روایت تاریخی از هر موضوعی، طبیعتا بر اساس برداشت شخص راوی، متفاوت است و طبعا این روایت میتواند تنها نظر شخص راوی باشد نه تمام واقعیت. با این توضیح ، تلاش می کنم خیلی کوتاه روایت باز نشدن انجمن روزنامهنگاران ایران و تشکیل انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران را از منظر شخصی مطرح میکنم.
من یکی از ۵۳ نفری بودم که برای تشکیل انجمن تهران از سوی انجمن ایران دعوت شدم و سپس با رای دوستان به همراه داود محمدی و علی کدخدازاده بعنوان سه عضو «هیات موسس» اصلی و بعد با رای مجمع بعنوان هیات رییسه مجمع موسس انتخاب شدم. با تشکیل هیات مدیره نخست و با رای انها بعنوان دبیر انجمن تهران برگزیده شدم.
پس از استعفای هیات مدیره نخست، با همکاری دوستان و همکاران تلاش شد تا در جهت بقای انجمنی برای روزنامه نگاران،هیات مدیره جدیدی تشکیل شود و در ادامه باز با اصرار هیات مدیره دوم بعنوان دبیر انجمن به مدت بیش از چهار سال فعالیت کنم و بدین ترتیب در جریان بخش زیادی از اتفاقات بودهام.
پس از تشکیل دولت روحانی و وعده بازگشایی انجمن روزنامهنگاران ایران، دولت سعی زیادی برای تحقق این وعده انجام داد، منتها به دلیل پلمپ بودن انجمن توسط قوه قضاییه،انجام این مهم از سوی قوه مجریه امکان پذیر نشد. در کنار این موضوع با توجه به تغییر قوانین تشکیل انجمنهای صنفی، تشکیل انجمن سراسری دیگری نیز ممکن نبود. از این رو تشکیل انجمن تهران با همراهی هیات مدیره انجمن ایران در دستور قرار گرفت که باوجود، حمایتهای وزارت کار با سنگاندازیهای بسیاری مواجه شد و اگر حمایتهای علیربیعی در مقام وزیر کار نبود، انجمن تهران نیز تشکیل نمیشد.
شاید با توجه به وعده رئیس جمهور وقت مبنی بر بازگشایی انجمن سراسری، انتظار به حقی بود که روزنامهنگاران خواستار فعالیت مجدد انجمن ایران باشند، اما آنچه انجام شد، نهایت توان دولت بود. امید میرود در دولت وفاق ملی با همراهی دیگر قوا، این خواسته صنفی روا محقق شود.
* عضو هیات موسس «انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران»