به گزارش زیرنویس، سرگرد سمانه مهربانی، معاون اجتماعی پلیس آگاهی پایتخت گفت: زن جوان مچاله شده بود روی نیمکت و منتظر بود تا با اعلام افسر پرونده برای پیگیری پرونده اش به داخل اداره شانزدهم آگاهی برود. از نوع پوشش و ظاهرش مشخص بود حال و روز خوشی ندارد.
کنارش نشستم و ضمن معرفی خودم از او خواستم، اگر مایل است در مورد علت مراجعتش به پلیس آگاهی بگوید، تا در قالب داستان برای آموزش شهروندان استفاده کنم.
زن آهی کشید و گفت : داستان مرا منتشر می کنید ؟
گفتم بله.
گفت: حتما این کار را بکنید تا همه بخوانند و عبرت بگیرند از سرگذشت زنی مثل من که در یک لحظه زندگی مشترک و آینده اش را پای یک لجبازی بچه گانه سوزاند.
چند شب قبل به همراه همسرم به یک دورهمی خانوادگی رفتیم. در طول میهمانی من بابت بعضی از رفتارها و حرف های همسرم عصبانی شدم. میهمانی که تمام شد و راهی خانه شدیم، من از همان لحظه شروع کردم به سروصدا و دعوا با همسرم، او هم به جای آرام کردن من پابه پای من بحث می کرد و داد می زد.
بالاخره آنقدر بحث بین ما بالا گرفت که من تهدید کردم ماشین را نگه دارد تا پیاده شوم وگرنه خودم را از خودرواش بیرون می اندازم. اوهم ماشین را نگه داشت و من پیاده شدم و کنار خیابان ایستادم تا برای خودم تاکسی بگیرم.
هر چه همسرم اصرار کرد و خواست تا برگردم قبول نکردم و از او دور شدم. در همین گیرو دار یک خودرو گرانقیمت مقابل پایم توقف کرد و من در یک لحظه فقط به کم کردن روی همسرم فکر کردم و بدون توجه به عواقب کارم سوار خودرو مرد غریبه شدم.
آن شب مرد غریبه مرا به خانه مجردی خودش برد و بارها توسط او و هم خانه اش مورد آزار و اذیت قرار گرفتم و فردای آن روز سرافکنده و زخم خورده رهایم کردند.
نمی توانم کسی جز خودم را مقصر این اتفاقات بدانم. دیگر روی برگشتن به خانه را هم ندارم. به خاطر یک تصمیم احساسی و عجولانه هم زخمی عمیق به جسم و روح خودم زدم و هم زندگی مشترک و آینده ام را به نابودی کشاندم.
می دانم فرد آزارگر توسط همکارانتان دستگیر می شود و مجازات خواهد شد اما چیزی در زندگی من عوض نمی شود . من زندگی حال و آینده ام را پای تصمیم نادرست خودم باختم .
نظریه کارشناس
بدون شک هر زوجی با هر درجه از عشق و علاقه نسبت به یکدیگر به دلایل مختلف در طول زندگی مشترک خود با چالش هایی روبرو می شوند.
نکته مهم در این موقعیت ها، برخورد عاقلانه با مسایل و مشکلات و رسیدن به راه حل مناسب می باشد.
متاسفانه اکثر زوج ها که از لحاظ روحی و فکری نابالغ و کودک مانده اند ، در برخورد با کوچکترین موضوع و ناکامی ، یک بحث کوچک را تبدیل به یک جنگ تمام عیار کرده و گمان می کنند پیروز کسی است که بیشترین تهمت و تحقیر و رفتارهای تهدید آمیز را نثار دیگری سازد .
غافل از این که این نوع رفتار موجب دوری از یکدیگر شده و کدورت و ناراحتی جایگزین همیشگی محبت از دست رفته خواهد شد.
بر همین اساس بهتر است تصمیم عاقلانه متناسب با شرایط زندگی و شخصیت همسر تان که در نهایت منجر به جذب وی به کانون خانواده می شود از سوی هر یک از زوجینصورت پذیرد و از طرد شدن از کانون خانواده جلوگیری شود.