ناخواسته این اتفاق رخ داده است. من ۱۹ ساله بودم که با احسان شروع کردم، او هم یک سال از من بزرگ‌تر است و سال ۸۶ با هم شروع کردیم. من قبل از اینکه بخواهم با او همکاری کنم، با او دوست بودم. این دوستی باعث شد که من به او نزدیک شوم و به واسطه آن، این ارتباط شکل بگیرد. به هر حال اگر بگویند ایمان قیاسی شبیه احسان علیخانی اجرا می‌کند، اگر من شبیه احسان اجرا کنم، واقعاً بی‌نظیر است. من دست همه آن‌ها را می‌بوسم و از آن‌ها تشکر می‌کنم که من را در آن سطح و لول می‌بینند. نه تنها مشکلی ندارم، بلکه خوشحالم و فکر نمی‌کردم که کمکی هم از او گرفته‌ام.

*چالشی هم داشته اید در این سال ها که روی آنتن نبوده است یا از او کمکی می گیرید؟

من همیشه اول از احسان رخصت و اجازه می‌گیرم تا روی آنتن بروم. خودش می‌تواند شهادت دهد. حالا برخی می‌گویند چرا فالو نمی‌کنی یا پست هایش را لایک نمی‌کنی، اما زندگی خیلی جدی‌تر از فالو و لایک است. حداقل هنوز برای من و احسان، این ۲ مقوله از هم جدا هستند. من حتماً از احسان مشورت می‌گیرم، مثلاً می‌گوید: «مراقب باش، اطلاعاتت را نسبت به مهمان‌ها بیشتر کن و از زوایای مختلف به مهمان ها و موضوع نگاه کن.» او مانند یک استاد مشاوره می‌دهد و راهنمایی می‌کند، و من از او بسیار ممنونم.

*خیلی‌ها نسبت به تلویزیون این نقد را دارند و می‌گویند که اگر احسان علیخانی، طراحی دکورش، مهمان‌هایش و اجرایش خوب است، چرا خودش روی آنتن نیست؟ چرا یک نسخه دیگر از احسان علیخانی وجود دارد؟ یا مثلاً اگر رامبد جوان و برنامه‌هایی مثل «خندوانه» خوب هستند، چرا خودش نیست و چرا کپی های اینها وجود دارد؟

نقد درستی است، آدم ها باید خودشان باشند و کار خودشان را انجام دهند، بدل یا مدل دست چندم افراد به درد نمی خورد و این نقد وارد است. اگر هدف تلویزیون این است که چنین کاری انجام دهد این نقد درست است اما فکر نمی کنم تلویزیون چنین هدفی داشته باشد. به قول شما، زمانی می‌رسد که آدم دستش خالی است و می‌خواهد برنامه‌ای بسازد. ممکن است از چهار یا پنج جوان استفاده کند، و من هم با این موضوع مشکلی ندارم. حتماً باید این اتفاق بیفتد. رسانه باید مولد چهره‌های جدید باشد، چیزی که در این سال‌ها نبوده است. هر آدمی که الان می‌بینید، قبلاً هم وجود داشته، فقط الان کمی پررنگ‌تر یا جدی‌تر شده است. چرا الان افراد جدید ساخته نمی‌شود که اگر ۱۰ سال دیگر قرار شد یکی قهر کند یا هر اتفاقی بیفتد، آن آدم را داشته باشیم؟ این وظیفه رسانه است، به‌ویژه تلویزیون، که این تولید را داشته باشد و همیشه چهره‌های خاص خودش را پرورش دهد.

شاید روزی یک نفر نخواهد کار کند و بخواهد زمینه کاری‌اش را تغییر دهد، مثلاً از تلویزیون به سینما برود. در این صورت تلویزیون چه باید بکند؟ البته برعکس این موضوع هم اتفاق می‌افتد، مثلاً از سینما به تلویزیون می‌آیند. این رفت و آمد طبیعی است و حتی یک افتخار محسوب می‌شود.

*چقدر ممکن است به خود شما این نقد را مطرح کرده باشند که چرا به جای احسان علیخانی هستید و یا در فضای مجازی ناسزا گفته باشند؟

من خیلی ناسزا نشنیده ام البته لطف خدا بوده است. شاید دلیلش هم این است که من زندگی خودم را می‌کنم و موضع خاصی نسبت به مسائل ندارم. تنها در جاهایی که لازم هستم حضور دارم و بیش از اندازه اظهار نظرهای بی‌مورد نمی‌کنم. درباره موضوعاتی که به آن‌ها تسلط ندارم، صحبت نمی‌کنم. ما بعضی‌اوقات احساس می‌کنیم به دلیل اینکه چهره‌ شناخته شده‌ای داریم، می‌توانیم در هر زمینه‌ای که دلمان می‌خواهد، اظهار نظر کنیم، در حالی که به واقع در موضوعاتی مانند سیاست، اقتصاد، مسکن، طلاق و غیره تخصصی ندارم. من چه اطلاعاتی دارم که باید درباره این مسائل صحبت کنم؟ یا چه تحصیلاتی دارم که بتوانم اطلاعات دقیقی در این مورد ارائه دهم؟ من نه تنها در زمینه‌های سیاسی اطلاعی ندارم، بلکه در موارد دیگر هم صلاحیت اظهارنظر ندارم. حتی در برنامه‌ام خبری اعلام نمی‌کنم، مثلاً نمی‌گویم دیروز در فلان مکان چه اتفاقی افتاده است. نمی‌توانم این کار را بر اساس فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام و تلگرام انجام دهم و حرفی بزنم که منابع آن‌ها غیررسمی هستند. فکر می کنم ما به تدریج اینگونه آدم های خطرناکی می شویم و من نمی‌خواهم اینگونه باشم. خدا را شکر انتقادات به من همین است که مثلاً چرا در شب یلدا احساساتی می‌شوم یا چرا شبیه احسان علیخانی هستم! اما حتماً هیچ گاه نمی شنوید که گفته شود چرا ایمان قیاسی درباره فلان موضوع یا فلان شخص اینگونه حرف زد؟ نه الان نه در آینده چون رویکردم این نیست.

*در برنامه شب یلدا چه شد که ترانه مهران مدیری و علی زندوکیلی پخش نشد؟ هرچند سوال مربوط به تهیه کننده است اما حدس زدم شما هم در جریان ماجرا باشید.

من واقعاً اطلاعی ندارم اما فکر می کنم یک بحث مدیریتی اتفاق افتاده و در حد پشت صحنه و اینها نبود. این ترانه تیتراژ برنامه ما بود که تا شب قبل از برنامه قرار بود پخش شود اما یکباره منتفی شد.

منبع: مـهر

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

تازه ها

advanced-floating-content-close-btn