شهید بهشتی جملهای دارد که برگرفته از حکمت ۴۵۶ نهج البلاغه است و میگوید بهای جانهای شما بهشت است خود را به کمتر از بهشت نفروشید.
نوگرایی در دنیای اسلام در همه جوانب زندگی مسلمانان بروز کرد. از جلوههای بروز آن میتوان به توجه جدی نسبت به منابع اسلامی و نگاهی نو به این منابع و اصولاً نهضت بازگشت به مبانی غنی اسلامی اشاره کرد. کتاب نهجالبلاغه که گردآوری بخشی از سخنان و مکاتبات امیرمؤمنان علی (ع) است، به دلیل داشتن مفاهیم و موضوعات، سیاسی منبعی برای حکمت اصول سیاسی اسلام است که توجه همگان را جلب کرده است. میرزای شیرازی و محمد عبده از پیشگامان توجه به نهجالبلاغه هستند.
در انقلاب مشروطه نهجالبلاغه نقش جدی داشت و این نقش برجسته نهجالبلاغه را به وضوح میتوان در کتاب مهم تنبیهالامه و تنزیهالمله آیت الله نایینی مشاهده کرد. آیت الله مرتضی مطهری در کتاب نهضتهای اسلامی در صدسال اخیر در خصوص تأثیر نهجالبلاغه بر کتاب میرزای نایینی میگوید: انصاف این است که تفسیر دقیق، از توحید عملی، اجتماعی و سیاسی اسلام را هیچکس به خوبی علامه بزرگ و مجتهد سترگ، میرزا محمدحسین نایینی توأم با استدلالها و استشهادهای متقن، از قرآن و نهجالبلاغه، در کتاب ذیقیمت تنبیهالامه و تنزیهالمله بیان نکرده است.
توجه دوباره به نهجالبلاغه همزمان با آغاز نهضت اسلامی در اوایل دهه چهل شمسی است و با تأکید امام خمینی و تلاشهای متفکران و پژوهشگران و فعالان نهضت اسلامی نظیر آیت الله طالقانی، آیت الله خامنهای، شهید مطهری، محمدرضا حکیمی، محمدتقی شریعتی و علی شریعتی و… که در جنبش اسلامی ایران معاصر حضور جدی داشتند، از نهجالبلاغه در اخذ اصول حکمت سیاسی اسلام بهره برده شد.
حضرت امیرالمومنین علی (ع) در حکمت ۴۵۶ نهجالبلاغه در مذمت دنیا و پستی آن و تفکر در مورد آخرت فرمودند: أَلَا حُرٌّ یَدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَهَ لِأَهْلِهَا؟ إِنَّهُ لَیْسَ لِأَنْفُسِکُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّهَ، فَلَا تَبِیعُوهَا إِلَّا بِهَا. آیا آزاد مردی نیست که این لقمه جویده حرام دنیا را به اهلش واگذارد؟ همانا بهایی برای جان شما جز بهشت نیست، پس به کمتر از آن نفروشید.
آن گاه امام (ع) در ادامه این سخن و برای تکمیل آن میفرماید: به یقین برای وجود و جان شما بهایی جز بهشت وجود ندارد آن را به غیر بهشت نفروشید. بهشت یعنی کانون رحمت الهی، آنجا که همه مواهب مادی و معنوی جمع است و زشتیهای دنیا و آسیبهایش به آنجا راه ندارد بهشت یعنی کانون رضا و خشنودی پروردگار، مرکز پاکان و نیکان و عالمان و مجاهدان و شهیدان گران قدر. بهشت یعنی محلی که پذیرایی کنندگانش فرشتگان والامقام الهی هستند و همنشینانش انبیا و اولیای الهی. بهشت یعنی پیوستن به ابدیت قرب خداوند و بهره گیری از انواع جمال و جلال پروردگار. بهشت یعنی جایی که حتی یک کلام رکیک بر زبان کسی جاری نمیشود (لاَ یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْواً وَلاَ تَأْثِیماً * إِلاَّ قِیلا سَلاَماً سَلاَماً). آری وجود انسان آن چنان پرارزش است که اگر تمام دنیای مادی را بخواهیم با آن موازنه کنیم برابری ندارد. در روایت معروف هشامیه امام کاظم (علیه السلام) همین نکته به شکل دیگری بیان شده است آنجا که میفرماید: «إِنَّ أَعْظَمَ النَّاسِ قَدْراً الَّذِی لاَ یرَی الدُّنْیا لِنَفْسِهِ خَطَراً أَمَا إِنَّ أَبْدَانَکُمْ لَیسَ لَهَا ثَمَنٌ إِلاَّ الْجَنَّهُ فَلاَ تَبِیعُوهَا بِغَیرِهَا؛ گران قدرترین مردم کسی است که دنیا را ارزشی برای وجود خود نمیشمرد. آگاه باشید! که وجود شما بهایی جز بهشت ندارد پس آن را به غیر بهشت نفروشید.»
حجت الاسلام حمیدرضا مهدوی ارفع پژوهشگر نهجالبلاغه در سلسله مباحث صبحانه با معرفت به تفسیر این حکمت پرداخت و بیان کرده است: شهید بهشتی هم جملهای دارد که برگرفته از این حکمت است و میگوید بهای جانهای شما بهشت است خود را به کمتر از بهشت نفروشید.
وی افزود: حضرت با صنعت ادبی جالب بین دنیای پست و پستی دنیا و بهشت با عظمت و عظمت بهشت قرینه را ایجاد کردند تا شنونده یکی از آنان را انتخاب کند. چرا از لقمه جویده استفاده کردند؟ چون دنیای دست ما قبلاً دست کسی دیگر بوده است، امروز رئیس جمهور ما دولتی را تحویل میگیرد که از فرد قبلی به او رسیده، او نیز دولت را در حالی تحویل گرفته است که قبلی به او رسیده. دنیا جویده شده به دست ما میرسد و چه کسی است که از خوردن دوباره لقمه جویده شده بدش نیاید؟ حضرت امیر به دنیا به همین گونه نگاه میکنند.
منبع: مهر