شک و بدبینی آفتی است که اگر به دل خانواده بیفتد ریشه آن زندگی را خشک میکند.
من کارم به روانپزشک کشیده و هر روز افسردهتر میشوم. همسرم شرکت دارد و دو خانم مجرد را آنجا استخدام کرده است. تا حالا چیزی ندیدم ولی خیلی بدبینم و همیشه به او شک دارم. چندباری سرزده رفتم شرکت. همه چیز عادی بود و فقط سوال کاری میپرسیدند و معمولی صحبت میکردند.
اما هر وقت که شرکت میرود حالم بد میشود و تپش قلب میگیرم و گریه میکنم. سعی میکنم خودم را کنترل کنم، اما گاهی نمیتوانم و با شوهرم بحثم می شود. همسرم هم که حال من را میبیند سعی میکند من را آروم کند. دائم میگوید که کاری نکردم. همه چیز مربوط به کار است. اگر آنها بخواهند کار خطایی کنند خودم اخراجشان میکنم.
اما من اصلا قانع نمیشوم. این حرفها تو گوشم نمیرود. هرجا میروم فکرم در شرکت است که الان دارند چیکار میکنند؟ نکند زیاد باهم بخندند. شوخی کنند؟ باهم زیاد صمیمی بشوند و… حتی وقتی بهش زنگم میزنند گیر میدم چرا اینجوری حرف زدی چرا لبخند زدی و…
از زندگی افتادم. میترسم شرکت بروم. هربار که میروم با کلی حس بد و شک از آنجا بیرون میام بخاطر همین ترجیح میدهم اصلا آنجا نروم. خودمم میدانم شوهرم را خسته کردم، اما آن بنده خدا درک میکند و هیچی نمیگوید.» این صحبتهای مریم ۳۳ساله است.
شاید در اطرافتان دیده باشید یا شاید برای خودتان هم پیش آمده باشد که به همسرتان شک بیموردی کنید. بخواهید گوشی اش را چک کنید. یا حتی مثلا به این فکر کنید که ای کاش میشد یک ردیاب به او وصل کنم و از رفت و آمدهایش مطلع بشوم. اگر اینطوری بودهاید یا هستید، در ادامه این گزارش با ما همراه باشید تا خدایی ناکرده به خودتان و یا زندگیتان آسیبی وارد نشود.
افزایش جداییها بخاطر شکهای بیمورد
شک و تردید در زندگی مشترک مثل موریانهای است که به جان زندگی میافتد و از درون آن را نابود میکند. وقتی این غول بیشاخ و دم درون فرد رشد کند دائما احساس ناامنی میکند و روزهای خوش زندگی را از بین میبرد. حتی گاهی منجر به جدایی میشود. متاسفانه برای خراب کردن زندگی مشترک هیچ چیز قدرت این بددلی و شک را ندارد. فرزانه قطان کاشانی، وکیل پایه یک دادگستری در اینباره میگوید: «افزایش تعداد زوجهایی که به علت بیاعتمادی نسبت به همدیگر تصمیم به جدایی میگیرند، غیرقابل انکار است.»
چرا شک ایجاد میشود؟
به گفته روانشناسان، شک و بدبینی به تنهایی بیماری نیست. اما نوع افراطگونه آن نشانه بیماریهایی مثل افسردگی، روانپریشی، بیماری مغزی و … است. افرادی که بدون دلیل شک میکنند چند دسته هستند. به گفته مینا مجتبایی روانشناس بالینی، برخی افراد ذاتا شکاکاند. یعنی همیشه نیمه خالی لیوان را میبینند.
برخی دیگر بر اثر تجربیاتی مثل دیدن وقایع منفی و تجربه کردن آنها دچار شک و بدبینی میشوند. بطور مثال؛ فرزندی که خیانت پدر یا مادرش را دیده است و این تجربه تلخ را همیشه همراه خود دارد. این مشکل در درون او حل نشده و با همین نگاه وارد زندگی مشترک میشود. به همین خاطر به همسر خود نیز بدبین است.
اما در گروه دیگری از افراد، به مرور در اثر بیماریها یا مصرف برخی از داروها این اختلال درونی ایجاد میشود. بدون داشتن هیچ گونه سند، مدرک و شواهدی و صرفا به بهانههای واهی به طرف مقابل خود بدبین هستند.
همچنین احساس حقارت، نقص و اعتماد به نفس پایین هم از عوامل ایجاد شک و بدبینی در زندگی مشترک است.
حریم خصوصی را نابود میکند
در اکثر مواقع این شکِ بدون مدرک، ناشی از علاقه افراطی است. یعنی خانم همسرش را فقط متعلق به خودش میداند و هر نوع رفتار بیرون از منزل برایش سخت است. رفته رفته این حس زندگیش را تحت ناثیر قرار میدهد. به گفته مجتبایی، «این بدبینی منجر به حرمتشکنی بین زن و شوهر میشود. در حالی که یکی از مهمترین موضوعات زندگی متاهلی احترام به حریم خصوصی یکدیگر است.»
از نظر بسیاری از روانشناسان، وقتی این افراد ظاهر آرامی دارند فکر نکنید که همه چیز در امن و امان است. افراد پارانوئید (شخصیت بدگمان) خشمی درونی و پنهان دارند که یا بروز میدهند و یا منجر به خودخوری و نشخوارهای فکری و در نهایت افسردگیشان میشود.
سر بزنگاه زندگیاش نجات پیدا کرد
در ادامه این روانشناس از مراجعه کنندهای میگوید که دائم در پی چک کردن تلفن همراه شوهرش بود. دائم با او تماس میگرفت و پیگیرش بود که کجاست؟ آنقدر به او مشکوک بود که با دوستان و همکاران شوهرش تماس میگرفت تا از آنها اطلاعات بگیرد. طبیعتا این کارها زندگیش را به خطر انداخته بود و شوهرش را خسته کرده بود. اما خوشبختانه با مراجعه به موقع به روانشناس زندگیش از خطر نجات پیدا کرد.
حالا چه کار کنیم؟
حالا به مهمترین بخش رسیدیم. چه کار کنیم؟ در ادامه راه حلهایی از زبان روانشناس را برایتان بیان میکنیم. راهکارهای حل این مسئله دو بخش است. بخشی مربوط به شماست و برخی مربوط به همسرتان.
اگر شما مردی هستید که همسرتان به شما مشکوک است یا بالعکس باید صبور باشید. دائم دنبال دلیلتراشی و توجیه نباشید. زیرا به گفته رضا دانشمند روانپزشک، این افراد نمیتوانند آنچه که در ذهنشان وجود دارد را با واقعیت بیرون تطبیق دهند. قادر به تشخیص واقعیت نیستند. به همین خاطر این توجیهها باعث بیشتر شدن هذیانهای ذهنی آنها میشود و فکر میکند کاسهای زیر نیمکاسه است. سعی کنید به مرور با رفتارهای صحیح نشان دهید که ترس او بیمورد است.
خشونت، پرخاشگری و قهر کردنهای بیمورد را کنار بگذارید. به این بدبینی دامن نزنید. با همسرتان شفاف باشید و دروغ نگویید. حتما از یک مشاور برای گذراندن این مسیر کمک بگیرید.
اما اگر خودتان دچار شک و بدبینی به همسرتان هستید. در قدم اول با همسرتان صحبت کنید. بررسی کنید که شکتان صحیح است یا در اثر فکر و خیالات است. اما از تهدید یا سؤالات بیمورد پرهیز کنید.
در این صحبتها دست روی نقطهضعف همسرتان نگذارید و باهم لجبازی نکنید.
حواستان باشد بحث کلامی نداشته باشید. اگر کار به دعوا کشید، در یک فرصت دیگر صحبت کنید.
به همسرتان بگویید که چقدر به او علاقه دارید. مهم است که شما و همسرتان از محبت به هم خبر داشته باشید تا افکار منفی کمتر شود.
به جای تمرکز روی رفتار همسرتان، سراغ تفکرات خودتان بروید تا ببینید چه عاملی باعث شده شک کنید.
اما مهمترین راهکار، مراجعه به روانشناس مجرب و متدین است. زیرا این شک و بدبینی هم باعث ایجاد نشخوارهای ذهنی و افسردگی در شما میشود و زندگیتان را تحت تأثیر قرار میدهد. هم اینکه در زندگی آینده فرزندانتان اثرات مخرب زیادی دارد.
منبع: فارس