سرمربی کنونی تیم ملی ۱۲ سال قبل در دهم مهر سال ۹۱ حرفهای متفاوتی پیرامون استقلال بر زبان آورد که بالغ بر یک هفته به سوژه رسانهها تبدیل شده بود. بد نیست دوباره نگاهی به همان صحبتها داشته باشیم:
- در رابطه با جدایی فریدون زندی، منافع باشگاه و بازیکن را در نظر گرفتیم و به او اجازه جدایی دادیم. گفتیم استقلال که پول ندارد، حداقل زندی به قطر برود و پول بگیرد.
- من با استقلال قهرمان آسیا شدم. وقتی تیم به دسته سوم رفت با جان و دل کار کردیم تا دوباره به سطح اول بازگردد، هنگامی که نه هتلی بود و نه پول، بازیکنان دو سال در خانه ما حضور داشتند ولی چرا آن زمان هیچکس دنبال ما نمیآمد؟ چرا تماشاگران استقلال اصغر حاجیلو بزرگترین بازیکن تاریخ استقلال را صدا نمیکنند؟
- باید یاد بگیریم چه باشیم و چه نباشیم، استقلال را دوست داشته باشیم. من خودم سه سال در این تیم نبودم و یک کلام پیرامون استقلال حرف نزدم. یادم میآید اولین مبلغ دریافتیام از استقلال را با چک شخصی منصور پورحیدری گرفتم. ما آن زمان برای صرف شام به منزل هواداران میرفتیم تا هزینه باشگاه کمتر شود اما صدایمان در نمیآمد.
- خوشحالم که هر وقت استقلال پول ندارد، در لیگ برتر نهم و سیزدهم میشود یا به دسته سوم سقوط کرده، مال من است. اگر اینطور باشد باید مجسمه قلعهنویی را بسازند. من به خاطر استقلال از بزرگترین قرارداد تاریخ فوتبال ایران گذشتم و ۵ نفر هم شاهد دارم.