آیا مفهوم کشور در شاهنامه ریشه دارد؟


کشور مفهوم بسیار مقدس و ارزشمندی است و همیشه این پرسش را در ذهن متبادر می‌کند که دقیقاً به چه چیزی اطلاق می‌شود.

محمد رسولی، شاهنامه‌پژوه و کارشناس فرهنگ و ادب درمورد مفهوم کشور در کتاب شاهنامه بیان کرد: امروزه، مفهوم کشور برای بسیاری از ما آشنا و شناخته‌شده است. اما سوالی که وجود دارد این است که مفهوم کشور دقیقاً به چه چیزی اطلاق می‌شود و دارای چه پیشینه‌ای است؟ 

 او ادامه داد: به جهت این که ما خیلی کلمه کشور را شنیده‌ایم و بار‌ها می‌شنویم شاید برای برخی از افراد، یک امر پیش پا افتاده‌ای به نظر برسد در حالی که مهم‌ترین و پایه‌ای‌ترین مسئله در حفظ هویت ملی و حتی هویت شخصی و وضعیتی است که یک فرد می‌تواند از نظر سیاسی و اجتماعی داشته باشد؛ بنابراین کشور مفهومی است که درمورد اهمیت آن باید زیاد گفته شود. 

رسولی با اشاره به این دو پرسش که آیا واژه کشور با داشتن مفهوم بسیار مهم در کتابی تحت عنوان شاهنامه ریشه دارد یا خیر؟ آیا در شاهنامه که تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران در آن بیان شده است، می‌توان چیزی با مفهوم کشور استخراج کرد؟ تصریح کرد: برای پاسخ، باید تعریفی از جهت دانش حقوق عمومی امروز داشته باشیم تا جایی که کشور در یک تعریف ساده و به زبان دانش امروزی، عبارت است از سرزمینی که در آن مردمانی زندگی می‌کنند و این مردمان دارای حکومت معینی هستند. 

وی افزود: درواقع، کشور دارای سه عنصر اصلی حاکمیت، سرزمین و مردم می‌شود. در نتیجه، هنگامی که این سه عنصر را درنظر بگیریم و وارد شاهنامه شویم، می‌بینیم کشور در شاهنامه با همین مشخصات وجود دارد و اگرچه در شاهنامه، بیش از ۴۰۰ بار و شاید هم بیشتر، عنوان کشور به کار رفته است. اما به جز این تعداد تکثر به کار رفتن واژه کشور در شاهنامه، باز هم می‌بینیم که کشور در شاهنامه وجود دارد و نکته جالب در شاهنامه این که ایران به عنوان کشور مشخص دارای مرز‌های معینی است و اغلب هم، این مرز‌ها از چهار سوی با رود‌های خروشان آب مشخص شده‌اند و رود در شاهنامه بیشتر با عنوان دریا به کار می‌رود.

این شاهنامه‌پژوه یادآور شد: اگر بخواهیم به این موضوع پی ببریم که کشور دقیقاً به معنای امروزی در شاهنامه وجود دارد یا خیر؟ باید گفت دلایل متعددی برای این مسئله وجود دارد. اول، سخنانی است که افراد شاهنامه بیان می‌کنند. دوم، وقتی افراد غیر ایرانی به ایرانیان نامه می‌نوشتند که بارزترین مصداقش هنگامی است که در زمان پادشاهی کی‌قباد، پشنگ پادشاه تورانیان که به ایران تعرض و تهاجم نظامی داشته است وقتی متوجه می‌شود نقشه نظامی‌اش با موفقیت روبرو نشده به کی‌قباد؛ پادشاه ایران نامه نوشته است و در آن نامه، نقشه‌ای را به نامه پیوست کرده و در آن نقشه، مرز‌های ایران را با شکل‌های نقاشی مشخص کرده است تا جایی که گفته شده است مثلاً از این درخت تا فلان دریا مرز ماست و این دلیل دیگری است که نشان می‌دهد مشخصه کشور در شاهنامه را داریم.

یکی نامه بنوشت ارتنگ وار / برو کرده صد گونه رنگ و نگار 

ز خرگاه تا ماوراء النهر بر / که سیحون میان است اندر گذر 

بر و بوم ما بود هنگام شاه / نکردی بدین مرز ایرج نگاه

+

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

advanced-floating-content-close-btn