فرار بعد از جنایت در خانه فساد

به گزارش زیرنویس، رسیدگی به این پرونده از بیست و هفتم خرداد ماه سال ۱۴۰۲ آغاز شد. فریادهای کمک خواهی مردی ۴۷ ساله به نام هرمز در یکی از خیابان‌های محله خانی آباد پیچید. او فریاد می‌کشید و کمک می‌خواست که همسایه‌ها وارد خانه وی شدند و هرمز را در حالی که از ناحیه گردن چاقو خورده بود یافتند .در این میان پسری جوان قصد خروج از خانه هرمز را داشت که همسایه‌ها مانع وی شدند اما هرمز از آنها خواست مانع خروج وی نشوند و پسر جوان بلافاصله گریخت.

هرمز از سوی همسایه‌ها به بیمارستان منتقل شد و در بین راه به یکی از همسایه‌ها گفت چون دوست پسر جوان و یک زن آشنا در اتاق حضور داشته‌اند و جان زن جوان در خطر بوده از همسایه ها خواسته تا مانع فرار مرد چاقوکش نشوم .

هرمز که به شدت خونریزی داشت ساعتی بعد در بیمارستان به خاطر بریدگی شاهرگ گردنش تسلیم مرگ شد.

نخستین سرنخ

با مرگ این مرد تحقیقات پلیسی آغاز شد و ماموران به پرس و جو از همسایه‌ها پرداختند .

آنها گفتند وقتی هرمز را به بیمارستان منتقل می‌کردند با زنی جوان به نام مهناز که قبلاً نیز  به آن خانه رفت و آمد داشته روبه رو شده‌اند.

با اطلاعاتی که هسایه‌ها به پلیس داده بودند مهناز ۲۷ ساله دیابی‌ها بازداشت شد.

وی گفت: من آن روز به خانه هرمز رفته بودم که دو مرد ۲۰ و ۲۵ ساله مقابل در خانه آمدند و یک لیوان آب خواستند. وقتی هرمز با آشپزخانه رفت تا برایشان آب بیاورد یکی از آنها دست مرا کشید و مرا به زور به اتاق خواب برد و می‌خواست مرا آزار دهد که مقاومت کردم.من حتی انگشت دستش را گاز گرفتم، من با مرد غریبه درگیر بودم که متوجه شدم دوست وی در پذیرایی با هرمز درگیر شده و او را با چاقو زده است.

افشای دروغگویی های زن جوان

این زن که سعی داشت با دروغگویی‌هایش پلیس را گمراه کند سرانجام لب به بیان حقیقت سیاه گشود و گفت: هرمز خانه‌اش را به خانه فساد تبدیل کرده بود و مرا برای برقراری ارتباط با مردان غریبه افغان به آنها اجاره می‌داد. قبلاً هم دو مرد جوان به آنجا آمده و با من رابطه برقرار کرده بودند .آن روز هم برای همین موضوع به آنجا آمدند. من با پسر ۲۰ ساله  افغان  به داخل اتاق رفتم اما یکباره صدای درگیری هرمز و پسری دیگر را که حدود ۲۵ سال سن داشت شنیدم و ترسیدم .وقتی از اتاق بیرون آمدم متوجه شدم مشتری جوان هرمز را با چاقو زده است .من بلافاصله از خانه بیرون رفتم.

به دنبال اظهارات این زن ماموران به ردیابی دو متهم فراری پرداختند اما نشانی از آنها به دست نیاوردند .

تحقیقات بی نتیجه پلیس

مهناز  در گام دیگری از تحقیقات گفت :من هیچ شماره تلفن یا آدرسی از دو مرد افغانی ندارم .چون هرمز خودش با مشتری‌ها در ارتباط بود و تلفن آنها را داشت.

وقتی تحقیقات پلیس برای ردیابی عامل جنایت به بن‌بست رسید پسر و دختر هرمز در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران حاضر شدند و خواستند تا دیه پدرشان از صندوق بیت المال به آنها پرداخت شود .

قضات دادگاه وارد شور شدند تا درباره این درخواست تصمیم گیری کنند.

 

منبع خبر: رکنـا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

advanced-floating-content-close-btn