محمد علی فیاض بخش: این واقعه از مشهورات تقریبا قطعی است که در جنگ احد پس از پیروزی اولیهی مسلمانان، پیامبر عدهای را بر تنگهای مأمور کرد تا ضد حملهی شکستخوردگان را از پشت سر خنثی کنند. طمعورزی مسلمانانِ پیروز این فرمان را برنتافت، و نهایتاً شکست خوردند.
انتظار غنیمتخواهی و غفلت از میدان جهاد، کام مسلمانان را تلخ کرد و مهمتر از آن، سرتافتن از تدبیر و فرمان پیامبر صلّیالله علیه و آله به شهادت حمزه، عموی پیامبر انجامید و پیروزی بدر را در سایه نشاند.
ناگفته نماناد که این وقایع، صرفاً عبرتاند و نه مشابهسازی زمانه. امروزه پیروزی در کنشهای سیاسی و اجتماعی، باید به منزلهی اتفاقات سیّال و طبیعی یک جامعهی مدنی تلقی شود؛ وگرنه نشانآوردن از گذشتهها، نه وحی مُنزل است و نه دلیلی بر شرایطِ لزوماً یکسان؛ در عین حال درسی است از برگبرگ تاریخ.
شرایط جدید در دولتورزی و تغییراتی که هرچند هنوز روبنایی است، به زعم این قلم، نه پیروزی مسلمانان است و نه شکست مشرکان! که بخواهیم تنگهسازی کنیم و اوضاع را بر دوطرف تنگ گردانیم. ک
شور از درون، باید آن قدر محکم و همبسته باشد، که مرزبندیهای خودی و غیرخودی رنگ ببازد؛ چه رسد که خطکشیها، به تعابیر اسلام و کفر بینجامد. از ادبیات گاه و بیگاهِ سیمایی و طرفهپراکنیهای یکشبدرمیان پاهای ثابتِ کارشناسان پرحضور اگر بگذریم، باید بدانیم که خانه، خانهی همهی ماست و غنیمتی در کار نیست؛ فعلا باید جلوی هزیمتهای احتمالی را گرفت و جبهه را در داخل، در تعاریف اسلام و کفر و تقابلهای قطبیساخته فرونکاست. در درون ایران بزرگ، جبههای در کار نیست؛ بلکه یک وجههی ملِیِ همگانی است، که نه غنیمتِ این کسان است و نه ارث آن کسان.
دوران ادبیاتورزیهای فرافکنانه، که هرکه آید، با شِکوه از ویرانههای مانده، وعدهی بهشت موعود دهد، و چون رود، بگوید: هزار پایبست و دستبند مانع بودهاست گذشته است. آبادی و ویرانی، دستاورد همهی ماست؛ چه در حکمرانان و چه در حکمبران.
سعی یکدیگر را این بار در رمی جمراتِ فرافکنی به گذشتگان تباه نکنیم و اگر تیری هدفسا در ترکشِ همت و توان داریم برکشیم و بزنیم؛ به جای آنکه خراش بر صورت گذشتگان اندازیم و بر هر تلاشی به صِرف آن که در قبیلهی ما نبودند پردهی انکار و نسیان بکشیم.
…البته که باید راه را بر غنیمتخواهانِ «لحظهآخری(!)» نیز ببندیم؛ که اصولاً غنیمتی درخور هم در کار نیست!