به گزارش پایگاه خبری تحلیلی زیرنویس، کتاب « الی کوهن، نفوذی و جاسوس اسرائیلی » نوشتهی بنحنان به تازگی با ترجمهی محمدمهدی سیدناصری توسط گروه انتشاراتی ذکر منتشر و روانه بازار نشر شده است، این کتاب در ۱۶۸ صفحه، شمارگان هزار جلد و قیمت ۷۵ هزار تومان عرضه شده است و همچنین توسط کارشناسان کتابنامهی رشد اموزش و پرورش، کتاب مناسب و مرتبط با برنامه درسی معرفی شده است.
الی کوهن یک نفوذی و جاسوس اسرائیلی بود. بیشتر معروفیت او به خاطر عملیاتش در سوریه است که توانست با نفوذ در دولت سوریه تا مشاور عالی وزیر دفاع نیز ترقی یابد. در سوریه او در ظاهر از تندروترین، جدی ترین و پیشروترین افرادی بود که با اسرائیل مخالفت میورزید. در نهایت هویت واقعی او آشکار شده و در سال ۱۹۶۵ میلادی اعدام شد. جاسوسی موساد و نفوذ و خرابکاری عوامل آن موضوع جدیدی نیست و همواره رسانههای کشورمان نسبت به این پدیده خطرناک هشدار میدهند. از آنجایی که رژیم صهیونیستی از برنامه هستهای ایران احساس خطر میکند؛ موساد را مأمور مقابله با برنامه هستهای ایران، با جذب برخی از عناصر نفوذی و گماردن جاسوسهای بسیاری را برای جمع آوری اطلاعات و ایجاد اشراف اطلاعاتی و حتی عملیات خرابکارانه نموده است.
کیفیت و پیچیدگی دو عملیات تروریستی اخیر در ترور شهید فخری زاده و تأسیسات سایت نطنز تردیدی باقی نمیگذارد که اسرائیل و دیگر دشمنان ایران، عوامل بسیاری را در سازمانهای مختلف نفوذ دادهاند. هنوز هم هیچ تکنولوژی شناخته شدهای نتوانسته به کارگیری عوامل نفوذی و منابع انسانی در عملیات جاسوسی و خرابکاری را منتفی سازد. مطمئناً این عوامل نفوذی، وطن فروشهایی با انگیزههای مادی یا براندازی هستند. پرسش این است که این نفوذیها چطور خود را به چنین موقعیتهای حساسی میرسانند و به راحتی به سری ترین اطلاعات هدف دسترسی پیدا میکنند. فعالیتهای موساد در ایران طی چند سال گذشته ترور حداقل پنج دانشمند اتمی ایران، ترور شهید فخری زاده، شهادت حسن تهرانی مقدم، پدر موشکی ایران و ربایش اسناد و بایگانی هستهای در تورقوزآباد، خرابکاری در سایتهای هستهای و انتشار مصاحبه کاترین شَکدم و… تمرکز موساد بر ایران را بیشتر و بیشتر کرده است. فعالیتهای هستهای ایران از جمله انتشار ویروس اِستاکس نِت نیز بوده است. رژیم صهیونیستی، مأموریت گردآوری، تجزیه و تحلیل اطلاعات و انجام عملیات مخفیانه ویژه در خارج از خاک اسرائیل را به عهده موساد گذاشته است. راهبرد اصلی این سازمان «حفظ و بقای این رژیم است. سازمان اطلاعاتی_ امنیتی «موساد» با بهرهگیری از مدرنترین امکانات و پیچیدهترین شیوههای جاسوسی یکی از مخوفترین سازمانهای اطلاعاتی جهان به شمار میآید. انتخاب گزینه جمع آوری اطلاعات از طریق جذب نیروی انسانی و گماردن جاسوس از مطمئنترین راهها برای پیشبرد اهداف خود میدانند. آشنایی با شگردها و روشهای جاسوسی موساد و استفاده از «زنان»، «همکاری علمی» و «همکاری تجاری» سه مورد از مهمترین پوششهای اطلاعاتی موساد برای جذب جاسوس است.
ذکر نمونههای تاریخی و بررسی مصداقی اهمیت ویژه ای دارد. یکی از شگردهای سازمان صهیونیستی موساد در تحقق مقاصد خویش استفاده از عنصر زن بوده و از این ابزار جهت تسلط بر سیاستمداران و اعمال نفوذ در تصمیمات ارباب قدرت بهره میگیرد. این سازمان با آموزش و به کارگیری دختران و زنان یهودی و حتی غیر یهودی، نسبت به تخلیه اطلاعاتی رجال سیاسی، نظامی، علمی و اقتصادی کشورهای مختلف و سرقت اسناد و مدارک سری ارگانهای نظامی و استراتژیک اقدام مینماید.
یکی دیگر از شگردهای موساد جذب نخبگان و دانشمندان است بسیاری از متخصصان علمی، سوابق تخصصی و علمی خود را در سایتهای اینترنتی درج میکنند و افسران اطلاعاتی موساد میتوانند با یک جست و جوی ساده، متخصصین مورد نظر خود را شناسایی کنند. روش دیگر استفاده از پوششهای تجاری برای جاسوس است. در این زمینه مرور زندگی و شیوه کار یکی از جاسوسان مهم موساد در دهههای گذشته جالب توجه است، جاسوسی که پس از گذشت بیش از ۵۵ سال از اعدامش هنوز هم محل توجه است. وی در سال ۱۹۶۵ میلادی در دمشق لو رفت و توسط اعضای سرویس اطلاعات سوریه بازداشت شد و در ۱۸ می همان سال اعدام شد. وی برای آنکه زمینهی نفوذش فراهم شود چند سال به عنوان یک تاجر سوری ثروتمند که عاشق بازگشت به کشورش است در آرژانتین زندگی کرد. در آنجا با سفارت سوریه و برخی مقامات سوری روابط مستحکمی ایجاد کرد و به این عنوان که میخواهد ثروتش را در میهن خود سرمایه گذاری کند وارد سوریه شد. نام جعلی او در سوریه کمال امین تعابت بود. با بسیاری از مقامات از جمله وزیر دفاع سوریه و رئیس جمهور آینده این کشور روابط نزدیکی برقرار کرد و سمت مشاور وزارت دفاع برگزیده شد.
این کتاب به نام «تنها در دمشق» در سال ۱۹۹۷ توسط مرکز پژوهشهای راهبردی خلیج فارس در لندن از زبان عبری به عربی ترجمه و مؤسسه انتشاراتی البیان در دبی آن را به چاپ رسانده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
کوهن در بهار سال ۱۹۶۳ میلادی به ردپای چند نازی که مجرم جنگی بوده و در دمشق مخفی شده بودند. برخورد کرد. باز هم شانس با او بود. دوستش شیخ ماجد العارد اعتراف کرده بود که در گذشته با یک زن یهودی مصری ازدواج کرده است. هدف زن از این ازدواج دریافت اجازه اقامت در سوریه بود. به همین خاطر، زندگی مشترکشان عمر کوتاهی داشت. اصولاً من با یهودیها هیچ ارتباطی نداشتهام. برعکس، در زمان جنگ جهانی دوم، دو سال در آلمان هیتلری بودم. شیخ عاشق هیتلر بود. او شکست «رایش سوم» را نتوانسته بود تحمل کند و برای همین به سوریه بازگشته بود. کوهن در حالی که سعی میکرد جهت صحبت عوض نشود، گفت: آیا در دمش هم نازی هست؟ من در مورد جنگ جهانی دوم کتابهای زیادی خواندهام.
۵۷۵۷