جنون گدایی برای ارضای جنسی/ قاتلی که گلوی قربانی را میبرید با گیوتین مثله شد

(محتوا و تصاویر این متن ممکن است برای برخی آزار دهنده باشد)

شایانیوز- جوزف واچر یک قاتل زنجیره‌ای فرانسوی بود که اغلب از او به عنوان «جک چاک‌دهنده فرانسوی» یاد می‌شود. بین سال‌های ۱۸۹۴ تا ۱۸۹۷، او حداقل یازده نفر را به قتل رساند و مثله کرد، برخی گزارش‌ها ادعا می‌کنند که تعداد قربانیان او احتمالاً به ۲۷ نفر می‌رسد که اکثریت آنها دختر و پسر نوجوان و درصد زیادی از آنها چوپان بوده‌اند.

واچر تمام ظواهر یک مرد بیمار را داشت و فرد را به طرز نامطلوبی تحت تأثیر قرار می داد. او قد متوسطی داشت. تا ۱۸ سالگی در مدرسه کاتولیک بزرگ شد. سال ۱۸۹۰ در هنگ ۶۰ نام نویسی کرد، جایی که رفتارش به قدری خوب بود که پس از دو سال خدمت به درجه افسر نائل شد. این قاتل با زن جوانی آشنا شد و برای ازدواج با او نامزد کرد که ناگهان بدون هیچ دلیلی او را به پایین انداخت. اما در آوریل ۱۸۹۴ زندگی ولگردی و جنایتی خود را آغاز کرد. او به مدت سه سال از یک مزرعه به مزرعه دیگر گدایی می‌کرد، هرگز کار نمی‌کرد، هرگاه زنان را به تنهایی در جاده‌ها و مزارع ملاقات می‌کرد به آنها حمله می‌کرد و در صورت لزوم آنها را به قتل می‌رساند.

قتل پس از تجاوز مکرر

در اواخر سال ۱۸۹۴، دختری به نام لوئیز مارسل ۱۳ ساله که به کار چوپانی اشتغال داشت مرده در یک جنگل پیدا شد. مشخص شد که گلوی او بریده شده بود، قفسه سینه اش بیرون آورده شده بود، و بدنش مثله شده بود. در همان سال یک دختر ۱۷ ساله نیز در بزرگراه عمومی به قتل رسید، اما به اندازه مقتول قبلی مثله نشد. در ۲۴ آگوست همان سال، یک بیوه ۶۵ ساله در کلبه منزوی خود به طرز فجیعی به قتل رسید. گلوی او گوش به گوش بریده شد و مقتول مورد تجاوز قرار گرفت.

بریدن حلق مقتولان

یک هفته بعد، یک پسر ۱۶ ساله که به عنوان چوپان مشغول به کار بود در روشنایی روز و در مزارع باز به قتل رسید. قاتل با بی‌احتیاطی وحشتناکی دست به کار شد تا جسد را طوری کند که انگار در حال بریدن گوسفند است و بقایای وحشتناک را در اطراف پراکنده کرد. چهار هفته بعد یک چوپان ۱۴ ساله، در منطقه ای کوهستانی به قتل رسید که البته او نیز پس از مرگ به طرز وحشتناکی مثله شد. قربانی بعدی دختر ۱۹ ساله ای بود که به تازگی ازدواج کرده بود؛ او در مزرعه ای که مشغول نگهداری از احشام بود مورد تجاوز قرار گرفت و کشته شد. دختر کوچک ۱۴ ساله سه هفته بعد در مزرعه ای مشغول تماشای گله ها بود که بدون اینکه کسی در محله متوجه تجاوزات شود، ترور شد. گلوی او تا ستون مهره‌ها بریده شد و تنه‌اش مثل بسیاری از موارد قبلی مثله شد.

قاتلی که قسر در نرفت

در سال ۱۸۹۷، واچر به زنی که در مزرعه ای در جنوب مرکزی فرانسه مشغول جمع آوری چوب بود، حمله کرد. با این حال، او دعوا کرد و فریادهایش توسط پسر و شوهرش شنیده شد که هر دو به نجات او آمدند. آنها موفق شدند بر واچر غلبه کنند و او را نزد پلیس ببرند. پلیس با وجود متقاعد شدن به اینکه واچر مسئول سیل قتل هایی است که در سه سال گذشته فرانسه را به وحشت انداخته بود، تقریباً هیچ مدرکی نداشت که او را به جنایات مرتبط کند. اما، در بازجویی، واچر سرانجام اعتراف کرد و به افسری که از او بازجویی می‌کرد گفت که همه قتل‌ها را «در لحظات جنون» انجام داده است.

به گیوتین کشیده شد

واچر به عنوان دفاع از خود مدعی جنون شد اما پس از معاینه دقیق توسط هیئتی از پزشکان، عاقل اعلام شد و متعاقبا به دلیل جنایات وحشتناک خود محکوم شد. این جانی تاکید موکد بر بی گناهی خود داشت معتقد بود که هیچ جنایتی مرتکب نشده و قربانی پاک و بی گناه جامعه است. سرانجام او در سحرگاه ۳۱ دسامبر ۱۸۹۸ با گیوتین اعدام شد. جسد در گورستان محلی دفن شد، اما سر برای سپرده گذاری در موزه دوپوترن وابسته به دانشکده پزشکی به پاریس آورده شده است.