در قیامت هیچ پیروی بدون پیشرو نخواهد بود |

به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام والمسلمین سید محمدباقر علوی تهرانی در سخنانی در مسجد حضرت امیر (ع) با اشاره به منزل‌گاه تنعیم گفت: اولین توقف امام در منزل‌گاه تنعیم است. امام در اینجا شترهایی را برای حمل بار کرایه کردند. مورخین اهل سنت و بنی‌امیه گزارشی نقل کرده‌اند؛ که امام در این منزل‌گاه بار قافله حاکم یمن را که به طرف شام می‌رفت تصرف کردند. آیا این خبر، می‌تواند صحت داشته باشد؟ امام مصداق آیه تطهیر هستند. پس یا اتفاق نیفتاده چون با مقام عصمت در تعارض است؛ یا اگر اتفاق افتاده معصیتی انجام نگرفته است. چون معصوم، مرتکب گناه نمی‌شود.

وی با اشاره به اینکه حکومتی که مشروعیت ندارد، تصرفاتش هم نامشروع است ابراز کرد: البته این گزارش یک پیام سیاسی هم دارد، امام حکومت بنی‌امیه را نامشروع و آن‌ها را مالک نمی‌دانند. تصرف، یعنی مهر بطلان بر مشروعیت بنی‌امیه. امام به دنبال زوال این حکومت است. بنابراین، حکومتی که مشروعیت ندارد، تصرفاتش هم نامشروع است. مضافاً اینکه مورخین طرفدار بنی‌امیه نمی‌گویند که این یک راهزنی بوده. پس پیام سیاسی که از این مصادره حاصل می‌شود، برای دربار یزید کوبنده‌تر از قد علم کردن امام در مقابل بنی‌امیه است.

علوی تهرانی درباره منزل‌گاه صفاح گفت: منزل‌گاه دوم که صِفاح نام دارد. حضرت در اینجا با فرزدق شاعر اهل بیت ملاقات می‌کنند. امام از او درباره مردم کوفه سوال کردند. فرزدق گفت: دل‌های کوفیان با شما است‌؛ ولی شمشیرهای آن‌ها علیه شما. شیعه‌ای مثل فرزدق، دو مشکل پیدا کرد. امام او را برای همراهی دعوت نکرد. خودش هم حرفی برای همراهی نزد. وای بر ما، اگر ما را از همراهی امام زمان‌مان محروم بمانیم.

این کارشناس مذهبی در خصوص منزل‌گاه ذات عرق عنوان کرد: امام در این منزل با بشر بن غالب و برادرش برخورد کردند. هر دو نفر راوی دعای عرفه هستند اما حضرت آن‌ها را هم دعوت نکردند آن‌ها هم رغبت نشان ندادند. قیامت یک جامعه به نقش امام آن‌ها ضمیمه شده است. بشر از حضرت دربارۀ آیۀ یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ. پرسید. امام فرمودند: در بین خلائق پیشوایانی هستند آنچه درباره سعادت مردم و پیشرفت آن‌ها است و به دست اراده آن پیشوایان اتفاق می‌افتد؛ و پیشوایانی هم هستند که جامعه را در راه ضلالت رهبری حضرت در پایان گروهی در بهشت و گروهی در آتش سوزان روند.

وی افزود: امام در اینجا به نقش رهبران آسمانی اشاره می‌کنند. این مساله آن‌قدر با اهمیت است که قیامت یک جامعه به وجود و نقش امام آن‌ها ضمیمه شده است. یعنی در قیامت هیچ پیرُوی بدون پیشرو نخواهد بود. اگر کسی بخواهد در قیامت نزد آن امام باشد، باید او را در دنیا انتخاب کرده باشد. در صحرای قیامت امیرالمؤمنین جلوتر از پیامبر حرکت می‌کنند. چون صاحب لوای ایشان هستند.

علوی تهرانی با اشاره به منزل‌گاه حاجر گفت: امام در این منزل‌گاه به مردم کوفه نامه نوشتند نامه مسلم بن عقیل به من رسید که بزرگان شما بر یاری ما و طلب حق ما اجتماع کرده‌اند. از مکه به سوی شما خارج شدم. وقتی فرستاده من رسید در کار خود سرعت بیشتری به خرج دهید که نزد شما خواهم آمد. حضرت این نامه را به جناب قیس بن مسهر دادند تا آن را به کوفه ببرد. اما جناب قیس اسیر شد. او را نزد عبیدالله بردند. عبیدالله گفت: باید منبر بروی و از حسین بیزاری بجویی قیس بالای منبر رفت و گفت: حسین بهترین خلق خدا است. سپس عبیدالله و پدرش را لعن کرد.

این کارشناس مذهبی منزل‌گاه خزیمیه اشاره داشت: پنجمین توقف امام در خزیمیه بوده است. در این مکان برای دومین بار با عبدالله بن مطیع رو به رو شدند. عبدالله رهبر شورشی‌های مدینه بود که این شهر را از امویان گرفت. اما یزید برای دفع عبدالله یک لشکر مسلح و مجهز را به مدینه فرستاد و دستور داد که سه روز زنان مدینه برای سربازان، آزادند! عبدالله از امام پرسید: چرا اینجا آمده‌اید؟ امام فرمودند: مردم عراق من را نزد خود دعوت کرده‌اند. عبدالله گفت: اگر آن‌چه را که در دست بنی‌امیه است طلب کنید آن‌ها شما را خواهند کشت و دیگر از کشتن کسی باک نخواهند داشت. به کوفه نروید و متعرض بنی‌امیه نشوید! امام نپذیرفتند و به راه خود ادامه دادند و فرمودند: به ما نمی‌رسَد، مگر آنچه مقدر است. در همین منزل‌گاه حضرت زینب خوابی دیدند و برای سیدالشهداء نقل کردند: هاتفی برای من گفت: ای چشم پر از اشک شو! چه کسی بعد از من بر این شهیدان گریه می‌کند؟ حضرت فرمودند: خواهرم! آنچه که باید اتفاق بیفتد، می‌افتد.

وی در خصوص منزل‌گاه زرود اظهار داشت: محل بعدی توقف‌گاه زرود است. در این توقف‌گاه است که جناب زهیر به سیدالشهداء می‌پیوندد. زهیر اصلاً هوادار علی نبود. دارد در خیمه خودش غذا می‌خورد. به او می‌گویند: مولایت حسین تو را می‌خواند. زهیر می‌گوید: آن لقمه، برای من تلخ‌ترین لقمه بود. همسرش به او گفت: برو! با هزار کراهت رفت؛ و با هزار شوق بازگشت. علامتش این بود که از دنیا بریده بود.

منبع: مـهر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

advanced-floating-content-close-btn