هنرمند کشورمان گفت: اگر هر فرهنگی، رنگ دفاع را با آرمان‌های خود ترجمه کند شاید رنگ دفاع در هر جامعه‌ای به رنگ پرچم آن کشور نزدیک باشد. ماهیت پوستر انتقال پیام به مخاطب است. گاهی این انتقال پیام بدون متن میسر می‌شود. همچون پوستر‌هایی که در زمان جنگ هشت ساله ساخته شدند.  محمد خزایی، هنرمند […]


هنرمند کشورمان گفت: اگر هر فرهنگی، رنگ دفاع را با آرمان‌های خود ترجمه کند شاید رنگ دفاع در هر جامعه‌ای به رنگ پرچم آن کشور نزدیک باشد.

ماهیت پوستر انتقال پیام به مخاطب است. گاهی این انتقال پیام بدون متن میسر می‌شود. همچون پوستر‌هایی که در زمان جنگ هشت ساله ساخته شدند. 

محمد خزایی، هنرمند و دکترای هنر اسلامی از دانشگاه بیرمنگهام درمورد رنگ دفاع گفت: به نظر بنده، رنگ دفاع سبز است. چون شاید مهم‌ترین رنگی است که بنده همیشه به آن علاقه دارم و هم رنگ دنیا و هم معنویت است. 

بهنام زنگی، هنرمند و دکترای پژوهش هنر از دانشگاه تربیت مدرس گفت: بنده فکر می‌کنم رنگ جنگ حتماً سیاه است ولی وقتی با مفاهیم آرمانی تلفیق می‌شود اگر هر فرهنگی آن را با آرمان‌های خود ترجمه کند شاید نزدیک‌ترین رنگ دفاع در هر جامعه‌ای به رنگ پرچم آن کشور نزدیک باشد. چون رنگ‌هایی که ما به عنوان نشانه‌های ملت‌ها می‌بینیم رنگ‌های آرمانی‌شان است و به همین دلیل، شاید ما دفاع را سرخ و صلح و سفید و پیروزی را سبز می‌بینیم.

محمد خزایی، هنرمند و دکترای هنر اسلامی از دانشگاه بیرمنگهام بیان کرد: به نظر بنده، گرافیک در دوره‌های مختلف حالت یکسانی ندارد. برخی از دوره‌ها ارتباط خیلی خوبی با مردم داشته و زبان مردم بوده است و در زمان‌های دیگر، کمتر یا بیشتر بوده است. 

یادم است که در دهه ۶۰ هرجایی می‌رفتم کار‌های گرافیکی و تجسمی بود. در آن شرایط، دیدن شهدا و رزمنده‌ها فضایی را ایجاد کرد تا بتوانیم این‌طور کار کنیم و زمان خاصی را نمی‌طلبید. گاهی اوقات، شب تا صبح می‌نشستیم و کار می‌کردیم و سحر می‌خوابیدیم. به همین دلیل، خیلی راحت می‌توانستیم کار‌هایی که می‌خواهیم را انجام دهیم و این برای بنده ارزشمند بود. 

بهنام زنگی، هنرمند و دکترای پژوهش هنر از دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد: گرافیک مثل همه هنر‌های دیگر به محض وقوع جنگ با سایر هنر‌ها به یک همگرایی رسید و این اتفاق برای هنر‌های دیگر مثل سینما، موسیقی، نقاشی، دیوارنگاری، گرافیک و عکاسی افتاد و همه این هنر‌ها دست به دست هم دادند تا ضمن روایت کردن، بیان التهابات و هیجانات ناشی از جنگ را بتوانند در جامعه مطرح کنند و هدف مهم دیگر هم داشتند و آن، تهییج افکار عمومی و ایجاد بسیج اجتماعی برای مقاومت بود و گرافیک، این مسئله را به خوبی انجام داد هرچند که می‌توان تفاوت‌هایی میان گرافیک خودمان با سایر کشور‌ها و یا جنگ‌های دیگر در دنیا قائل شویم و آن هم، حس رمانتیکی است که در گرافیک ما وجود داشت.

این هنرمند افزود: اساساً ما توانستیم جنگ را از منظر متفاوتی ببینیم و یک بار ارزشی بر جنگ گذاشتیم و عنوان دفاع به خودش گرفت و حتی بعدها، تقدس پیدا کرد و شاید این موضوع به تفکر ایرانی برمی‌گردد و پدیده شوم جنگ را با تفکر ایرانی آمیخته کردیم و از آن شکل رمانتیک و شاید بتوان گفت دارای ارزش و معانی جدید ساختیم. 

ما تغییرات عمده‌ای در مضامین گرافیک، استفاده از کاراکترها، عناصر و ترکیب‌بندی داریم که مجموع اینها می‌توانند نشان دهنده‌ی یک روش و ابتکار عمل جدید در گرافیک ایران باشد.

+