جمیله کدیور: از همان هفته های نخست حمله اسرائیل به غزه و در شرایطی که جنگ رو به گسترش بود، بحث پیرامون دوران پسا جنگ غزه از سوی طرف های درگیر، از جمله اسرائیل و آمریکا مطرح وهر از چندی طرحی برای «روز پس از جنگ» اعلام می شد. در حالی که برقراری آتشبس بین رژیم صهیونیستی و حماس بعد از چندین دور گفتگو، هنوز در هالهای از ابهام و در افق محال قرار دارد، ارائه این طرح ها تا امروز که ۹ماه از طوفان الاقصی و در پی آن حمله اسرائیل به غزه می گذرد، ادامه دارد و شدت گرفته است.
وجه مشترک این طرح ها نگاهی از بالا به پایین، قیم مآبانه و استعمارگونه نسبت به فلسطین و فلسطینی ها ست. به تعبیر صبری صیدام، عضو کمیته مرکزی فتح، آمریکا همیشه این ذهنیت استعمارگرایانه را دارد که میگویند: «ما برای رهبری شما تصمیم میگیریم، این ما هستیم که اساساً استراتژی شما را طراحی میکنیم، به شما میگوییم چگونه زندگی کنید، به شما میگوییم چگونه نفس بکشید و به شما میگوییم چگونه سرزمین خود را اداره کنید…».
به رغم اظهارات متنوع دولتمردان آمریکایی، اعم از رئیس جمهوری و وزیر خارجه و نماینده رئیس جمهوری در منطقه و دیگران، روشن ترین برنامه آمریکا برای غزه پس از جنگ را می توان در طرح سه مرحله ای ۳۱مه ۲۰۲۴بایدن و در پی آن قطعنامه پیشنهادی آمریکا در شورای امنیت که در تاریخ ۱۰ژوئن ۲۰۲۴تصویب شد، مشاهده کرد. همه اظهارات و پیشنهادهای مقامات آمریکایی و قطعنامه مصوب، مخالف با تداوم اداره غزه توسط حماس و مجاز نبودن حماس برای تصمیم گیری پیرامون سرنوشت و آینده غزه بوده است.
درخواست از جامعه بین الملل برای بازسازی نوار غزه و بازگشایی گذرگاههای منتهی به این باریکه با هدف ارسال کمکهای بشردوستانه، ضرورت عقب نشینی اسرائیل از مناطق پرجمعیت غزه و بازگشت آوارگان فلسطینی مطابق مراحل مصوب پیشنهادی، تضمین امنیت اسرائیل، ادغام مدیریت غزه و کرانه باختری توسط تشکیلات خودگردان فلسطین در دوره انتقالی بعد از جنگ، از سرگیری مذاکرات میان تل آویو و سازمان آزادی بخش فلسطین، ممنوعیت انجام اقدامات یکجانبه ازجمله توسعه شهرک سازی، حفظ وضع موجود در مسجد الاقصی، عادی سازی روابط میان عربستان و کشورهای عربی دیگر با اسرائیل و حمایت از تشکیل کشور مستقل فلسطین بر اساس مرزهای ژوئن ۱۹۶۷از موضوعاتی بوده که مورد تاکید آمریکا واقع شده است.
هرچند در رابطه با مورد آخر، نحوه تشکیل کشور مستقل فلسطین مطرح نشده و پیش از این آمریکا در۱۸آوریل ۲۰۲۴(۳۱فروردین) قطعنامه شورای امنیت را که خواستار عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل میشد، وتو کرده بود.
آمریکا در صدد است تا تشکیلات خودگردان فلسطین را برای اداره غزه پساجنگ احیا و اصلاح کند. همچنین با آموزش نیروهای امنیتی تشکیلات بازسازی شده خودگردان فلسطینی، راه را برای ایفای نقش و حکومت این تشکیلات در غزه (مشابه کرانه باختری) هموار سازد. به این ترتیب از نظرمقامات آمریکایی تشکیلات احیاشده خودگردان فلسطین باید بخشی از راه حل بلندمدت پسا جنگ غزه باشد؛ موضوعی که مورد قبول بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل نیست.
طرف دیگر این پازل پیچ در پیچ اسرائیل است. از همان روزهای نخست، مقامات سیاسی و نظامی-امنیتی اسرائیل پیرامون دوران پسا حنگ غزه برنامه هایی مطرح کردند. شواهد حاکی از آن است که رویکرد غالب در اسرائیل این است که کشورهای عربی و جامعه بین المللی هزینه بازسازی غزه را بپردازند و مردم محلی در غزه آن را بطور محدود و کنترل شده اداره کنند.
مقامات امنیتی ایده حکومت توسط فلسطینیان محلی غزه و قدرت دادن به سران قبیلههای محلی را حدودا از ژانویه ۲۰۲۴مطرح کردند.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل حکومت گروههای غیروابسته به حماس یا تشکیلات خودگردان بر غزه را بیان کرده و گفته اجازه نخواهد داد تشکیلات خودگردان فلسطین برای اداره غزه بازگردد. نتانیاهو همچنین اعلام کرده که امور مدنی در غزه توسط «مقامات محلی» که «تجربه اداری» دارند و با «کشورها یا نهادهای حامی تروریسم» مرتبط نیستند، ترجیحا با همکاری کشورهای عربی، اداره خواهد شد. او با تکرار این موضع، گفته آماده ایجاد یک کشور فلسطینی در غزه نیست و حاضر نیست آن را به تشکیلات خودگردان بسپارد. خلع سلاح پایدارغزه و از بین بردن تفکرات حماس در مدارس و مساجد از نکات دیگر طرح نتانیاهو برای غزه پس از جتگ است.
تزاچی هانگبی، مشاور امنیت ملی اسرائیل هم در کنفرانس امنیتی هرتزلیا با تاکید بر «رهبری از بالا به پایین» از «گروهی از کشورهای عربی میانه رو، همراه با ایالات متحده، اتحادیه اروپا و سازمان ملل»، یاد کرده که آنها در ترکیب با «رهبری محلی فلسطین»، «حرکت به سمت ایجاد جایگزینی برای حماس» را مدیریت خواهند کرد.
یوآف گالانت، وزیر دفاع اسرائیل، دیگر مقام صهیونیست است که در مقاطع مختلف طرح هایی برای اداره غزه پس از جنگ ارائه کرده است. او در همان ماه های نخست، کنترل غزه توسط فلسطینیهای محلی وابسته به تشکیلات خودگردان فلسطینی را قابل تحملترین و کم ضررترین گزینه در قیاس با سایر گزینه های پسا جنگ غزه برای اسرائیل اعلام کرد.
گالانت در پیشنهاد دیگری گفت که ماجد فرج، رئیس دستگاه اطلاعات تشکیلات خودگردان فلسطین، با کمک چهره هایی که اعضای جنبش حماس در آن حضور ندارند، پس از پایان جنگ به طور موقت اداره نوار غزه را بر عهده بگیرد. اوهم تاکید کرده که بعد از پایان جنگ حماس دیگر بر غزه مسلط نخواهد بود. امنیت کلی، از جمله بررسی تمامی کالاهای ورودی و خروجی، با اسرائیل خواهد بود. ائتلافی بینالمللی، به رهبری آمریکا و حضور شرکای منطقهای و اروپایی، مسئول بازسازی غزه خواهد شد و حاکمیت محدود فلسطینی نیز به این شرط که اقدامات خصمانه یا تهدیدی برای کشور اسرائیل وجود نداشته باشد، برقرار میشود.
آخرین طرح پیشنهاد شده توسط گالانت، مبتنی بر تقسیم غزه به ۲۴منطقه اداری برای دوره پساجنگ این باریکه، تشکیل کمیته ویژهای برای نظارت بر اجرا به ریاست آمریکا و کشورهای عربی میانه رو است.
یک نیروی بینالمللی متشکل از سربازانی از مصر، اردن، امارات و مراکش مسئولیت امنیت در نوار غزه را بر عهده خواهند داشت و سربازان آمریکایی مسئول جنبه لجستیکی، فرماندهی و کنترل خواهند بود و به تدریج، یک نیروی فلسطینی پس از گذراندن آموزشهای ویژه آمریکا مسئولیت امنیت محلی در این باریکه را بر عهده خواهد گرفت. این طرح به صورت مرحلهای از شمال نوار غزه شروع میشود و تا جایی که شرایط اجازه دهد به سمت جنوب حرکت میکند.
طرح دیگر اسرائیل که از سوی گروههای غیررسمی افسران بازنشسته، مراکز تحقیقاتی، دانشگاهیان، سیاستمداران و فرماندهان ارتش اعلمن شده، طرح تقسیم غزه به مناطق امن جداگانه یا «مناطق شبیه به جزایر حبابگونه» است که مورد استقبال ارتش و دولت اسرائیل قرار گرفته است. در این طرح، فلسطینیهای غیرنظامی که ارتباطی با حماس ندارند، در این مناطق بهصورت موقت مستقر خواهند شد «تا ارتش اسرائیل غزه را از حماس پاکسازی کند.» و نهایتا «ائتلافی از آمریکا و کشورهای عربی مدیریت را برعهده خواهند گرفت .»
برخی از اعضای حزب «لیکود» هم از طرحی حمایت کرده اند که با تمرکز بر «امنیت» اسرائیل، غزه را به دو بخش تقسیم میکند، با دو گذرگاه که از شرق به غرب امتداد دارند و به ارتش اجازه میدهند که در صورت نیاز حمله کنند.
بعضی از راستگرایان افراطی کابینه نتانیاهو هم گفتهاند که باید فلسطینیها را تشویق به ترک نوار غزه و زندگی در تبعید کرد و شهرکهای یهودینشین را هم مجددا راه انداخت.
به این ترتیب، در حالی که گفتمان غالب مقامات اسرائیلی این است که سران قبایل و عشایر و طرفهای فلسطینی محلی عهده دار محدود أمور غزه و همکاری با اسرائیل باشند، چهره های مورد نظر از قبایل و عشایر غزه به طرح تل آویو برای اداره غزه پس از جنگ، پاسخ منفی دادهاند و ضمن حمایت از مقاومت فلسطین، تاکید کرده اند که آنها جایگزین شدن هر گروه یا حزب سیاسی به جای حماس برای اداره نوار غزه را نمی پذیرند.
حماس هم در بیانیه ای اعلام کرد که «سرنوشت مردم فلسطین و آینده نوار غزه بعد از شکست تجاوزات جنایتکارانه صهیونیستها، روشن میشود و این مردم فلسطین هستند که برای سرنوشت خود تصمیم میگیرند نه هیچ طرف دیگر… مردم فلسطین به هیچ طرفی اجازه دخالت در امور خود را نخواهند داد و مقاومت شجاعانه آنها، دست اشغالگرانی که میخواهند در سرنوشت و آینده مردم ما مداخله کنند را قطع خواهند کرد.»
اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس هم در سخنانی درباره توطئههای آمریکایی- صهیونیستی علیه غزه در دوره بعد از جنگ، گفت: «همه طرحها و نظرها درباره روز بعد از جنگ باید صرفاً فلسطینی باشد و هیچ طرف بیگانه حق دخالت در آن را ندارد.»
محمود مرداوی از رهبران حماس هم تاکید کرد که «اجازه حضور ارتش رژیم اشغالگر در غزه پس از جنگ را نخواهیم داد و این مردم ما هستند که سرنوشت روز بعد از جنگ غزه را بدون هیچ دخالت خارجی تعیین خواهند کرد .»
محمد اشتیه، نخستوزیر تشکیلات خودگردان فلسطینی هم گفت که هر توافقی که در نهایت حاصل شود باید حاوی «راهحلی سیاسی برای تمامی فلسطین» باشد و نه فقط غزه. او گفته که«اسرائیل میخواهد غزه را در بعد سیاسی از کرانه غربی جدا کند… اسرائیل در صدد است که ادارهای مدنی ایجاد کند که تحت نظر ارتش اشغالگر اسرائیل کار خواهد کرد ….»
با توجه به طرح های آمریکا و اسرائیل برای فردای پایان جنگ غزه، آنچه مبرهن است، بی توجهی به أراده و خواست مردم فلسطین برای شکل دادن به سرنوشت خود در روز پس از إتمام جنگ است. آینده ای که طرح های پیشنهادی مرتبط با آن، به شکل های مختلف با تمرکز بر امنیت و منافع اسرائیل و غیبت طرف فلسطینی ترسیم شده، معلوم نیست از وضعیت فعلی جنگ شرایط بهتری را برای فلسطینیان رقم بزند.