اگر جبلی صداوسیما را ابزار معاملات سیاسی کرده بود، هجمهها به او کمتر بود
جبلی بیش از تمام رؤسای سابق صداوسیما رسانه را میفهمد؛ اما کمتر از همه آنها سیاسی است. نه اینکه سیاست و ملزوماتش را نفهمد؛ بلکه یعنی حزب و باند ندارد. باشگاه خبرنگاران جوان؛ یاسر قدسی* – چند هفته پیش به دیدن یکی از استادان قدیمیام رفته بودم. تعریف میکرد که چند ماه پیش با او
جبلی بیش از تمام رؤسای سابق صداوسیما رسانه را میفهمد؛ اما کمتر از همه آنها سیاسی است. نه اینکه سیاست و ملزوماتش را نفهمد؛ بلکه یعنی حزب و باند ندارد.
باشگاه خبرنگاران جوان؛ یاسر قدسی* – چند هفته پیش به دیدن یکی از استادان قدیمیام رفته بودم. تعریف میکرد که چند ماه پیش با او تماس گرفتهشده و از او دعوت شده به برنامه «جام جم» شبکه یک سیما بیاید.
میگفت: «به آنها گفتم که من نه صداوسیما را قبول دارم، نه باب دل شما حرف میزنم. گفتند اشکالی ندارد؛ بیایید و همان نقدهای خودتان به صداوسیما را روی آنتن زنده بگویید. هرچه من انکار کردم، آنها اصرار کردند. گفتم اصلا مطمئنید که به شما اجازه میدهند من روی آنتن زنده تلویزیون حرف بزنم؟ گفتند: آقای دکتر! شما فکر میکنید ما سرخود با شما تماس گرفتهایم؟! خود آقای دکتر جبلی گفتهاند شما را به برنامه دعوت کنیم.»
استاد میگفت: «من که مطمئنم دکتر جبلی نگفته. احتمالا این را گفتند که من راضی شوم.» گفتم: آقای دکتر! اتفاقا حدس من همین بود که شخص آقای جبلی شما را به آنها توصیه کردهاند. چون من در جریانم که این برنامه جام جم با پیشنهاد و پیگیری خود ایشان، برای نقد صداوسیما روی آنتن رفته و حالا هم خود ایشان آن را دنبال میکند.
حدسم درست بود. صداوسیما و دکتر جبلی از یکی دو سال پیش به استقبال نقد منصفانه و خیرخواهانه -گرچه تند و تیز- رفتهاند. نگاهی به برنامه «جام جم» شبکه یک سیما، گواه این گفتۀ من است.
ترجیح میدادم این متن را زمانی بنویسم که در مظان چاپلوسی نباشم. اما هجمهها به دکتر جبلی و صداوسیما مهلت نداد.
دکتر جبلی اولین رئیس صداوسیمای جمهوری اسلامی است که اصالتاً صداوسیمایی است. از خبرنگاری و کارمندی شروع کرده تا مدیرکلی و مدیریت شبکه و معاونت، و سرانجام تا ریاست سازمان، بالا آمده. پیش از او، تمام رؤسای صداوسیما یا وارداتی بودند، یا فقط چند سالی سابقه حضور در صداوسیما داشتند. دکتر جبلی اولین رئیس صداوسیماست که تحصیلاتش ارتباطات است و سالهاست در دانشگاهها رسانه درس میدهد.
سابقه و تحصیلات رسانهای دکتر جبلی، او را بر آن داشته که جای مهندسها را با اهل رسانه عوض کند. بسیاری از معاونان صداوسیما پیش از دکتر جبلی، از دستگاههای دیگر آمده بودند. مثلا سیاسیونی بودند که بدون یک روز سابقه رسانهای، از صندلی نمایندگی مجلس یا معاونت ریاستجمهور، ناگهان بر کرسی معاونت رسانه ملی نشسته بودند. حالا اما نهتنها تمام معاونتهای صداوسیما، بلکه قریب به اتفاق مدیریتهای میانی رسانه ملی هم به کسانی سپرده شده که فرزند رسانه بودهاند.
دکتر جبلی بیش از تمام رؤسای سابق صداوسیما رسانه میفهمد؛ اما کمتر از همه آنها سیاسی است. نه اینکه سیاست و ملزوماتش را نفهمد؛ بلکه یعنی حزب و باند ندارد.
اگر جبلی نیز مانند بسیاری دیگر، صداوسیما را ابزار معاملات سیاسی و جناحی کرده بود، حالا هجمهها به او کمتر بود.
در هر دورهای -از جمله در دوران مدیریت کنونی صداوسیما- تصمیمات یا خروجیهای رسانه ملی دستخوش نقد قرار میگیرد. بعضی از این نقدها هم وارد است. اما آن چیزی که اغلب مغفول مانده، موانع و عوامل درونسازمانی و برونسازمانی تصمیمات و عملکردهاست. همین موانع و عوامل است که اصلاح را در دستگاههایی همچون صداوسیما کُند میکند. بویژه که شما باید قطاری در حال حرکت را بدون توقف، تعمیر اساسی کنید. هیچکس نمیپذیرد که رادیو تلویزیون یکی دو سال خاموش و سپس بازسازی شود. شما باید با همین نیروی انسانی، با همین ساختمانها، با همین ساختارهای قانونی، با همین بودجه و امکانات و با همین مخارج، صداوسیما را بازسازی کنید.
شما خلاقترین و باهوشترین و رسانهشناسترین هم که باشید، باید با همین نیروی انسانی، خروجی آنتن را متحول کنید؛ با همین نیروی انسانی که خوب و بد، هنرمند و بیهنر، باانگیزه و بیانگیزه، خلاق و کلیشهکار را دَرهم دارد. اما خوبهایش، به کمتر از ده درصد میرسند.
تحول باید از کف نیروی انسانی صداوسیما اتفاق بیفتد تا شما بتوانید چهرۀ آنتن را دستخوش تغییرات مشهود کنید. این کار دارد اتفاق میافتد؛ اما بهکندی. چون تحول نیروی انسانی، بسیار زمانبر است و خودش هزار تا مانع دارد. نیروی انسانی بشدت در برابر تحول مقاومت میکند و تحول سریع را برنمیتابد. اگر فشار تحول را روی نیروی انسانی زیاد کنید، میشکند. ساخت بهترین و بزرگترین مصلای کشورهای اسلامی آسانتر است از تبدیل برج میلاد به مصلی!
با تمام این سختیها، صداوسیما در سه سال اخیر هم توانسته برنامههای پرمخاطبی همچون حسینیۀ معلی رو کند. در انتخابات توانست اتفاقی شگفتانگیز همچون تأسیس ۲۰۰ کانال محلی را رقم بزند که تا همین یک سال پیش، افسانه مینمود؛ افسانهای که به اعتراف بسیاری از صاحبنظران سیاسی، راهیابی افراد بیپول و بیحزب و دسته به ساختار قدرت را تسهیل کرد. خبر صداوسیما هم با جریانسازیهای سندمحور در یک سال گذشته، تحولاتی را در مدیریت کلان کشور رقم زد که شرحش، مجال بیشتری میطلبد.
همۀ اینها نافی لزوم نقد منصفانه و مشفقانه نیست. اما میان نقد منصفانه با فحاشی و حرفهای خالهزنکی فاصلههاست.
*فعال رسانهای
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰