علی دایی یکی از معدود چهرههای بینالمللی فوتبال ما محسوب میشود. سرمربی اسبق پرسپولیس و تیم ملی معمولا تمایلی به صحبت کردن پیرامون زندگی شخصی خود ندارد ولی ۲۳ شهریور ۱۳۸۹ طی مصاحبهای که در زیرنویس منتشر شد، برخی از زوایای زندگی غیرفوتبالی خود را نمایان کرد. با هم خلاصه حرفهای شهریار را مرور میکنیم:
- اصلا خوشم نمیآید در مورد خودم حرف بزنم.
- مردم به من مراجعه میکنند تا کمکشان کنم ولی متاسفانه علی دایی هم تا یک حدی میتواند کمک کند به همین خاطر گاهی اوقات شرمنده میشوم. مشکلات مردم آنقدر زیاد است که اگر میلیونها علی دایی هم دنبال حل آنها باشند، باز کم است. باور کنید آنقدر نامه و درخواست کمک به دستم میرسد که اگر تمام ثروتم را هم بگذارم، فقط میتوانم به اندازه نامههایی که طی سه روز به دستم میرسد، مشکلات مردم را حل کنم.
- مشاوران خوبی دارم که همیشه در سختیها کنارم بودهاند ولی بهترین مشاورم، همسرم است که واقعا باید از او تشکر کنم.
- در دوران جوانی، حمید علیدوستی برایم شخصیتی ویژه بود و بازیهایش را با دقت تماشا میکردم.
- دست همه مربیانی که برایم زحمت کشیدهاند را میبوسم ولی دو نفر هستند که خیلی گردنم حق دارند؛ نفر اول آقای جابر نعمتی که در اردبیل خیلی برایم زحمت کشید و نفر دوم هم آقای ناصر حجازی که هرگز فراموشش نمیکنم.
- وقتی سرمربی تیم ملی بودم در بازی مقابل کره جنوبی که بهمن سال ۸۷ برگزار شد، تحت تاثیر نیمکت، مسعود شجاعی را تعویض کردم ولی الان میگویم آن تصمیم متاسفانه اشتباه بود.
- این روزها دیگر فرصت کتاب خواندن ندارم ولی در دوران دانشجویی کتابهای داستایوفسکی را خیلی دوست داشتم.
- من حتی یک تکه زمین هم در کلاردشت ندارم ولی شایعه شده بود که علی دایی در آن منطقه یک ویلا شبیه توپ فوتبال دارد! باور کنید. چنین ویلایی ندارم.