روضه‌ای که با «نسیم حرم» سر شد/ وقتی مداح روی آنتن کفشش را درآورد |

زیرنویس -گروه هنر-عطیه مؤذن؛ تلویزیون همزمان با ایام محرم و صفر خودش هم به حسینیه تبدیل می‌شود حسینیه‌ای که در آن شبکه‌های سیما قرار است هر یک با برنامه‌ها و اتفاقات مختلف حال و هوای محرم را به خانه مردم بیاورند. از مداحی و سخنرانی گرفته تا برنامه‌های ترکیبی و گفت‌وگو محور روی آنتن می‌روند و البته جای خالی سریال‌های جدید هم بسیار احساس می‌شود.

در میان برنامه‌های محرمی برخی مثل «حسینیه معلی» در شبکه سه بازتابی از عزاداری‌ها و نوحه و تعزیه‌ها را به قاب می‌آورند. برخی مثل «سدره» شبکه تهران گفت‌وگوهایشان را از کربلا به آنتن می‌رسانند و برخی هم مثل «نسیم حرم» قرار است از استودیویی در تهران حال و هوای محرم را زنده نگه دارند و مثل نسیمی دل‌ها را با صاحب این شب‌ها همراه کنند.

«نسیم حرم» از ابتدای محرم با اجرای مصطفی امامی روی آنتن شبکه نسیم رفت و هر بامداد ساعت ۱ شب می‌توانید مخاطب این برنامه باشید. این گزارش هم حاصل یک شب حضور خبرنگار و عکاس زیرنویس در پشت صحنه «نسیم حرم» است. حضور در پشت صحنه برنامه‌های بامدادی را بیشتر در ۲ زمان می‌توان تجربه کرد؛ ماه مبارک رمضان و ایام محرم و صفر که در هر ۲ این ایام انگار جای شب و روز عوض می‌شود و شب‌ها زمان دلنشین تری است.

در زمانی که تقریباً پایان عزاداری‌های شبانه است به شبکه افق می‌رسم جایی که استودیو برنامه در آنجا قرار دارد تا از شبکه نسیم به پخش برسد. زودتر از یک بامداد به شبکه می‌رسم و در اتاق مهمان منتظر می مانم. کمی بعدتر از من، مهمان بخش اول برنامه هم وارد اتاق می‌شود. کمی آن طرف‌تر می‌نشیند. تلویزیون در این اتاق روشن است و بازی هلند – انگلیس از سری مسابقه‌های یورو ۲۰۲۴ را نشان می‌دهد. می دانم که مهمان برنامه باید یک مادر شهید باشد. از او همین سوال را می پرسم و با لبخند سوالم را تأیید می‌کند. سکوت بین ما را گزارش فوتبال پر می‌کند. فکر می‌کنم الان فرزندش می‌توانست در خانه باشد و بازی مهم و نیمه نهایی انگلیس با هلند را ببیند تا اینکه مادرش در این اتاق انتظار نشسته باشد و دقایقی بعد از فرزند شهیدش سخن بگوید. می‌خواهم همین را بپرسم اما به زبانم نمی‌آید و درنهایت می پرسم چه شد که شهید شدند؟

روضه‌ای که با «نسیم حرم» سر شد/ وقتی مداح روی آنتن کفشش را درآورد

ابتدا با جملات خلاصه توضیح می‌دهد که مادر شهید امیر سیاوشی است و بعد انگار که بارها یک ماجرایی را تعریف کرده باشد، شروع می‌کند بی کم و کاست از شبی که فرزندش به سوریه رفت، می‌گوید. لبخندش محو نمی‌شود انگار دارد درباره فرزندی حرف می‌زند که همین حالا هست (و حتماً که هست). توضیح می‌دهد که «به من نگفت سوریه می‌رود چون تکاور نیروی دریایی بود و معمولاً مأموریت‌های خارج از کشور می‌رفت، به من گفت به هند می‌رود. عادت داشت کوله اش را می‌گذاشت تا برخی وسیله‌هایش را درون آن بگذارم. معمولاً سشوار برایش ریش اش می‌گذاشت و لپ تاپ با خودش می‌برد اما این بار گفت اینها را نمی‌خواهد.

ساعت نزدیک به یک بامداد است به تدریج استودیو را آماده می‌کنند. عوامل وارد رژی می‌شوند. مانیتورهای مختلف روی استودیو و مکان گفت و گوی برنامه زوم شده اند. علیرضا خوش بیان تهیه کننده برنامه است خودش دوربین‌ها را چک می‌کند و با فیلمبردار و عوامل چک نهایی را انجام می‌دهد. نور را تنظیم می‌کنند و تا عوامل گرم تدارک صحنه می‌شوند دقایقی می‌توانم با تهیه کننده گفت‌وگو کنم.

درباره رویکرد برنامه و نحوه انتخاب مهمانان می پرسم که توضیح می‌دهد: در بخش اول برنامه یک مادر شهید و خانواده اش را داریم، تلاش کردیم سراغ شهدای مدافع حرم برویم که هم از جوانان امروز هستند و هم هر یک قصه‌های جذابی دارند. در بخش دوم برنامه از یک مداح دعوت می‌کنیم که در این حوزه هم سعی داریم از آنها که شناخته شده تر هستند و مخاطب دوست دارد سخنانشان را بشنود، دعوت کنیم.

روضه‌ای که با «نسیم حرم» سر شد/ وقتی مداح روی آنتن کفشش را درآورد

خوش بیان درباره تمایز برنامه در دعوت از مداحان در این شب‌ها نسبت به دیگر برنامه‌ها اضافه می‌کند: مداحان این شب‌ها به واسطه هیأت هایی که دارند در دیگر شبکه‌ها دیده می‌شوند ولی ما در برنامه «نسیم حرم» با خود آنها گفت‌وگو می‌کنیم و آنها از اتفاقات و خاطرات خود از ایام محرم می‌گویند. البته بخش کوتاهی از برنامه هم مداحی دارند اما این گفت‌وگوها بیشتر براساس اتفاق‌ها و ماجراهایی است که این مداحان یا مهمانان برنامه تعریف می‌کنند.

حین گفت‌وگو مصطفی امامی مجری برنامه وارد استودیو می‌شود. سلام و علیک می‌کنند و خوش بیان در باب یکی از سوال‌هایم از او می‌خواهد که نظرش را بگوید. صحبت‌هایی که بیشتر گپ و گفتی برای روشن شدن یک سوال است و قرار نیست رسانه‌ای شود.

ساعت نزدیک به یک بامداد است شروع برنامه با پلاتوهای ابتدایی مصطفی امامی است. او اگرچه شروع کارش بیشتر با برنامه‌های اجتماعی بود اما در سال‌های اخیر برنامه‌های مذهبی و مناسبتی مختلفی در ماه رمضان و محرم اجرا کرده است.

ساعت ۱:۱ دقیقه بامداد است که دوربین‌ها روی مجری سوئیچ می‌شود. تیتراژ برنامه با «السلام علیک یا ثارالله» شروع می‌شود. بعد از مداحی که تیتراژ برنامه است مجری در مقابل مخاطب دعای سلامتی امام زمان (عج) را می‌خواند و بعد به امام حسین (ع) سلام می‌دهد؛ سلام به آقایی که این بار از او از زاویه کودکان و نوجوانانی که در صفش ایستاده اند، یاد می‌شود.

روضه‌ای که با «نسیم حرم» سر شد/ وقتی مداح روی آنتن کفشش را درآورد

امامی از اسامی یاد می‌کند که هر یک از آنها با سنین کودکی و نوجوانی در سپاه امام حسین (ع) شناخته می‌شوند و بعد می‌گوید «امشب شب نوجوان هاست، شب دهه هشتادی‌ها و حتی دهه نودی ها. امشب شبی است که باید شاخک هامون تیزتر شود تا به نوجوان‌های این جامعه توجه کنیم. همونایی که بهشون میگن نسل زد می تونن کسانی باشند که سر بزنگاه امام زمان شأن را یاری کنند.» اینها را که می‌گوید به یک کلیدواژه وصلشان می‌کند؛ موالات و آن را با واژگانی چون همدلی و همزبانی پیوند می‌دهد.

پلاتوی اول که تمام شد آیتمی از رئیس جمهور شهید پخش می‌شود که در حال مرثیه و روضه خواندن برای امام حسین (ع) است و در همین حین این طرف در پشت صحنه مادر شهید وارد استودیو شده و مقابل مجری می‌نشیند. همه اینها آنقدری طول نمی‌کشد تا آیتم تمام شود و مجری با مادر شهید سیاوشی گفت‌وگو کند. از شهید می پرسد و سعی دارد صمیمی و بی تکلف باشد. مثلاً با طرح این موضوع که «خیلی ها فکر می‌کنند آنهایی که شهید شدند همه اهل نماز شب بودند و افراد خشکی بودند که بگو و بخند نداشتند» از امیر سیاوشی می پرسد.

نقش مجری در این برنامه‌ها خیلی اهمیت دارد؛ می‌تواند برنامه را به راحتی به سمت کلیشه‌ها ببرد و یا با سوال و گفت‌وگوهایی که اتفاقاً به ذهنیت طیفی از مردم نزدیک است آنها را هم با خود همراه کند. امامی به خوبی توانسته است چنین نقشی را ایفا کند. او قرار نیست در این برنامه مجری معارفی باشد و با کلمات سخت و غامض و تخصصی، برنامه را اجرا کند بلکه اتفاقاً موقعیت درست اجرا در این برنامه همین نزدیک شدن به افکار و احساس و زاویه دید آدم‌هایی است که شاید طیفی از مردم حس می‌کنند فاصله زیادی با آنها دارند.

روضه‌ای که با «نسیم حرم» سر شد/ وقتی مداح روی آنتن کفشش را درآورد

مهدی ملک پور سردبیر برنامه است که درباره نگاه کلیشه‌ای نسبت به برخی برنامه‌های معارفی توضیح می‌دهد: ما سعی کردیم قالب برنامه‌های کلیشه‌ای را هم در فرم برنامه و هم در اجرا بشکنیم. هم مجری ما معارفی نیست و هم در بخش گفت‌وگو با خانواده شهید به سبک زندگی این خانواده‌ها پرداخته ایم. در طراحی سوالات به بخش‌ها و زوایایی اشاره می‌کنیم که برای مخاطب هم جذابیت داشته باشد.

وی درباره اهمیت انتخاب مجری در این برنامه می‌گوید: اجرا، فرم بیان و لحن مجری خیلی اهمیت دارد. شاید حتی مخاطب سوال کند چرا در موقعیت‌های احساسی لحن مجری حسی نمی‌شود اما ما اتفاقاً سعی کردیم کلیشه‌های سابق را بشکنیم و نخواستیم مخاطب فکر کند ما می‌خواهیم احساسات را به او تزریق کنیم. به هر حال این برنامه در شبکه نسیم پخش می‌شود و ما با قشر عام تر و خاکستری طرف هستیم و اگر این برنامه در شبکه قرآن یا شبکه دیگری پخش می‌شد حتماً طراحی ما هم متفاوت می‌شد.

همزمان با گفت‌وگو با مادر شهید، حاج حیدر خمسه مداح اهل بیت هم وارد اتاق رژی شده است تا به استودیو برود. آیتمی پخش می‌شود و در همین حین یک مبل به استودیو اضافه می‌کنند و او وارد استودیو می‌شود. حاج حیدر کفش‌هایش را بیرون فرشی که مجری و مادر شهید به گفت‌وگو نشسته اند، درمی آورد. روضه اهل بیت را در حضور مجری و مادر شهید می‌خواند تا روضه نرفته امشب مادر را اینجا در مقابل قاب شبکه نسیم برایش ادا کند. صورت مادر از اشک‌های ناخودآگاه خیس می‌شود.

مجری در ادامه با مادر خداحافظی می‌کند و از حاج حیدر درباره درآوردن کفش‌ها می پرسد که این مداح می‌گوید «اومدیم روضه، این هم فرش روضه است». سخن کوتاهی که باعث می‌شود مجری هم همان جا جلوی دوربین کفش‌هایش را دربیاورد و بیرون آن فرش بگذارد.

ساعت حدود ۲ بامداد است. صحبت با حاج حیدر و حس و حالی که دارد باعث می‌شود این طرف در رژی مجوز دهند بیشتر مجری سوال بپرسد و مخاطب را بیشتر با این حس و حال همراه کند. در بخشی دیگر هم دوباره مداحی‌های حاج حیدر را می‌شنویم، عوامل هم گرم دیدن هستند و ساعتی است که ایستاده روضه شب‌های محرم شأن را در این گوشه از شبکه و در مقابل مانیتورها سپری می‌کنند.

منبع: مـهر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

advanced-floating-content-close-btn