به گزارش خبرنگار اجتماعی زیرنویس، یوزپلنگ آسیایی (یوز ایرانی)، گوزن زرد، خرس قهوهای ایرانی، مارال، شغال طلایی، گورخر ایرانی، پلنگ ایرانی و گربه وحشی ایرانی، تنها برخی از گونههای در معرض خطر انقراض حیات وحش ایران هستند که متاسفانه از مشکلات عمدهای همچون تخریب زیستگاهها، شکار غیرقانونی، تغییرات اقلیمی و فقدان منابع حفاظتی رنج میبرند. […]
به گزارش خبرنگار اجتماعی زیرنویس، یوزپلنگ آسیایی (یوز ایرانی)، گوزن زرد، خرس قهوهای ایرانی، مارال، شغال طلایی، گورخر ایرانی، پلنگ ایرانی و گربه وحشی ایرانی، تنها برخی از گونههای در معرض خطر انقراض حیات وحش ایران هستند که متاسفانه از مشکلات عمدهای همچون تخریب زیستگاهها، شکار غیرقانونی، تغییرات اقلیمی و فقدان منابع حفاظتی رنج میبرند. با وجود هشدارهای مستمر کارشناسان، سازمان محیط زیست ایران هنوز هیچ برنامه جامع، مؤثر و عملی برای نگهداری و حفاظت این گونهها ارائه نداده است. در واقع، عملکرد این سازمان در مقابله با بحرانهای زیستمحیطی صرفاً در حد شعارهای بیاثر باقی مانده است و از اتخاذ تصمیمات و اقدامات عملیاتی، عاجز بوده است.
دولت و سازمان محیط زیست باید توجه کنند که حفاظت از این گونهها به هیچ وجه تنها یک دغدغه محیطزیستی نیست، بلکه مسئلهای حیاتی در زمینههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. از دست رفتن این گونهها به معنی انقراض بخشی از هویت زیستی و میراث طبیعی کشور خواهد بود، اما متاسفانه دولت بهجای توجه به این حقیقت تلخ، همچنان در خواب غفلت فرو رفته است. نهتنها در تأمین بودجه مناسب برای حفاظت از زیستگاهها و انجام تحقیقات علمی در خصوص اکولوژی این گونهها ناکام بوده، بلکه در تصویب و اجرای قوانین مربوطه نیز بهطور جدی بیتوجه است. بهویژه در زمینه کاهش تهدیدات ناشی از شکار غیرقانونی و قاچاق، دولت هیچ اقدام مؤثر و فوری نداشته است. سازمانهای محیطزیستی داخلی نیز در برابر این تهدیدات، عملاً دست بههیچ کاری نمیزنند و تنها نظارهگر این بحران هستند. در این میان، اراده سیاسی برای حفاظت از این گونهها نه تنها وجود ندارد، بلکه حتی موانع و مشکلات جدی در مسیر همکاری با نهادهای بینالمللی نیز وجود دارد.
همکاری با سازمانهای جهانی مانند WWF و IUCN، که میتوانند از نظر فنی و مالی کمکهای شایستهای به ایران ارائه دهند، به طرز غمانگیزی در حد یک شعار باقی مانده است. ایران با پتانسیلهای خود در جذب کمکهای مالی و فنی، میتواند به مراتب از این ظرفیتها برای حفاظت مؤثرتر از حیات وحش بهرهبرداری کند، اما به دلیل عدم برنامهریزی و هماهنگی، این فرصتها بهجای اینکه به فرصتی برای پیشبرد حفاظت تبدیل شوند، به تهدیدی بزرگ برای حیات وحش کشور بدل میشوند.
اما یکی از بزرگترین موانع، عدم نظارت و پیگیری جدی از سوی مجلس شورای اسلامی و بهویژه فراکسیون محیط زیست است. فراکسیون محیط زیست مجلس، بهجای ایفای نقش نظارتی و قانونگذاری فعال، در بسیاری از موارد به ناظر بیاثر و منفعل تبدیل شده است. در شرایطی که بحرانهای زیستمحیطی ایران به مرز فاجعه رسیده است، این فراکسیون باید با درک کامل از وظایف خود، از سازمان محیط زیست و دیگر نهادهای مسئول، نظارت جدی و مستمری داشته باشد. مجلس باید قوانینی تصویب کند که نه تنها در کلام بلکه در عمل ضمانت اجرایی برای حفاظت از این گونهها ایجاد کند. مهمترین اقداماتی که باید فوراً در دستور کار قرار گیرد، نظارت دقیق بر اجرای قانون شکار و صید، مقابله قاطع با قاچاق حیوانات وحشی و تقویت ظرفیتهای سازمان محیط زیست برای مقابله با تهدیدات فوری است.
اما در عمل، مشاهده میشود که فراکسیون محیط زیست مجلس بهجای انجام وظایف خود در پیگیری جدی این مشکلات، از توان نظارتی خود استفاده نکرده و در برابر بحرانها منفعلانه عمل کرده است. این بیعملی تنها باعث تشدید بحرانها و به خطر افتادن نسلهای آینده حیات وحش ایران خواهد شد. این شرایط هشداردهنده باید برای نمایندگان مجلس و مسئولان بهعنوان زنگ خطری برای اقدام فوری در جهت حفاظت از این گونهها و بقا حیات وحش کشور باشد. مجلس باید با ارادهای قویتر وارد عمل شود و از ظرفیتهای قانونی و بینالمللی برای نجات حیات وحش ایران بهرهبرداری کند. در غیر این صورت، انقراض این گونهها و نابودی بخشی از میراث طبیعی ایران قطعی خواهد بود.