این روزها درباره سه جزیره ایرانی حرف و حدیثهای زیادی به راه افتاده، این مطلب اما درباره وضعیت زندگی در ابوموسی است. چیزهایی که شاید تصورش را هم نمیکنید، حقیقت ماجرا این که ما هم از لابهلای اظهارنظر برخی افراد ساکن آن جزیره در شبکههای اجتماعی متوجه شدیم که شرایط آن منطقه یک شرایط خاص و ویژه است. بهانه اظهارنظرها اما آن خبری بود که دیروز آمد و تاکید داشت که قرار است در ابوموسی مسکن بسازند، به هر حال این هم تمهیدیست اما ظاهراً مساله ابوموسی پیچیدهتر از این حرفهاست.
با این توئیت علیرضا زجاجی دریچهای باز میشود که شاید شماتیک شفافتری از آن چه که در آنجا میگذرد، نشانمان میدهد: “آیا ما به عنوان شهروندان ایرانی میتونیم به جزیرهی مسکونی ابوموسی سفر کنیم؟ پاسخ این پرسش میتونه حاکمیت حقیقی ایران بر ابوموسی رو روشن کنه” در نگاه اول پرسش عجیبی به نظر میآید، پاسخ کاربری به نام مهران، فضا را عجیبتر هم میکند: ”بله، بلیط رفت و برگشت برای ساکنان رایگانه ولی برای افراد غیر، باید اول یا به سپاه لنگه یا اداره گردشگری و میراث فرهنگی شهرستان لنگه مراجعه کنین. برگه مهر شده بگیرین خودشون اگر پرواز باشه، اسمتونو رد میکنن نباشه با کشتیهای مسافری دو بار در هفته میرین هتل نداره اما مهمانسرای خوب داره”
پرسش بعدی زجاجی عجیبتر است: “آیا اماراتی هم با همین میزان کنترل میتونن به بوموسی سفر کنن یا مثل هر شهر داخلی به بوموسی سفر میکنن؟” و دوباره پاسخ مهران: “جمعیت اماراتیها زیر پنجاه نفره یک پاسگاه کوچک دارن که مخصوص خودشونه و اگر ۶ماه جزیره رو ترک کنن دیگه نمیتونن برگردن، اما جمعیت ایرانیها حدود۵هزار نفر تخمین زده میشه اماراتیها به جز محدوده کوچک خودشون اجازه تردد در جزیره رو ندارن”
آیا اماراتیها واقعا در ابوموسی پاسگاه دارند؟ چه اطلاعات نابی در این گفتگو بود که متاسفانه هیچ رسانه رسمی درباره آن چیزی به ما نمیگوید، جز مشتی اطلاعات کلی و مقادیر زیادی شعار، انگار ما از واقعیت آن مناطق چیزی نمیدانیم. البته دانستنیهای شگفتانگیز درباره ابوموسی به همین جا ختم نمیشود.
اما مساله پول در ابوموسی هم مساله جالبیست، ظاهرا در این جزیره دو نوع پول وجود دارد، کاربری از یاسر حزباوی(که ظاهرا ساکن ابوموسی است) پرسیده: “در جزیره با چه پولی معاملات انجام میشود؟”
پاسخ حزباوی: “سمت ما با پول خودمون اونام با پول خودشون، مردم دو بخش هیچ ارتباطی با هم ندارن، سمت ما بازارچه داریم اما اونا دوتا بقالی دارن و مایحتاج عمدشون رو با کشتی از شارجه میارن”
همینقدر باورنکردنی، حالا گمان میکنیم سفر به ابوموسی میتواند نهایت شگفتی باشد. اما حوصله کنید و این مطلب را ادامه دهید، هنوز عجایب دیگری دارد. آنطور که یاسر حزباوی نوشته، سمت اماراتیهای جزیره، بافت مناسبی ندارد، اما آنها برای خودشان پلیس مجزا، مدرسه و شهرداری دارند و در واقع ابوموسی دو شقهی ایرانی و اماراتی دارد، گر چه که بنا به ادعای حزباوی، در اکثر اوقات سال جز پیشکارها و خدمه، کسی در آن منطقه اماراتینشین جزیره نیست!
از آن طرف در سمت ایرانی به جز نظامیها، حضور مردم عادی پرشمار نیست، البته هستند کسانی که همانجا بازنشسته شدند و ادامه زندگی میدهند.
به هر حال ابوموسی شاید عجیبترین نقطه از خاک ایران باشد، جایی که افتتاح یک شعبه بانک در آن نیم قرن زمان میبرد.