به گزارش زیرنویس، ساعت ۲۰ شامگاه سهشنبه چهارم آذرماه سال ۱۳۹۴ مأموران کلانتری ۱۱۶ مولوی در جریان مرگ دلخراش زن ۳۲ سالهای در خیابان پردهفروشان منطقه مولوی قرار گرفتند و خیلی زود تیمی از پلیس پا در قتلگاه گذاشتند و صحنهای باورنکردنی دیدند.
مأموران با حضور در خانه زوج جوان از سوی امدادگران اورژانس شنیدند که قربانی جنایت به خاطر ضربات زیاد شیلنگ به کام مرگ فرو رفته است.
همین کافی بود تا بازپرس منافیآذر از شعبه سوم دادسرای ناحیه ۲۷ تهران همراه تیمی از مأموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی برای افشای راز این جنایت هولناک وارد عمل شوند.
کارآگاهان در گام نخست پی بردند زن جوان که دست و پاهایش با طناب قرمزرنگی بسته شده بود، هدف ضربات شیلنگ آب قرار گرفته و ضربات زیاد و محکم بر بدن باعث مرگش شده است.
بدین ترتیب مأموران برادرشوهر قربانی جنایت را که با همسرش در محل جنایت حضور داشتند، هدف تحقیق قرار دادند که وی در اعترافاتش به مأموران گفت: در خانه بودیم که برادرم با همسرم تماس گرفت و ادعا کرد زنش را برای تنبیه کردن هدف ضربات شیلنگ آب قرار داده است، اما وی بیهوش روی زمین افتاده و خواستار کمک شد.
این مرد ادامه داد: خیلی زود با اورژانس تماس گرفتیم و خودمان نیز به سمت خانه برادرم حرکت کردیم و زمانی که وارد خانه شدیم برادرم در خانه نبود و امدادگران اورژانس با حضور در خانه مرگ عروسمان را تأیید کردند.
تیم پزشکی قانونی در محل جنایت نیز با توجه به آثار رشتهای و کبودیهای روی بدن زن جوان علت مرگ را ضربات سنگین با شیلنگ بر بدن وی اعلام کردند و همین کافی بود تا تیمی از مأموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس منافیآذر برای دستگیری مرد همسرکش وارد عمل شوند.
کارآگاهان در گام نخست تحقیقات محلهایی را که احتمال میدادند عامل جنایت برای پنهان شدن رفته باشد تحتنظر قرار دادند، اما هیچ سرنخی از وی به دست نیامد.
ردیابیهای پلیسی ادامه داشت تا اینکه عصر دوشنبه ۱۵ آذرماه۱۳۹۴ مرد خشن با حضور در پلیس آگاهی تهران خود را به عنوان قاتل همسرکش تسلیم مأموران کرد.
این مرد پیش روی بازپرس منافیآذر قرار گرفت و گفت: ۱۴ سال با همسرم زندگی آرامی داشتم و هیچ اختلافی با هم نداشتیم تا اینکه چندی پیش با بررسی تلگرام گوشی همسرم متوجه رابطه پنهانیاش با یکی از مغازهدارهای محل شدم و همین کافی بود تا اختلافات بین ما شروع شود.
وی افزود: بارها همسرم را نصیحت کردم تا سرگرم زندگیاش باشد، اما بیفایده بود تا اینکه روز حادثه بچههایم را به خانه یکی از آشنایان فرستادم تا همسرم را تنبیه کنم.
مرد همسرکش ادامه داد: ابتدا دست و پاهایش را بستم و سپس با شیلنگ آب از کمر به پایین او را هدف ضربات محکم قرار دادم.
هیچوقت قصد کشتن همسرم را نداشتم وگرنه داخل خانه چاقو بود و میتوانستم خیلی راحت این کار را انجام بدهم و وقتی دیدم همسرم بیهوش شده و دیگر نفس نمیکشد از برادرم و همسرش کمک خواستم و خیلی زود خانه را ترک کردم.
وی در پایان گفت: در این مدت به اشتهارد رفتم تا در آنجا که کسی مرا نمیشناسد زندگی جدیدی را شروع کنم، اما دیدم فرار بیفایده است و عذاب وجدان داشتم و پس از ۱۲ روز سرگردانی تصمیم گرفتم خودم را تسلیم پلیس کنم.