اعتراف به قتل مرد گمشده پس از ۱۶ ماه
شهریور سال گذشته، مرد میانسالی هراسان به اداره چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ رفت و هنگامی که مقابل کارآگاهان قرار گرفت، گفت: پسرم به نام سعید کارگر است و در بازار مبل کار میکند اما از دیروز به خانه برنگشته است. هر جا که فکر میکردیم، تماس گرفتیم و سر زدیم ولی خبری از او
شهریور سال گذشته، مرد میانسالی هراسان به اداره چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ رفت و هنگامی که مقابل کارآگاهان قرار گرفت، گفت: پسرم به نام سعید کارگر است و در بازار مبل کار میکند اما از دیروز به خانه برنگشته است. هر جا که فکر میکردیم، تماس گرفتیم و سر زدیم ولی خبری از او نیست.
با شکایت مرد میانسال، تحقیقات برای یافتن سعید آغاز شد و کارآگاهان پی بردند که آخرین بار در منطقه هفت چنار از مغازهای خرید کرده است اما به طرز مرموزی ناپدید شده و تلفن همراهش نیز خاموش است.
در حالی که تحقیقات برای یافتن ردی از پسر جوان ادامه داشت حدود سه ماه بعد از این شکایت، کارآگاهان دریافتند تلفن همراه پسر گمشده فعال شده است.
ردزنیهای پلیسی، تیم جنایی را به مرد جوانی به نام شهروز رساند، متهمی که سوابق متعددی در پرونده کیفری خود داشت و تلفن همراه مقتول نزد او بود. اما شهروز مدعی شد فردی به نام سعید را نمیشناسد.
متهم درباره تلفن همراه توضیح داد: چندی پیش، هنگام رانندگی در خودروی شخصیام و عبور از جادهای در نزدیکی گرمسار، متوجه مردی شدم که کنار رودخانه افتاده بود. ابتدا تصور کردم که بیهوش شده است، اما وقتی نزدیکتر رفتم، فهمیدم که جان باخته است. در آن لحظه، تلفن همراهش را که کنار او افتاده بود، برداشتم.
گرچه مرد جوان چنین ادعایی داشت، اما تحقیقات جنایی نشان میداد او واقعیت را نمیگوید. بدین ترتیب تیمی زبده از کارآگاهان اداره دهم (مبارزه با قتل) پلیس آگاهی تهران بزرگ وارد عمل شدند.
کشف جسد پسر گمشده
حدود ۱۵ ماه پس از ناپدید شدن مرد جوان، کارگران در جریان لایروبی رودخانهای در حوالی سمنان، با جسد مردی مواجه شدند. جسد به دلیل گذر زمان و ماندن طولانیمدت در آب دچار فساد نعشی شده بود، بهگونهای که علت مرگ و هویت او قابل شناسایی نبود.
به دستور بازپرس پرونده، جسد برای مشخص شدن علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد. طبق نظریه اولیه متخصصان پزشکی قانونی، جسد متعلق به مردی حدوداً ۳۰ ساله بود که از زمان مرگش بیش از یک سال میگذشت. با توجه به اظهارات شهروز مبنی بر مشاهده جسدی اطراف همان رودخانه، این فرضیه مطرح شد که جسد کشف شده متعلق به سعید باشد.
بنابراین تحقیقات از شهروز ادامه یافت تا اینکه وی سرانجام سکوتش را شکست و به قتل سعید اعتراف کرد.
او ماجرا را اینطور توضیح داد: با خودروی پرایدم در حال حرکت بودم که سعید را کنار خیابان دیدم. او منتظر تاکسی بود تا به خانهاش برود. بهعنوان مسافر سوارش کردم و این اولین باری بود که او را میدیدم. در میانه راه، چاقویی بیرون آوردم و از او خواستم هر چه دارد به من بدهد، اما او مقاومت کرد. بین ما درگیری شد و در لحظهای از عصبانیت، دستم را روی گلویش گذاشتم و فشار دادم. وقتی به خودم آمدم، متوجه شدم او جان باخته است. از ترس اینکه جسد در تهران پیدا شود و من گرفتار شوم، تصمیم گرفتم او را در مکانی دورافتاده رها کنم. به حوالی رودخانهای در گرمسار رفتم و جسد را آنجا رها کردم تا آب آن را با خود ببرد و هیچ اثری باقی نماند.
متهم جهت روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰