تاریخ انتشار : یکشنبه 11 آذر 1403 - 11:29
کد خبر : 125526

جام قهرمانی بوتافوگو | برنده فینالی تمام برزیلی!

جام قهرمانی بوتافوگو | برنده فینالی تمام برزیلی!

شفقنا ورزشی – جام قهرمانی این فصل لیبرتادورس تبدیل به اولین جام قهرمانی بوتافوگو در این رقابت‌ها شد. به گزارش شفقنا ورزشی به نقل از فوتبال ۳۶۰، آرژانتین میزبان فینال بود. قهرمان جهانی که برای قهرمانی تیم‌های باشگاهی‌اش در فینال معتبرترین رقابت باشگاهی درون قاره‌ای نماینده‌ای داشت. نماینده‌ها از سرزمین رقیب سنتی بودند. بوتافوگو و

شفقنا ورزشی – جام قهرمانی این فصل لیبرتادورس تبدیل به اولین جام قهرمانی بوتافوگو در این رقابت‌ها شد.

به گزارش شفقنا ورزشی به نقل از فوتبال ۳۶۰، آرژانتین میزبان فینال بود. قهرمان جهانی که برای قهرمانی تیم‌های باشگاهی‌اش در فینال معتبرترین رقابت باشگاهی درون قاره‌ای نماینده‌ای داشت. نماینده‌ها از سرزمین رقیب سنتی بودند. بوتافوگو و اتلتیکو مینیرو از سرزمین قهوه و آفتاب و کارناوال‌های پایکوبی و از وادی عشق به فوتبال؛ برزیل! برزیلی‌ها ورزشگاهی را مملو از جمعیت کردند که بارها در طول تاریخش شاهد سوپرکلاسیکو میان بوکاجونیورز و ریورپلاته بوده است. ورزشگاه مونومنتال، متعلق به تیم ریورپلاته میزبان برزیلی‌های فینالیست و هواداران آنها بود که ذره‌ای از این استادیوم را هم هدر نداده بودند. هر کجای ورزشگاه را که می‌دیدیم، جمعیت سرشار از هیجان موج میزد. فوتبال در پوست خودش نمی‌گنجید از هیجان حاکم بر مونومنتال آرژانتین! اگر میشد و اگر راهی بود شاید روی دروازه‌ها، چسبیده به نقطه کرنر و دیگر نقاط نامتعارف برای حضور تماشاگران هم مملو از جمعیت میشد. فینال تمام برزیلی جام قهرمانی لیبرتادوس در میدانی آرژانتینی باز هم یک قاب دیگر برای عشق به فوتبال در این ۲ کشور بر جای گذاشت و نشان داد شاید تا هر زمان که مستطیل سبز نفس می‌کشد، بخشی از گرمای نفسش را از این ۲ کشور آمریکای لاتین خواهد داشت.

شروع بازی

آنقدر مهم بود و همیشه این مسابقه آنقدر مهم بوده است که شخصیت‌ها هم به گوشه و کنار آن سرک بکشند، روی یکی از سکوهای آن دیده شوند و یا دستکم از آن صحبت کنند. این بار نوبت نواک جوکوویچ، اسطوره صرب تنیس جهان بود که میهمان فینال جام باشگاه‌های آمریکای جنوبی باشد. کسی که جام را از آورندگانش تحویل گرفت و در موضع مشخض خودش قرار داد. صدای تشویق و هیجان بیداد می‌کرد در مونومنتال! گویا جنگی باستانی قرار بود سر بگیرد و برنده قهرمان میشد و بازنده محکوم به مرگ! هواداران هر ۲ تیم سنگ تمام گذاشتند. اتمسفر استادیوم آنقدر سنگین، پر از شور و تاثربرانگیز بود که حتی پیش از شروع مسابقه هم در میان سرودها و شادی‌ها، در اوج پایکوبی‌ها که برزیلی‌ها متخصص آن و حتی صادر کننده کارناوال‌های جهانی آن به شمار می‌روند؛ اشک هم دیده میشد. کسی نمی‌دانست برای چه چیزی؛ اما هیجان اشک‌ها را هم لبریز کرده بود. در پوست خودشان نمی‌گنجیدند از این حجم باور نکردنی شور و هیاهو و فوتبال هم در پوست خودش نمی‌گنجید. گویا مستطیل سبز پرنده‌ای بود رها شده در مونومنتال آرژانتین که به پرواز در آمده بود،  آفتاب را بالای سر داشت و تاریخش را زیر بال‌های گسترده‌اش به نظاره می‌نشست. بال با غرور میزد و می‌بالید به این دست‌آورد تاریخی‌اش که می‌تواند انسان‌ها را در یک ورزشگاه بزرگ دور هم جمع کند، آنها را میهمان عمیق‌ترین حس‌ها و ژرف‌ترین واکنش‌ها از اشک و لبخند نماید و لذت تماشای یک فوتبال پر از گرما و حرارت را به مردم کرده زمین ببخشد. بخشندگی فوتبال در فینال لیبرتادورس پرسه میزد و منتظر سوت شروع مسابقه توسط فاکوندو تیو بود که احتمالا می‌دانست قرار است یکی از سخت‌ترین و حساس‌ترین و مهم‌ترین بازی‌های عمرش را سوت بزند و تردیدی نداشت که از کارت‌هایش در این جدال استفاده خواهد کرد. سوت زد و بغض‌های محاصره شده در سینه‌ای که هنوز مجال بروز نیافته بودند هم رها شدند. بوتافوگو بدون قهرمانی در لیبرتادورس به مصاف اتلتیکو مینیرو رفت که یک بار در سال ۲۰۱۳ این جام را بالای سر برده بود.

جریان مسابقه

اگر چه قرار نبود خون و خونریزی و دشمنی در کار باشد؛ اما با شروع بازی شاهد یک جنگ تمام‌عیار بودیم. نبردی در گرفت که گویا بر سر مرگ و زندگی بود. ۲ تیم اگر حمله می‌کردند با دل و جان بود، اگر دفاع می‌کردند با تمام وجود و اگر تکل یا شوتی از بازیکنی صورت می‌گرفت بر اساس رعشه‌های قلبش و روی ریتم ضربانش اتفاق می‌افتاد. برای نجات از مرگ یا برای برگشتن به زندگی گویا می‌جنگیدند و می‌دانستند و می‌دیدند کوچک‌ترین اتفاق‌ها چه بازخوردهایی روی سکوها دارد. ۲ تیم بازی تهاجمی را در دستور کار قرار داده بودند که این رسم و آیین و سنت فوتبال در برزیل بوده است و در این خانه بزرگ آرژانتینی شاید می‌بایست این آیین را به رخ رقیب سنتی هم می‌کشیدند. بوتافوگو تشنه‌تر، جویاتر و پردامنه‌تر به دروازه مینیرو یورش می‌برد و در نهایت هم مزد این بی‌تابی برای گشودن دروازه را روی درخشش لوییس هنریکه با به ثمر رساندن گل اول بازی گرفت. یکی از همان نام‌هایی که باید به خاطر بسپریم، در ذهن داشته و باشیم و احتمالا در فصل یا فصل‌های بعد در یکی از باشگاه‌های مطرح اروپایی دوباره بشنویم. ستاره ۲۳ ساله برزیلی تیمش را پیش انداخت و صورت رنگین‌پوست او طعنه دوباره‌ای بود به بنیاد نژادپرستانه برخی از باشگاه‌های برزیلی! باز هم یک رنگین‌پوست در فینال برای یک تیم برزیلی می‌درخشید تا خاطره پودرهای سفید کننده بازیکنان رنگین‌پوست قدیمی را زنده کند و به دوران سلطه نژادپرستی طعنه بزند. فوتبال توان و توشه خودش را باز هم در یک فینال دیگر به میدان آورده بود تا بر سر نژادپرستی بکوبد و دستکم یکی از معضلات کره خاکی را به شیوه خودش زخمی و زمین‌گیر کند. چه بسیار سفیدپوستانی روی سکوها بودند که از گل هنریکه سیاه‌پوست برای بوتافوگو به اشک شوق رسیدند و بهترین لحظات فوتبالی زندگی خودشان را تجربه کردند. مینیرو میدان را در دست گرفت؛ اما جنگ‌ها بیشتر و بیشتر شد و رقابت سنگین‌تر ادامه پیدا کرد. جنگجویانی مثل هالک، آلمادا، ورا، باربوزا و دیگران هم بودند که در برخی لحظات بازی این نبرد را آخرین نبرد زندگی خودشان می‌دانستند و با این ذهنیت به جان حریف می‌تاختند. اتلیتکو مینیرو بود که بازی را اداره می‌کرد، مالکیت توپ را در اختیار داشت و به سوی دروازه تیم پشتاز مسابقه یورش می‌برد؛ اما در نهایت قانون نانوشته ولی تثبیت شده فوتبال به این مسابقه هر سرک کشید و تیمی که حمله می‌کرد و گل نمیزد در نهایت گل هم خورد و ضربه پنالتی الکس تیس بوتافوگو را این بار ۲ گل پیش انداخت و به اولین قهرمانی تاریخش در این رقابت نزدیک‌تر کرد.

ادامه ماجرا

 

گل دقیقه ۴۷ ادواردو وارگاس برای اتلتیکو مینیرو کمتر از مزدی بود که این تیم می‌بایست در قبال حملات بی‌امانش و در ازای مالکیت توپ مقتدارنه‌اش می‌گرفت؛ اما به هر حال بازی را گرم نگه داشت. مینیرو موقعیت پشت موقعیت خلق می‌کرد و البته در این بین نیش ضد حملات بوتافوگو هم آنها را آزار می‌داد. در نهایت هم یکی از همین نیش‌ها کارساز شد و بر جان رقیب نشست. در حالی که سکوهای حامی اتلیتکو مینیرو عملکرد بازیکنان تیم محبوبشان را ایستاده دنبال می‌کردند و در هر موقعیت منتظر گل تساوی بودند، سکوهای نشسته و در بهت و سکوت فرو رفته متعلق به طرفداران بوتافوگو در دقیقه ۹۷ بازی به آسمان پرتاب شدند. واقعیت داشت و رویا نبود و بلکه تحقق رویای آنها به شمار می‌رفت. آنتونیو دوس‌سانتوس جونیور گل سوم بوتافوگو را هم به ثمر رساند تا آب سردی روی چهره رقیب بریزد و سیمای هواداران بی‌تابش را گرم و سرخ نگه دارد. بازی با همین نتیجه به اتمام رسید و بوتافوگو پس از ۳۴ سال از آخرین قهرمانی‌اش در لیگ برزیل، در حالی که در لیگ داخلی هم به سمت قهرمانی پیش می‌رود، فصل خوبش را به بهترین شکل ممکن ادامه داد و اولین قهرمانی در لیبرتادورس را برای خودش رقم زد.

صحنه پایانی

جمع ستاره‌های تیم قهرمان جمع بود و منتظر بالای سر بردن جام قهرمانی بودند. در این لحظات، در این ایستگاه مملو از شادی و شعف و شور موفقیت و فتح، کسی به این نمی‌اندیشید که جام را بازیکنی با چه رنگ پوستی بالای سر می‌برد. باز هم یک رنگین‌پوست در کار بود و باز هم لایه‌های دیگری از ضربات سهمگین فوتبال بر چهره زشت نژادپرستی بسته میشد. بوتافوگو قهرمان شد؛ اما صحنه پایانی‌اش با بالای سر بردن جام توسط چند رنگین‌پوست برزیلی، پرنده در حال پرواز مستطیل سبز را با لبخندی برخاسته از غرور فتح و استیلا و بر زمین زدن پیکر نژادپرستی به سوی آورگاهی دیگر سوق داد. رفت تا شاید باز هم در اروپا پرسه بزند و شاید یک بار دیگر شاهد رقص وینیسیوس جونیور یا درخشش مردم دنیا از تمام رنگ‌ها در کنار یکدیگر در یک آوردگاه فوتبالی دیگر باشد. تا باز هم ببیند که فوتبال چگونه به تمام نزاع‌ها، ستیزها و خون‌ریزی‌ها با رقابت صلح‌آمیزش نیشخند می‌زند.

*حسین سعیدی نیکو

 

+

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

تازه ها

advanced-floating-content-close-btn