روایت خواندنی از سفر وحید شمسایی به لبنان

وحید شمسایی چند روز پیش به همراه خداداد عزیزی و علیرضا دبیر به لبنان سفر کردند تا از نزدیک شرایط مردم جنگ‌زده این کشور را نظاره کنند. آن‌ها در این سفر سه روزه به مناطق جنگی سر زدند و در میان آورگان جنگی لبنان نیز حضور یافتند.

وحید شمسایی که هدایت تیم ملی فوتسال کشورمان را بر عهده دارد گفت:‌ تا امروز که ۱۰ آذرماه ۱۴۰۳ است می‌توانم بگویم در زندگی‌ام چه کرده‌ام. آدمی نیستم کاری را در بوق و کرنا کنم. خیلی از اتفاقات در کشور رخ داده و من رفتم اما کسی متوجه نشده است. قرار نیست وقتی کاری می‌کنیم، آن را فریاد بزنیم. احتیاجی به این کار ندارم و برای دل خودم این کار را می‌کنم. در همه جا هم گفتم که وحید شمسایی نه رانتی داشته و نه وزیری آمده و گفته که این پست را بگیر. یا بیایند بگویند بیا این وام یا زمین را بگیر. هر کس این ادعا را دارد که چیزی به من داده، بیاید من ۱۰ برابر آن را به او می‌دهم.

وی افزود: اگر هم مربی تیم ملی شدم، به دلیل رزومه‌ام بوده است. در زمان بازیگری همه عناوین را کسب کرده‌ام و در مربیگری نیز سه قهرمانی در لیگ و همچنین قهرمانی در باشگاه‌های آسیا را داشته‌ام. این موضوع بر حسب اتفاق نبوده است.

دوست دارم دنیا در صلح باشد

شمسایی در مورد انگیزه‌اش از رفتن به لبنان در شرایط جنگی اظهار داشت: من سه دختر دارم و دوست دارم در آسایش باشند. دوست دارم دنیا در صلح باشد. وقتی ظلم می‌شود و کودک‌کشی صورت می‌گیرد، اذیت می‌شوم. بیشترین وقت خود را در لبنان در مدارس گذراندیم. در کنار کسانی بودیم که خانواده خود را از دست داده و آواره شده بودند. یک زمانی کسی برای شما چیزی را تعریف می‌کند و یک زمانی خود شما آن اتفاق را از نزدیک می‌بینید. به سیاست کاری ندارم، من یک دلی دارم و نسبت به اعتقادم جلو می‌روم. لبنان را به همین دلیل انتخاب کردم.

عروس مدیترانه به خرابه تبدیل شده است

سرمربی تیم ملی فوتسال ایران گفت: چهارمین بار بود که به لبنان می‌رفتم. عروس مدیترانه به خرابه تبدیل شده و فقط قسمت‌هایی از آن سالم مانده است. ما را در گذشته با رایان گیگز و مالدینی و بزرگان فوتبال به لبنان دعوت کرده بودند و یک فضای بسیار شیک و زیبا بود اما الان خرابه شده است. چقدر از جوانان، پدر و مادر خود را از دست دادند و چقدر از بچه‌ها یتیم شدند. در جایی بودیم که ظرفیت ۱۰۰ نفر را داشت اما ۱۵۰۰ نفر در آن زندگی می‌کردند. الان هوا در آنجا رو به سرما است. آب وجود نداشت. سفرم به آن‌جا کاری بود که دوست داشتم انجام دهم و از آن راضی هستم.

از مقاومت مردم لبنان درس گرفتم

وی افزود: در این سفر یک بازی فوتبال انجام دادیم. دو نفر از بازیکنان تیم ملی فوتسال لبنان بودند که در تیم فوتبال آن هم در گذشته مشغول بودند. دو همبازی سابقم را هم در آنجا دیدم. به من می‌گفتند چرا الان به اینجا آمدی. چیزی که برایم جالب بود، قوی بودن و مقاومت آن‌ها بود. یک جایی رفتیم و یک نفر آمد و گفت من دیروز خواهرم را خاک کردم، پریروز برادرانم را به خاک سپردم، هفته پیش پدرم شهید شده اما ما پای اعتقاداتمان و کشورمان می‌ایستیم. این چیزها خیلی برای من درس شد.

سرمربی تیم ملی فوتسال کشورمان گفت: در لبنان به هر جا رفتیم، آن‌جا را با بمب زدند. می‌گویند روزی که قرار است آتش بس شود، روزی است که طرفین هر چه دارند به سمت یکدیگر می‌زنند. در آن روز نزدیک به ۱۰۰ نقطه را زدند. شب آخری که آنجا بودیم، لبنان به ماتم‌سرا تبدیل شده بود. همه به دنبال جایی بودند که بروند و در امان باشند تا آتش بس اعلام شود.

انشاالله ریشه ظلم در همه جای دنیا زده شود

شمسایی عنوان کرد: یک موضوع خیلی زیبایی که آنجا دیدم این بود که شیعیان و سنی‌ها در لبنان خیلی متحد بودند و به یکدیگر جا می‌دادند. این خیلی زیباست. این اتحاد بین شیعیان و سنی‌ها به خوبی دیده می‌شد. دیگر سوا بودن وجود ندارد و همه مسلمانان در ‌آنجا یکی بودند. انشاالله ریشه ظلم در همه جای دنیا زده شود.

قدر کشورمان را بدانیم

وی در پایان گفت: باید عاشق کشور خودمان باشیم. باید قدر کشورمان را بدانیم. نگذاریم دشمنان سوءاستفاده کنند. بله، می‌دانم شرایط اقتصادی کشورمان سخت است و دولتمردان باید به فکر مردم باشند اما قدر اینجا را بدانیم. تا جایی را نبینیم، نمی‌توانیم قضاوت کنیم و تو را به خدا قضاوت را به خدا بسپاریم.