به گزارش “ورزش سه”، آنچه پرسپولیس گاریدو در اراک ارائه داد نکات مثبت و منفی متعددی داشت که درباره آنها میتوان صحبت کرد. قهرمان فصل قبل در گام نخست نه شبیه آن چیزی بود که هواداران میخواهند نه نسبت به آنچه قرار است باشد فاصلهای رویایی داشت.
در مجموع نمایش نخست پرسپولیس را میتوان در دقایقی یک پکیج امیدوارکننده دانست که در برخی پستها و شرح وظایف مهرهها مشکلاتی دارد و باید ترمیم شود.
نه، پرسپولیس میزبان نبود
پرسپولیس در گام اول دو امتیاز مهم را در اراک جا گذاشت و به تهران برگشت. البته که مشخص بود با میزبانی در اراک و زمین چمن که علیرغم حرفهای قبل از بازی به زعم بازیکنان پرسپولیس شرایط جالبی نداشت، فوتبال ایدهآلی شکل نخواهد گرفت. همچنین مشخص بود که پرسپولیس اسماً در این ورزشگاه میزبان است کمااینکه سکوهای شمالی و جنوبی پشت دروازهها کاملا خالی بود و پرسپولیس از حمایت کامل هوادارانش بهره نبرد.
ابهام در مرکز دفاع
اما درون زمین پرسپولیس خیلی زود غافلگیر شد.در صحنه منجر به گل ذوب آهن دو مدافع میانی پرسپولیس، کنعانیزادگان و فرجی مقصر بودند و البته گندوز که انگار نمیدانست حریف ممکن است دقیقه یک بازی اینطوری خطرساز شود و برای چنین مواقعی توجیه نشده بود هم کاملا غافلگیر شد. در نگاه اول و قضاوت اولیه شاید اینگونه به نظر برسد که اگر مثلا گولسیانی و پورعلیگنجی در زمین بودند پرسپولیس اینطور غافلگیر نمیشد اما همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد و بعید نیست در دیدارهای آینده چرخشی در ارنج این منطقه حساس ایجاد شود کمااینکه حضور ده دقیقهای پورعلیگنجی در زمین در شرایطی که پرسپولیس دنبال گل برتری میگشت تنها به خاطر قرار گرفتن این بازیکن در شرایط مسابقه اتفاق افتاد.
دفاع چپ معضل شد
وحید امیری فوتبالیست فوق العادهای است و همیشه حتی بشتر از توانش را در زمین مسابقه میگذارد اما قرار نیست از یک بازیکن ۳۶ ساله توقع راندمانی در حد سوپرمن داشته باشیم. او یک بازیکن کامل است که از قابلیت بازی در سه چهار پست بهره میبرد. امیری برای اضافه شدن از عقب در پست دفاع چپ بازیکن ایدهآلی است اما دو اشتباه مرگبار در آن پست داشت که میتواند آلارمی برای مدیران باشگاه باشد که هر چه سریعتر به فکر جذب جانشین عبدالکریم حسن باشند. شرایط در آن جناح به گونهای پیش رفت که گاریدو از ایوب العملود چیزی حدود بیست دقیقه در دفاع چپ بهره برد که طبیعتا او نیز در آن جناح کارایی لازم را نداشت تا باشگاه پرسپولیس برای جذب یک مدافع چپ خارجی باکیفیت خارجی دست بجنباند.
خریدهای تازه، امیدوارکننده
اگرچه هیچ کدام از خریدهای تازه پرسپولیس نمایشی ویژه ارائه نکردند اما اغلبشان با کمی شانس میتوانستند در نتیجه نهایی موثر باشند. فرشاد احمدزاده و علی علیپور را که میشناختیم و به تبع این شناخت انتظار از علی علیپور بیشتر بود اما تلاش مفرط این بازیکن به جایی نرسید که بخشی از آن را میتوان به ناهماهنگی و بخشی دیگر شرایط زمین مسابقه و سیستم تازه ارتباط داد. فرشاد احمدزاده هم نمایش متوسطی ارائه کرد اما انتظار میرود او نیز در بازیهای آینده مهره مفیدتر و موثرتری برای پرسپولیس در فاز حمله باشد.
اما نگاهها به ابواب العملود دقیقتر و موشکافانهتر بود. ایوب دو سه ارسال خوب داشت و در دفاع و حمله از توازن برخوردار بود. گندوز هم با اولین و شاید تنها توپ جدی که به سمت دروازهاش آمد گل خورد و بعد از آن محک جدی نداشت.
عمق زمین فراموش شد
تیم گاریدو حتی اگر در جزئیات تقاوتهایی با تیم یحیی داشته باشد در مدل حمله از اصول کلی آن تیم پیروی میکند. واقعیت اینکه سیستم تهاجمی پرسپولیس همچنان متمرکز بر کنارههاست؛ پاسهای کوتاه، کارهای ترکیبی از کانالهای کناری و در نهایت ارسال. از این ارسالها در همین بازی با ذوب آهن کم نبود اما به نتیجه نینجامید و اینجا بود که فقدان تنوع در راههای خلق موقعیت به چشم آمد.
پرسپولیس در مرکز زمین بازیکنان خلاقی مثل سروش رفیعی، محمد خدابندهلو، یاسین سلمانی و حتی سینا اسدبیگی را دارد که پاس تودر و خلاقانه را خوب بلدند اما حرکت تیم روی آنچه آنها خوب آموختهاند متمرکز نیست. در مصاف با ذوب آهن اندک پاسهای خلاقانه سروش یا خدابندهلو ریتم تیم در حمله را جذابتر از سانترهای متوالی میکرد اما برای تحت فشار گذاشتن یا تسلیم ذوب آهن کافی نبود.
خط حمله دو نفره؛ تازه و ناموزون
زمانی علی علیپور در نقش مهاجم مکمل بازیکنی موثر و کارگشا در کنار مهدی طارمی برای خط حمله پرسپولیس بود اما حالا خود علیپور شماره ۹ای است که نیاز به یک مکل دارد با این وجود واقعیت اینجاست که عیسی آلکثیر هیچگاه مهاجم مکملی نبوده و فقط در باکس کارگشاست.
از طرفی پرسپولیس بعد از مدتها با دو مهاجم نوک بازی میکند.اتفاقی که در چهار سال حضور یحیی روی نیمکت و حتی نیم فصلی که او در راس کار نبود به تعداد انگشتان یک دست اتفاق نیفتاد. این تازه بودن طبیعتا ناهماهنگیهایی همراه خود خواهد داشت که در زمین مسابقه مشهود بود اما انتظار میرود با وجود خصوصیات نسبتا مشابه عیسی و علیپور این دو مهاجم در ادامه فصل با شناخت بیشتر از فضاسازیها و مدل حرکتشان در زمین هماهنگی و کیفیت بالاتری پیدا کنند.
تغییراتی که تیم را بدتر کرد
واقعیت اینکه شکل بازی پرسپولیس با توجه به مشکلات مربوط به بدنسازی و … چندان بد هم نبود.پرسپولیس خیلی زود مالکیت توپ بالا را در اختیار گرفت و فوتبال دلخواه خود را ارائه داد. تیم گاریدو کمی سنگین بود اما بعد از گل وقتهای تلف شده طبق آنچه خود گاریدو هم گفته این تیم باید در یک نیمه دست نخورده به گل دوم هم میرسید اما هر چه از زمان بازی گذشت ریتم تیم بهتر که نه بدتر شد.هر چند زمان و انتخاب بازیکن برای تعویض درست به نظر میرسید اما بعد از تمام آن تعویضها تیم پرسپولیس شرایط و فرم بهتری پیدا نکرد و اتفاقا بدتر هم شد تا جایی که ذوبآهن که تا میانههای نیمه دوم از زمین خود جلوتر میرفت.
اورونوف به عنوان مهمترین بازیکن تعویضی در فاز حمله فقط با یک جلسه تمرین به زمین رفت و البته بهتر از آن چیزی بود که تصور میشد.
غیر از او جوانهایی مثل براجعه و بابایی کاری از پیش نبردند، خدابندهلو هم موفق نشد ریتم پرسپولیس را بهتر کند و پورعلیگنجی هم تنها برای قرار گرفتن در شرایط مسابقه وارد میدان شد.
این نکتهای بود که خود گاریدو هم در مصاحبهاش بدان تاکید کرده بود و پرسپولیس در بیست دقیقه پایانی شبیه تیمی که بوی گل میدهد، نبود.
دلایل منطقی برای توجیه
در مجموع تیم گاریدو در گام اول بد نبود و به لحاظ شکل بازی حداقل ناامیدکننده ظاهر نشد. پرسپولیس از حیث بازی مالکانه و خلق موقعیت با در نظر گرفتن مشکلات و کاستیهایش شرایط نسبتا خوبی داشت اما واقعیت اینکه هنوز خیلی کار دارد. البته این مهم با توجه به بیرون ماندن عالیشاه از لیست، ناآماده بودن اورونوف که با یک جلسه تمرین وارد میدان شد، شرایط بدنی سعید صادقی و ناهماهنگی عیسی و علیپور که تازه در کنار هم بازی میکنند تا حدی قابل توجیه است اما در نهایت این یک شروع ضعیف از حیث کسب امتیاز است.
واقعیت اینکه هر چقدر درباره نکات مثبت و امیدوارکننده پرسپولیس گاریدو بگوئیم سرخها در همین مسابقه نخست دو امتیاز از دست دادهاند که در هفتههای پایانی و در رقابت قهرمانی که قرار است حتی فشردهتر و احتمالا با تعداد رقبای بیشتری دنبال شود آثار سوء خود را نشان خواهد داد.