۱- چون دایرۀ مشورت ما محدود است، خیلی اشتباه میکنیم؛
۲- چون با وجود IQ بالا به شدت از EQ پایین رنج میبریم؛
۳- چون ناخودآگاه بسیاری از ما، یک عمر دست نخورده باقی میماند؛
۴- چون اکثریتِ مطلق پدران و مادران، تربیت را صرفاً تحسین فرزندان خود میدانند؛
۵- چون افراد به موجب مشکلات معاش، به ندرت فرصتِ کشف خود را پیدا میکنند؛
۶- چون اگر واقعیت را بپذیریم، نگران از دست دادن جایگاه خود هستیم؛
۷- چون احساساتمان بر محاسباتمان مسلط هستند؛
۸- چون نوشتههای سعدی، فردوسی و دیگر مشاهیر ایرانی را بسیار کم خواندهایم؛
۹- چون اشتباه را نه تجربه بلکه ضعف ابدی تلقی میکنیم؛
۱۰- چون یک ضعف بسیار بنیادی داریم: میخواهیم همه ما را تایید کنند؛
۱۱-چون نه درخانواده، نه در مدرسه و نه در جامعه، آداب نقد را به ما نمیآموزند؛
۱۲-چون با تاریخ خود بیگانهایم؛
۱۳- چون به ما آموزش ندادهاند که انسان، مجموعهای از ضعفها و قوتها است؛
۱۴- چون وقتی فردی اشتباه میکند، او را اصلاح نمیکنیم بلکه عمدتاً تخریب میکنیم؛
۱۵- چون بسیار کم کتاب میخوانیم، دامنۀ واژگان ما در فهم پدیدهها و تعامل با یکدیگر بسیار محدود است؛
۱۶- چون بیش از اینکه تمایل داشته باشیم افکار و رفتار یکدیگر را بازبینی کنیم، میخواهیم دورهم باشیم؛
۱۷- چون تمرین نکردهایم که ۵۰ صفحه در مورد خود بنویسیم؛
۱۸- چون عموماً علیرغم تواضع در ظاهر، اکثر رفتارهای ما با خودمحوری و خود حق بینی آمیخته هستند؛
۱۹- چون به شدت برتری طلبیم، نمیتوانیم ضعفهای خود را بپذیریم؛
۲۰- چون تصور میکنیم پرسشگری و مشورت، ما را ضعیف نشان میدهد؛
۲۱-چون ماهیت خطاپذیری انسان را با ماهیت ثابت فرشتگان اشتباه گرفتهایم؛
۲۲- چون اهداف ما با امکاناتمان توازن ندارند؛
۲۳- چون واژۀ Fact در منظومۀ ادبی و فکری ما وجود ندارد؛
۲۴- چون تقریباً در هیچ عرصهای باهم رقابت نمیکنیم؛
۲۵- چون زبانِ انگلیسی نمیدانیم تا در دایرۀ جهانی، خود را محک بزنیم؛
۲۶- چون چند میلیون نفر آسیایی، آفریقایی، اروپایی یا از کشورهای عربی در کشور ما زندگی نمیکنند؛
۲۷- چون فرصتِ مقایسه نداریم؛
۲۸- چون تاریخ چین، هند، روسیه، آمریکا و اروپا را نخواندهایم؛
۲۹- چون تصمیمسازان جامعه، کمتر ذهن ریاضی دارند و بیشتر انتزاعی هستند؛
۳۰- چون غرق در خود و منافع خود هستیم، همکاری، یادگیری و مشارکت با دیگران تقریباً تعطیل است.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰