به گزارش خبرنگار اجتماعی زیرنویس، دیروز جمعی از نمایندگان مجلس دو طرح تحت عنوان «توسعه بهرهبرداری صلحآمیز از فناوری هستهای در ایران» و «توسعه صنعت هستهای کشور» را به هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی تقدیم کردند. رشد صنعت هستهای کشور پدیدهای مثبت و خوشایند است که به پیشرفت دیگر صنایع کشور نیز کمک میکند و مردم از آن استقبال میکنند. اما نکته اینجاست که ایران بیش از ۲۰ سال است که درگیر رشد فناوری هستهای است و علیرغم دستیابی به پیشرفتها و موفقیتهای روزافزون، به دلیل عدم توجه به صنایع دیگر، به بخشهای دیگر کشور آسیب رسیده است. اکنون، پس از گذشت ۲۰ سال از شروع توسعه فناوری هستهای، مردم ایران که با مشکلات متعدد اقتصادی و اجتماعی دست و پنجه نرم میکنند، کوچکترین اثری از سرایت پیشرفتها و مزایای این صنعت بزرگ در دیگر صنایع کشور مشاهده نکردهاند. تنها اثری که انرژی هستهای به طور ملموس و محسوس بر زندگی مردم گذاشته است، تحریمها بوده که سایه سنگینی بر زندگی مردم ایران افکنده و عایدی جز رنج و سختی برای آنها نداشته است.
سؤال اینجاست که مسئولان کشور از انرژی هستهای در کدام بخشها بهره بردهاند که ما آنها را نمیبینیم؟ آیا از این انرژی ارزشمند که به وفور در کشور ما وجود دارد، در حوزههای برق و پزشکی و… استفاده شده است؟ پاسخ این سوالات برای مردم مشخص نیست. تنها پاسخی که جامعه دریافت کرده و شاهد آن بوده، این است که برق ساختمانهای شهرهای ایران همچنان قطع میشود، کمبود دارو و تجهیزات پزشکی امان پزشکان را بریده است و مشکلات مختلف مردم را به ستوه آورده است. سهم انرژی هستهای ایران در تأمین انرژی کشور چقدر است؟ خبرنگار اجتماعی زیرنویس در این خصوص با نوید فهیم زاده، کارشناس انرژی به گفتگو پرداخته است.
نوید فهیمزاده درباره تأمین برق ایران از طریق نیروگاههای هستهای گفت: «در حال حاضر ایران یک نیروگاه اتمی در بوشهر دارد که ۱۰۲۴ مگاوات ظرفیت اسمی دارد. انرژی این نیروگاه هم اکنون مورد استفاده مردم است و حدود ۱۰۰۰ مگاوات برق تولید میکند. برق هستهای به دلایل مختلف و مهمی یک برق بسیار مناسب برای شبکه برق ما است. نزدیک به ۱/۳ درصد از برق کل کشور با انرژی هستهای تولید میشود این در حالی است که مثلا فرانسه کشوری است که حدود ۸۶ درصد از برق خود را با استفاده از انرژی هستهای تأمین میکند. اگر کشور ما به جای ۱۰۰۰ مگاوات، ۱۰ هزار مگاوات ظرفیت انرژی هستهای در نیروگاهها داشت، چندین مشکل مهم آن حل میشد. مزایای استفاده از این انرژی این است که اولاً انرژی هستهای آلایندگی سوختهای فسیلی را ندارد، و دوماً برخلاف انرژیهای تجدیدپذیر که ناپایداری را به شبکه برق تزریق میکنند، برق هستهای شبکه را پایدار میکند.»
به گفته او، مشکل ایران در زمینه انرژی هستهای در دو حوزه است. اولین مشکل این است که در کشور ما فناوری ساخت نیروگاههای هستهای وجود ندارد و ما برای ساخت این نیروگاهها باید از کشور دیگری فناوری وارد کنیم که در حال حاضر این فناوریها از روسیه وارد کشور ما میشود. البته لازم به ذکر است که عدم وجود فناوریهای لازم برای ساخت نیروگاههای هستهای در ایران به این معنی نیست که کشور ما هرگز قادر به ایجاد این فناوریها نخواهد بود. در دهه ۶۰ و در بحبوحه جنگ ایران و عراق، ما حتی فناوری ساخت نیروگاههای حرارتی را هم نداشتیم. اما با تجمیع تقاضا و عقد قراردادهایی عمده با شرکتهای خارجی، فناوریها را از برخی کشورها وارد ایران کردیم و پس از توسعه، در ساخت این نیروگاهها به خودکفایی رسیدیم. همین مسیر برای فناوریهای هستهای نیز قابل الگوبرداری است.
عدم الگوبرداری مدیران از این مسیر دلیلی مهم دارد که «مازاد تراز تجاری» خوانده میشود. این پدیده به آن معناست که صادرات نفت و گاز از کشور ما به کشوری دیگر، از واردات نفت و گاز از آن کشور به ایران بیشتر است. در این حالت، پول ما در اختیار آن کشور باقی میماند که میتواند به اشکال مختلف آن را به ما بازگرداند. اما سؤالی که برای افراد پیش میآید این است که چرا این پول به صورت وارد کردن فناوری و ساخت نیروگاههای هستهای به کشور باز نمیگردد؟ پاسخ این سوال را میتوان در بیبرنامگیهای داخلی ایران یافت.
فهیمزاده درباره بیبرنامگی ایران در زمینه استفاده از مازاد تراز تجاری و ساخت نیروگاههای هستهای اذعان داشت: «ایران به جای برنامهریزی برای واردات فناوریهای هستهای به داخل کشور، اتوبوسهای برقی وارد میکند که برای تامین برق آن راه حل عملی انجام نشده است. از سوی دیگر، در ایران زیرساختها و ظرفیتها برای استفاده از این اتوبوسهای برقی وجود ندارد و به همین دلیل ما قادر به استفاده از این قطارها و اتوبوسها در شهرها نیستیم. بنابراین ایران شاید منفعتی از این قطارها و اتوبوسها نبرد، اما از خرید فناوریهای هستهای قطعا سود فراوانی خواهد برد.»
وی افزود: «ایران با ساخت نیروگاه هستهای میتواند در دورههای پیک از این نیروگاهها برای جلوگیری از قطع برق و تولید انرژی استفاده کند. همچنین در دورههای غیرپیک، این نیروگاهها میتوانند انرژی خود را تولید و به پاکستان صادر کنند. پاکستان به عنوان نقطهای مهم برای چین، به علت نداشتن انرژی، به مکانی ناامن تبدیل شده است. ایران با صادرات انرژی به پاکستان در دورههای غیرپیک، علاوه بر برقراری امنیت در این کشور، میتواند افزایش تجارت با چین را نیز فراهم کند. اما از انجام این اقدام خودداری میکند.»
نوید فهیمزاده یکی از دلایل عدم انجام این کار توسط دولت را بخشینگری دولت میداند. به این معنا که بسیاری از بخشهای کشور که جزء ارکان مدیریتی کل کشور هستند، تنها به فکر حل مشکل خود هستند و همگی حل معضلات خود را از یک منبع (چین) تقاضا میکنند.
مدیران استراتژیک کشور که در رتبههای بالاتری از این بخشها قرار دارند، موظف هستند که با رصد و کنترل عملکرد این بخشها، آنها را راهنمایی کرده و در مسیر درست قرار دهند، اما این کار را انجام نمیدهند. چراکه در حال حاضر دغدغه آنها تأمین نیازهای فردای کشور است و این یعنی برنامه بلندمدتی در دستورکار مدیران وجود ندارد. برای مثال، ناترازی گاز در فصل سرما یکی از چالشهای اصلی مدیران است که اکنون برای بهبود آن برنامهریزی میشود، در حالی که مشکلات عمیقتر در این میان مغفول مانده است. بدین ترتیب، گره مشکلات کشور یک سازوکار بخشینگر، متمرکز و در عین حال متکثر است.
او درباره استقبال مردم از این طرح دوفوریتی مجلس اظهار کرد: «برای این طرح باید مصداقی وجود داشته باشد تا برای مردم ملموستر شود. به عنوان مثال، نمایندگان باید به مردم بگویند که تا سال آینده قصد دارند تعداد مشخصی نیروگاه را وارد مدار کنند. در حال حاضر، هزینه سرمایهگذاری نیروگاه هستهای در ایران بالاتر از نیروگاههای حرارتی است. متولی آن نیز وزارت نیرو نیست، بلکه سازمان انرژی هستهای است و با این سازوکار و برنامهریزی، تا ۵۰ سال آینده هم انرژی هستهای در کشور ما پا نخواهد گرفت. راهکار این است که مجلس در قالب این طرح، متولی، برنامهها، راهکارها، هزینهها و توجیهات اقتصادی و مدت زمان بهرهبرداری را مشخص کند و با ذکر جزئیات، طرحی کامل به هیئت رئیسه ارائه دهد.»
فهیمزاده درباره صدمات نیروگاههای هستهای به محیط زیست کشور توضیح داد: «نیروگاههای هستهای باید در کنار دریاها ساخته شوند و از آب دریاها برای تولید انرژی استفاده کنند. آلودگی محیطزیستی این روش تقریباً صفر است و تولید گردوغبار ندارند. عمدتاً قراردادهای سوخت نیروگاههای هستهای با کشورهایی که آنها را میسازند، منعقد میشود و با تأسیس میدان سوخت برای آنها، آلودگیشان نیز کمتر میشود. نصب آب شیرینکن در کنار نیروگاههای هستهای از دیگر ظرفیتهای این نیروگاهها است.»
وی افزود: «بسیاری از افراد ممکن است از آسیبها و مضرات این نیروگاهها هراس داشته باشند، اما به علت بالا رفتن استانداردهای ساخت نیروگاهها، احتمال بروز آسیب و حادثه در آنها بسیار پایین است. در سالهای اخیر، آمار انفجار نیروگاههای حرارتی کشور بسیار بیشتر از نیروگاههای هستهای بوده و تعداد این حوادث بسیار کم است.
نوید فهیمزاده در پایان به اجلاس COP اشاره کرد که مبحثی با نام دوره گذار در آن مطرح شد. در این دوره، بهترین سوخت برای گذار از انرژیهای فسیلی به انرژیهای پاک، صنعت هستهای عنوان شد و در این خصوص کشورهایی مانند آمریکا و امارات متحده عربی برای توسعه هستهای خود با ایران قراردادهایی را امضا کردهاند.