علت آتش‌سوزی‌ جنگل‌ها و مراتع؛ انسانی یا عمدی؟

 معدودی هم که در جامعه‌ی محیط زیستی فقط به غرولند یا نصیحت مشغول‌اند و بی‌عملی خود را با انتقادهای بی‌پایه از هر کنش محیط زیستی توجیه می‌کنند، می‌گویند آتش گرفتن‌ها نتیجه‌ی این است که فعالان محیط زیست و مدیران منابع طبیعی و محیط زیست نمی‌خواهند به عاملان آتش‌افروزی که شماری از افراد محلی و غیرمحلی هستند، اشاره کنند!

هر دو دسته، حرف‌هایشان را بی‌اشاره به پژوهشی علمی و مستند که بر پایه‌ی کار توأمانِ میدانی و کتابخانه‌ای انجام شده باشد می‌زنند. واقعیت این است که چنین پژوهشی در زمینه‌ی بررسی علت‌های بروز آتش‌سوزی، در ایران انجام نشده است. با جستجوی اینترنتی می‌توان به نوشتاری از مرکز پژوهش‌های مجلس و چند مقاله‌ی ارائه‌شده در کنفرانس‌ها دست یافت که کافی برای پردازش یک نظریه با درصد خطای پایین نیستند. این نوشتارها هم با حضور درازمدت نویسندگان در محیط‌هایی که گرفتار آتش‌سوزی بوده‌اند، با آمارگیری و بررسیِ تطبیقی موردهای مشابه در سرزمین‌های دیگری که شرایط مشابه شرایط جنگل‌ها و مراتع ما را دارند، و مطابق استانداردهای دقیق علمی نوشته نشده‌اند.

پژوهش‌های جهانی و چند کار که در ایران صورت گرفته، همچنین اظهارات مدیران منابع طبیعی و گزارش‌های دریافتی از افرادی که در چند سال اخیر در ایران در کار مهار آتش‌سوزی‌ها بوده‌اند، بیانگر این است که حدود نود درصد آتش‌سوزی‌ها بر اثر عامل‌های انسانی (و نه عامل‌های طبیعی مانند صاعقه یا جرقه‌های حاصل از ریزش سنگ، و آتشفشان) رخ می‌دهند؛ عامل‌هایی مانند روشن کردن آتش توسط چوپانان و گردشگران و غفلت در مهار آن یا درست خاموش نکردنِ آتش پس از ترک محل، ریخت‌وپاش زباله‌هایی مانند شیشه و فلز که زیر تابش خورشید دمای زیاد پیدا می‌کنند، سوزاندن پسماندهای کشاورزی و جز آن، آمدورفت وسایل موتوری، رها کردن ته‌سیگار، شلیک گلوله، و جرقه‌های حاصل از جریان برق در کابل‌های انتقال. گرمایش زمین هم یک عامل انسان‌ساخت است که در فزونی یافتنِ بادهای داغ و افزایش شمار آتش‌سوزی‌ها بسیار مؤثر بوده است. ده‌ها هزار مورد آتش‌سوزی جنگل که در کشورهای آمریکا و استرالیا و قاره‌ی اروپا رخ می‌دهد و در سال‌های اخیر تعداد و دامنه‌ی آن‌ها بسیار افزایش یافته، قرینه‌ای است بر این که آتش گرفتن‌های پیاپی، شوربختانه همه‌جاگیر شده و منحصر به کشور ما  نیست.

انسانی بودن عامل‌های افزایش آتش‌سوزی‌ها، با عمدی بودن آن به‌کلی متفاوت است؛ هیچ کس، حتی زغال‌سازانِ غیرمجاز از سوزاندن جنگل سود نمی‌برند! چرا که با سوختن جنگل و مرتع فقط خاکستر باقی می‌ماند و زمینی که تا سال‌ها هیچ گیاهی (یا گیاهانی از نوع اولیه و ارزشمند) را به خود نخواهد دید.

به نظر می‌رسد چیره بودن “تئوری توطئه‌” بر ذهن‌های بسیاری از ما از یک سو، و این که هنوز ابعاد هراس‌آور تغییر اقلیم را نشناخته‌ایم، دلیل اصلی آن است که خیلی‌ها می‌پندارند لابد کسانی هستند که جنگل و مرتع را به آتش می‌کشند.  شبیه این پندار را بارها پس از بروز سیل‌های مخرب شنیده‌ایم که می‌گویند در بالادست، سدی شکسته و موجب سیل شده، در حالی که چنین سدی وجود نداشته است. نمی‌خواهم عامل‌هایی مانند سودجویی و ایجاد شرایط برای زمین‌خواری، یا اختلاف محلی بر سر حق چرا، و لج‌بازی با مأموران منابع طبیعی و محیط زیست را کلا نادیده بگیرم، اما با توجه به تلاش دلسوزانه و فداکارانه‌ی روستاییان، عشایر، چوپانان، کنشگران محیط زیست و کوه‌نوردان محلی، نقش آتش‌افروزی عمدی را کم‌رنگ‌تر از آن چیزی می‌دانم که این روزها تصور می‌شود.

واقعیت تلخِ جهانی این است که گرم شدن کره‌ی زمین، سبب “رخدادهای حَدی اقلیمی” (meteorological extreme events) شده که یک نتیجه‌ی آن افزایش بی‌سابقه‌ی گرما و بادهای بسیار تند و داغ بوده است‌. تغییر اقلیم که پدیده‌ای جهانی است، در کشورهایی مانند ایران که روی کمربند خشک زمین قرار دارند، با شدتی حدود دو برابر میانگین جهانی رخ داده است. نمونه‌ی رخدادهای حدی را می‌توانیم در شرایط جویِ پاییز و زمستانِ گذشته‌ی خودمان ببینیم؛ در حالی که پاییز و دو ماه نخست زمستان ۱۴۰۲ از لحاظ گرما و کمبود بارش رکورد زده بود، در ماه آخر زمستان و اوایل بهار، بارش‌های استثنایی داشتیم که در بسیاری از منطقه‌های خشک کشور مانند سیستان و بلوچستان موجب روان شدن سیل‌های شدید شد. مکرر شدن غیرعادی چرخه‌های خشکسالی و سیل، نشانگر “حَدی” شدن وضعیت اقلیم است.

در جنگل‌ها و مراتع زاگرس، چرای بی‌رویه‌ی دام و طرح‌های عمرانیِ بی‌ملاحظه مانند راه‌سازی و سدسازی و معدن‌کاری، موجب تخریب شدید پوشش گیاهی شده است. در جاهایی که پوشش گیاهیِ متنوع و وضعیت اوج (climax) دچار آسیب جدی می‌شود، پس از بارندگی‌های خوب یا شدید، یک پوشش علفیِ کم‌دوام از گیاهان “پیشاهنگ” شکل می‌گیرد که به‌ویژه پس از رخداد حدیِ بعدی که گرمای بی‌سابقه است، سخت مستعد آتش گرفتنِ خودبه‌خودی می‌شود. این، وضعیتی است که کوهستان زاگرس در شش هفت ماهِ گذشته دچار آن بوده است.

به نظر من، عامل اصلی افزایش آتش‌سوزی‌ها در زاگرس، تاثیر توأمان رویدادهای حَدی و رهاشدگی مدیریت زیست‌محیطی جنگل‌ها و مراتع است. به همین دلیل، از پژوهشگران و کنشگران محیط زیست و منابع طبیعی درخواست دارم در این زمینه تحقیق و مطالعه‌ی بیشتری داشته باشند.

در این میان، واقعیتِ رخداد آتش‌سوزی پیشِ روی ما است و علت آن هر چه باشد، آمادگی و تلاش برای مهار آن ضرورت دارد و این مهم جز با همکاری مأموران و داوطلبانِ مردمیِ آموزش‌دیده و تجهیز اینان به امکانات لازم ممکن نیست.

*فعال محیط‌زیست

۴۷۲۳۲

منبع: خبـرآنلاین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

advanced-floating-content-close-btn