به گزارش خبرگزاری زیرنویس، در آستانهی مراسم دواج شاه با فرح دیبا که در سیام آبان ۱۳۳۸ انجام شد، فریدون صاحبجمع خبرنگار کیهان، موفق شد در پاریس گفتوگوی کوتاهی با فرح انجام دهد. شرح این گفتوگو را که روز پنجشنبه ۲۰ آبان ۳۸ در کیهان منتشر شد در پی میخوانید: مطبوعات اروپا شما را از […]
به گزارش خبرگزاری زیرنویس، در آستانهی مراسم دواج شاه با فرح دیبا که در سیام آبان ۱۳۳۸ انجام شد، فریدون صاحبجمع خبرنگار کیهان، موفق شد در پاریس گفتوگوی کوتاهی با فرح انجام دهد. شرح این گفتوگو را که روز پنجشنبه ۲۰ آبان ۳۸ در کیهان منتشر شد در پی میخوانید:
مطبوعات اروپا شما را از کلیهی جهت ممکن و قابل تصور وصف کردهاند. اینک سراسر جهان از زندگی گذشته و جاری شما و طرحهایی که برای آینده دارید آگاهاند ولی من خواستم به عنوان اولین خبرنگار ایرانی این افتخار را داشته باشم که نکات تازهای که تاکنون در جای دیگر منتشر نشده و برای روزنامهی کیهان بیان فرمایید و طبعا همه مشتاقاند که از اولین برخورد شما با علیحضرت همایونی از زبان خودتان مطالبی بشنوند.
تابستان گذشته وقتی برای گذراندن تعطیلات خود به تهران رفتم، مانند هر دانشجوی دیگری که برای رفع مشکلات کار تحصیلی خود، تصمیم گرفتم با آقای مهندس اردشیر زاهدی داماد شاهنشاه که امور سرپرستی دانشجویان ایرانی در خارج را به عهده دارند ملاقات کنم و این تصمیم از آنجا ناشی شده بود که خانوادهی ما با خانوادهی ایشان آشنایی داشتند و با پرنسس شهناز فرزند اعلیحضرت همایونی و همسر آقای مهندس زاهدی نیز آشنایی داشتم.
پس از این ملاقات بود که من به حضور اعلیحضرت همایونی معرفی شدم و به حضور علیاحضرت ملکهی مادر رسیدم.
دوشیزه دیبا در پاسخ به سوال من دربارهی اقامتشان در پاریس و خاطراتی که از این شهر دارند اظهار داشتند:
من پاریس را بسیار دوست میدارم و از این شهر بزرگ و زیبا خاطرات خوشی دارم. در این شهر است که صفحهی زندگی و جوانی من ورق خورده است. وقتی در سال ۱۹۵۷ به فرانسه آمدم از انستیتوی فرانسه و ایران دو گواهینامه داشتم و برای ادامهی دروس خود در دانشکدهی هنرهای زیبا به پاریس آمده بودم. تا به یاد دارم همیشه به نقاشی علاقهمند بودهام. در بنای بزرگ بولوار راسپای محیط صادقانه و دوستانهای وجود داشت که من با آنکه از مادر و خویشانم که در ایران مانده بودند دور افتاده بودم به هیچ وجه خود را دور از کشورم احساس نمیکردم.
۲۵۹