اتفاق بسیار مهمی که در مجلس رقم خورد و کابینه پیشنهادی رئیسجمهور را یکجا مشمول رأی اعتماد نمایندگان مجلس کرد، از جهات گوناگون قابل تحلیل است.
اتفاق بسیار مهمی که عصر چهارشنبه در صحن پارلمان رقم خورد و کابینه پیشنهادی رئیس جمهور را یکجا مشمول رأی اعتماد نمایندگان مجلس کرد، از جهات گوناگون قابل تحلیل است. وقتی تقریبا ۱۰ روز پیش، مسعود پزشکیان، در نامهای به محمدباقر قالیباف، از فهرست اعضای پیشنهادی دولتش رونمایی کرد، همه تحلیل گران سیاسی، نگران کسب رأی اعتماد این فهرست از سوی نمایندگان مجلس شدند.
حاصل نشستهای فشرده کمیسیونها و نیز مباحثات جدی موافقان و مخالفان در صحن، تا ظهر چهارشنبه، نگرانیها را رفع نکرد. اما وقتی رئیس جمهور برای دفاع آخر از کابینه پیشنهادی اش پشت تریبون قرار گرفت و با لحن صادقانه و صمیمانه اش فرایند انتخاب این گزینهها را روایت کرد و از تفاهم و رایزنی و مساعدت مقام معظم رهبری سخن گفت ورق برگشت و نمایندگان خانه ملت متقاعد شدند که شعار وفاق ملی از زبان پزشکیان، دعوتی اصیل به یک هم افزایی به قصد کارآمدسازی نهادهای حاکمیتی است.
همین دعوت اصیل و صادقانه بود که تلاش چندروزه تندروها در محافل سیاسی و رسانههای کینه جو را برای ناکام ماندن لیست وزرای دولت چهاردهم بی حاصل کرد. نتیجه این فعل و انفعالها پاسخ مساعد و نگاه مثبت مجلس به تمام وزرای پیشنهادی بود. اتفاق شوق انگیزی که در صدر این نوشتار از آن یاد شد دقیقا همین جا رخ داد: انزوا و ناکامی تندروها از سویی و قبول و استقبال از الگوی وفاق و توافق، از سوی دیگر. اکنون لازم است در باب این اتفاق شوق انگیز نکاتی گوشزد شود.
یکم)
نوع انتخاب همکاران توسط مسعود پزشکیان، قابل تأمل است. او با ترکیب رنگین کمانی کابینه اش، بیش از آنکه به الگوی “دفع و حذف” روی بیاورد الگوی “جذب” را پیش گرفت. انگار رئیس جمهور قصد داشته است با سپردن مسئولیتهای ارشد به کسانی که در عرف منتقدانش “تندرو” یا “اهل فتنه” یا “غیرخودی” نامیده میشوند، این عناصر را به حاکمیت بازگرداند و زمینه را برای آشتی ملی فراهم آورد. به این اعتبار، کابینه پزشکیان، مصداق ممتازی از رویکرد جذب حداکثری است که با هدف آشتی و هم افزایی نیروهای انقلاب چیده شده است.
دوم)
نمایندگان مجلس شورای اسلامی ضمن اینکه در روزهای بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی، با جدیت فراوان به نقد و ارزیابی آنها پرداختند از رویکرد آشتی جویانه و هم افزای رئیس جمهور هم غفلت نکردند. هر قدر جمعی از وکلای تندرو و آتشین مزاج، به سابقه و کارنامه و برنامه وزرای پیشنهادی اسید میپاشیدند و خوش میداشتند که دست کم ۴ – ۵ چهره از این فهرست، بیرون از دایره اعتماد نمایندگان قرار بگیرند، قاطبه مجلس، مسیر طرد و حذف را نپسندید و به افراط و تندروی “نه” گفت. این رفتار حمایتی نمایندگان که با مدیریت هوشمندانه رئیس مجلس و بزرگان پارلمان همراه بود نمونهای مثال زدنی از مراعات مصالح ملی به شمار میآید. نکته مهم در این میان این بود که حتی کسانی مثل حجت الاسلام ذوالنوری هم که گمان میرفت رأیشان همسو با اکثریت مجلس نباشد، یاران دیروز خود را وانهادند و صراحتا اعلام کردند که به تمام اعضای کابینه، رأی مثبت داده اند. بر این اساس باید گفت نمایندگان مجلس، الگوی وفاق و هم افزایی را بر سرمشق تندخویی و دگرستیزی و طردگرایی برتری دادند.
سوم)
ناپسندترین تحلیل از اتفاق دیروز مجلس این است که آن را شکست اصول گرایی یا پیروزی اصلاح طلبی تعریف کنیم. پزشکیان و قالیباف در نوعی هماهنگی و هم افزایی ستودنی توانستند از دوگانههای اصلاح طلبی و اصول گرایی ارتفاع بگیرند و دو قوه مجریه و مقننه را ذیل پرچم متمایزی با مشخصهی وفاق یا توافق قوا متقاعد و سازماندهی کنند. محور این توافق، کارآمدسازی و توانمند سازی حاکمیت در مقابله با چالشهای مهم و متعدد است. میتوان امید داشت که ظرفیت مدیریتی کشور، با انباشت تجربههای حاصل از مدیریت اصولگرایان، اصلاح طلبان و اعتدال گرایان، بتواند مسیرهای نویی بیرون از این گفتمانها پیدا کند تا مأموریتهای ذاتی حاکمیت را با توفیق بیشتر و بهتری انجام دهد. چنین وضعیتی، مناسبترین عامل برای احیا و تقویت سرمایه اجتماعی خواهد بود.
چهارم)
اکنون با کابینهای که رأی اعتماد مجلس دوازدهم را کسب کرده است میتوان به شکل گیری یک فرهنگ سیاسی همدست، اما نه “یکدست” امید داشت. در تجربه سالهای اخیر نمونههای روشنی از شکل گیری الگوی “حاکمیت یکدست” سراغ داریم که به گواهی کارنامه عملی آنها، تجربههایی موفق نبودند. حاکمیت یکدست در دورههایی که شکل گرفت حاصلی گوارا و ثمربخش در پی نداشت و غیر از نارضایتی مردم، سرخوردگی نخبگان و واگرایی فعالان متکثر سیاسی نتیجهای رقم نزد. با زوال الگوی حاکمیت یکدست، میتوان به الگوی حاکمیت همدست یا حاکمیت هم افزا اندیشید. در این الگو ضمن اینکه هر یک از قطبها و قوای سیاسی در چارچوب اصول فکری خود فعالیت میکنند در مقام عمل، نوعی هماهنگی با “دیگری” هم خواهند داشت. پیامد چنین وضعیتی، حفظ کثرت در وحدت میان نیروهای گوناگون خواهد بود. دولت و مجلس، دیروز رفتاری از خود نشان دادند که میتواند مثالی برای شکل گیری الگوی “حاکمیت همدست و هم افزا” باشد؛ چیزی که هم نقطه مقابل واگرایی و تخاصم است و هم نقطه مقابل یکدستی نیروهای متکثر.
پنجم)
از تأثیرات وضعی اتفاق چهارشنبه در دو ساحت داخلی و خارجی نیز نمیتوان غفلت کرد. به خلاف کسانی که میگفتند فهرست پیشنهادی پزشکیان، باعث سرخوردگی مردم و چه بسا پشیمانی شان از حضور در انتخابات شده است، شواهد نشان میدهد که همراهی مجلس در رأی اعتماد به همه اعضای کابینه، امیدواری و انسجام ملی را در سطح داخلی، و استواری و یکصدایی را در سطح مناسبات خارجی تقویت میکند. وقتی رویکرد دولت نوپدید در جذب حداکثری، با رویکرد مجلس در طرد تندروی تلفیق میشود صدایی مقتدر و پرطنین از ایران در جامعه جهانی پخش میکند که خبر از یک ایران جدید میدهد؛ ایرانی که در ساحت سیاست داخلی اهل وفاق ملی توافق سازی میان قطبهای قدرت است؛ و در ساحت دیپلماسی از همه ظرفیتهای قدرت ساز خود اعم از تعامل، مذاکره، و مقاومت سود میبرد. آرمان ایران جدید، آبادانی و توسعه یافتگی و قدرتمندی و اخلاق گرایی و عدالت طلبی و مردم داری است. این آرمان، با الگوی حاکمیت همدست و هم افزا ایرانی قوی و منطقهای قوی خواهد ساخت.
منبع: نورنیوز