به گزارش خبرنگار اجتماعی زیرنویس، ابراهیم سحرخیز، معاون اسبق وزارت آموزش و پرورش در گفت و گو با زیرنویس گفت: با تکیه بر ترفندهایی مثل به تاخیر انداختن زمان بازنشستگی معلمان ، متراکم سازی کلاس های درس، فراگیر شدن مدارس دو نوبته، به خدمت گرفتن معلمان بازنشسته ، افزایش چشمگیر مدارس غیردولتی، توزیع دست کم دو میلیون و هشتصد هزار ساعت اضافه تدریس بین معلمان شاغل و بازنشسته، افزون بر ساعات موظف هفتگی شاغلان، ورود هزاران معلم خرید خدماتی به مدارس مناطق نابرخودار شهری و روستایی، چشم بستن بر روی ناترازی منفی در دیگر بخش ها از جمله مربیان پرورشی، معلمان ورزش، مشاوران تحصیلی، استاد کاران هنرستان ها تا کمبود سرایدار و خدمتگزار، در همین مهر پیش رو، آموزش و پرورش دست کم با کمبود چیزی بین ۱۷۵ تا ۱۵۰ هزار نفر معلم روبروست.
وی گفت: آموزش و پرورش در حالی با ۱۷ و نیم میلیون دانش آموز به آغاز سال تحصیلی امید بسته است که در مقایسه با سال های پایانی دهه هشتاد، با پنج میلیون دانش آموز بیشتر اما با کاهشی چشمگیر در اعتبارات عمرانی، قطع به یقین با تنگناهایی جدی در حوزه نوسازی، مقاوم سازی، تعمیر یا تجهیز مدارس و کارگاه های آموزشی دست به گریبان است.
ابراهیم سحرخیز افزود: وزارتخانه ای که تنها در یک قلم، بیش از ۴۰ هزار میلیارد تومان به معلمان خود بابت پاداش پایان خدمت بازنشستگان سال ۱۴۰۲ بدهکار است یا ده ها قلم ریز و درشت دیگر را هنوز در لیست بدهکاری های پرداخت نشده خود جای داده است چرا باید با داشتن ۴۴/۲ درصد از کازیرنویسن و حقوق بگیران دولت، سهم آن از بودجه عمومی کشور ، برای نخستین بار، به چیزی کمتر از ده درصد، کاهش پیدا کند؟
معاون اسبق وزارت آموزش و پرورش تاکید کرد: اگر به این فهرست بلند بالا، اختلاف هزینه تغذیه مدارس شبانه روزی، ایاب و ذهاب دانش آموزان مدارس روستایی و استثنایی با بودجه تخصیص یافته، شکایت ادارات آموزش و پرورش از تعطیل یا کند شدن روند فعالیت های ورزشی و پرورشی را هم اضافه کنید، ناترازی های مالی خود را بیشتر نشان می دهند.
سحرخیز تاکید کرد: اصلاح و به روز نشدن حق الزحمه ها از اضافه التدریس معلمان گرفته تا تصحیح اوراق امتحانی دانش آموزان در امتحانات نهایی که امروز به معضلی برای آموزش وپرورش در پر کردن کلاس های خالی یا اعلام به هنگام نتایج تبدیل شده است از جمله مشکلاتی است که برغم وعده های چندباره از سوی وزارتخانه تاکنون راه به جایی نبرده است.
معاون اسبق وزارت آموزش و پرورش افزود: لابد انتظار داشتند با همان حق الزحمه های چندرغازی، دوباره پویش نذر تدریس و تصحیح به راه بیندازند و امروز تدریس در مدارس دولتی خودش به اندازه کافی، کار با اعمال شاقه است بیش از این نیازی به از خودگذشتگی ندارد. خالی ماندن ظرفیت بیش از ۱۰ هزار مجوز در استخدام معلمان مرد حتی در مرحله تکمیل ظرفیت در سال ۱۴۰۲، پیشی گرفتن میزان بازنشستگان بر شمار جذب شدگان تمامی نشان از زنانه شدن آموزش و پرورش یا بی علاقگی مردان برای معلم شدن در اغلب کلانشهرهای بزرگ، به ویژه شهر تهران دارد.
ابراهیم سحرخیز در پایان تاکید کرد: معضلی دیرینه که گواه بر ناتوانی مرکز برنامه ریزی منابع انسانی و اموراداری آموزش و پرورش در چاره اندیشی برای فرایند ساماندهی، جذب و نگهداشت منابع انسانی دارد. بر اثر نبود منابع، آمد و شد راهنمایان تعلیماتی یا همان راهبران آموزشی به مدارس روستایی، نظارت بالینی ادارات آموزش وپرورش در حال تعطیل شدن کامل است. از سوی دیگر، پایش های میدانی در ادارات استانی نشان می دهند شوربختانه در سه سال اخیر، ضعیف ترین مدیران به کار گمارده شده اند که از پایگاه اجتماعی لازم در بین معلمان برخودار نیستند. حالا باید دید با این توصیف، دسته گل به آب داده ایم یا دسته گل تحویل وزیر بعدی می دهیم؟ داوری را باید به اهل فن واگذار کرد.