باور کنید هنوز هم نوشتن از علی انصاریان دشوار است. بازیکن خوشخنده و خوشقلب استقلال و پرسپولیس که حالا بالغ بر ۳ سال است که دیگر در جمع ما نیست اما هنوز هم خواندن مصاحبههایش با زیرنویس جذاب و البته تاثربرانگیز است.
علی در روز ۲۶ مرداد سال ۱۳۹۱ مصاحبه جالبی با ما انجام داده بود که خلاصهاش را میخوانیم و البته تاسف میخوریم که چنین جوان رعنایی دیگر در جمع ما نیست:
- در زندگی چوب رفاقت با آدمهای سیاه و سفید را خوردم. خیلیها از من نردبان ساختند و بالا رفتند.
- برخلاف آدمهای حسود، همیشه علی دایی را دوست داشتهام چون آدم بزرگ و قابل احترامی است.
- غیر از دو پیشکسوت استقلال و پرسپولیس، همه بزرگان فوتبال را دوست دارم. همانطور که گفتم همه قدیمیها را دوست دارم غیر از دو نفر که زندگیام را نابود کردند و نفرینم همیشه پشت سرشان است.
- در زندگی مدیون امیر مهریزی هستم. اگر او نبود من هم کارتنخواب میشدم.
- بعضی افراد میدانند علی پروین آدم صادقی است و میخواهند او را وارد بازیهای سیاسی بکنند. متاسفانه علیآقا هم با این سن و سال و این همه تجربه، بازی میخورد. آقای پروین! شما اسطوره هستی پس بگذار اسطوره بمانی.
- از خواندن مصاحبههای بعضی بازیکنان پرسپولیس خندهام میگیرد. بگذارید مهر قراردادتان خشک شود و یک بار تجربه تمدید آن را داشته باشید بعد از آن برای استقلال کری بخوانید.
- یک بار در دربی پایتخت هنگامی که برای پرسپولیس بازی میکردم، سیروس دینمحمدی را وسط زمین زدم. بلند شد و گفت علی! من باید هفته بعد بروم تیم ملی، آرام بازی کن تا مصدوم نشوم! از او عذرخواهی کردم اما ۵ دقیقه بعد طوری زدمش که دیگر نتواند به من دستور بدهد!
- بعد از هر دربی افتخارمان این بود که از استقلالیها میشنیدیم به خاطر تکلهای ما ساقبندشان شکسته است.