تفاوت ارتش پهلوی با ارتش جمهوری اسلامی در دفاع از ایران


در جنگ جهانی دوم، نیروهای انگلستان و شوروی، یک‌به‌یک شهرهای ایران را به‌راحتی و بدون مقاومت از سوی ارتش پهلوی، اشغال کردند.

در حمله اسرائیل به ایران، پدافند هوایی که مسئولیت آن با ارتش جمهوری اسلامی است، از ایران و مردم دفاع کرد و در این راه چند تن از نظامیان به شهادت رسیدند. به این مناسبت جالب است بازخوانی مختصری از عملکرد ارتش خاندان پهلوی در دفاع از مردم ایران داشته باشیم.

۱. جنگ جهانی دوم

مهم‌ترین بخش از کارنامه ارتش شاه پهلوی در دفاع از تمامیت ارضی و مردم ایران، به جنگ جهانی دوم بازمی‌گردد. حکومت پهلوی و ارتش که زیر چتر حمایتی آمریکا قرار داشتند، خود را قدرت برتر و ژاندارم منطقه معرفی می‌کردند. پس از آغاز جنگ جهانی دوم در سال ۱۳۱۸، دولت ایران اعلام بی‌طرفی کرد و خود را در هیچ‌کدام از دسته‌های متحدین و متفقین قرار نداد. سفارت انگلستان نیز در همان زمان اعلام کرد که پیام بی‌طرفی ایران را دریافت کرده است. بر اساس خاطرات رزم‌آرا، تحلیل رضا پهلوی این بود که احتمال حمله متفقین به ایران بسیار کم بود. اما نیرو‌های متفقین در شهریور ۱۳۲۰ به ایران حمله کردند.

سطح حقارت حکومت پهلوی به‌گونه‌ای بود که سفیر شوروی و وزیر مختار بریتانیا به سراغ نخست‌وزیر رجبعلی منصور رفتند و اعلام کردند که قصد دارند ایران را اشغال کنند. 

بخش بزرگی از کشور از سمت جنوب توسط انگلستان مورد حمله قرار گرفت از شمال نیز ارتش شوروی وارد شد. نیروی‌های اشغالگر یک‌به‌یک شهر‌های ایران را بدون هیچ‌گونه مقاومتی از سوی ارتش پهلوی اشغال کردند به‌طوری که در مدت زمان کوتاهی، کل ایران به اشغال دشمنان درآمد.

تنها اقدام رضاشاه این بود که دست به دامن فرانکلین روزولت، رئیس‌جمهور وقت آمریکا شد تا شاید او را در مقابل متفقین یاری کند. اما پاسخ آمریکا واضح بود و گفت: «ایالات‌متحده، هدف بریتانیا را هدف خود می‌شمارد.»

در سال‌های اشغال، مردم ایران دچار قحطی و گرسنگی کشنده شدند؛ به‌طوری که حتی دسترسی به نان در تهران ممکن نبود. ماجرای مشهور «غائله نان» در تهران سال ۱۳۲۱ رقم خورد. اعتراض مردم به قحطی کشنده و نبود نان در این شهر بود. تورم شدید و مشکلات فلج‌کننده اقتصادی از دیگر عوامل شکل‌گیری اعتراضات نان در تهران بود. کشته‌های فراوانی از مردم عادی و غیرنظامی ایران بر اثر حمله متفقین و قحطی به وجود آمد.

رضا پهلوی نه‌تن‌ها نتوانست جلوی اشغال کشور را بگیرد؛ بلکه حتی نتوانست خود را به‌عنوان شاه حفظ کند. نتیجه این حمله و اشغال ایران، آن شد که نیرو‌های خارجی رضا پهلوی را از حکومت خلع و محمدرضا را جای او گذاشتند. پس از اشغال کشور، بریتانیا پیامی به این مضمون به رضاشاه ارسال کرد: «ممکن است اعلی‌حضرت لطفا از سلطنت کناره‌گیری کرده و تخت را به پسر ارشد و ولیعهد واگذار نمایند؟ ما نسبت به ولیعهد نظر مساعدی داریم و از سلطنتش حمایت خواهیم کرد. مبادا اعلی‌حضرت تصور کنند که راه‌حل دیگری وجود دارد.» حمله متفقین به ایران در ۳ شهریور ۱۳۲۰ انجام شد و رضاشاه در ۲۵ شهریور خلع گشت. یعنی شاه پهلوی در کمتر از یک ماه ساقط شد.

۲. کودتای ۲۸ مرداد

یکی دیگر از موضوعات مطرح درباره خیانت ارتش پهلوی، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است. دولت دکتر مصدق، اولین و آخرین دولت برآمده از رای مردم در دوران قبل از انقلاب اسلامی بود. اما رژیم پهلوی با طراحی آمریکایی‌ها، طی یک کودتا دولت را سرنگون کرد. کرمیت روزولت، نوه تئودو روزولت، تانک به خیابان تهران آورد و کودتای ۲۸ مرداد را رقم زد. در این ماجرا ارتش بجای آنکه به دفاع از مردم و دولت برآمده از آنها بپردازد، در سرنگونی آن نقش ایفا کرد. سرلشکر زاهدی، نقش محوری در اجرای کودتا داشت و پاداش خود را در رسیدن به نخست‌وزیری دریافت کرد.

۳. عدم استقلال ارتش پهلوی

حکومت موروثی پهلوی مانور فراوانی بر ارتش شاهنشاهی می‌داد و آن را جزو افتخارات خود می‌دانست. جدای از عملکرد ارتش پهلوی که در دفاع از مردم و کشور ناتوان بود، این ارتش یک ایراد بنیادین داشت. یک ارتش زمانی می‌تواند مایه افتخار باشد و از تمامیت ارضی کشور دفاع کند که مستقل از قدرت‌های خارجی و برآمده از داخل باشد. در این بین، مسئله تجهیزات نظامی را فاکتور می‌گیریم. یعنی حتی اگر تمام تجهیزات نظامی شاه وارداتی باشد، آن را دلیلی بر عدم استقلال نمی‌دانیم. 

اما ارتش شاه پهلوی در ذات خود به نیرو‌های خارجی وابسته بود. نیرو‌های نظامی شاه به حضور مستشاران خارجی وابسته بودند.

خسرو معتضد، چهره تاریخ‌شناس ایرانی در این خصوص می‌گوید: «در ایران ۱۱ هزار مستشار آمریکایی داشتیم. مثلا حقوق یک سرهنگ ایرانی ۷ هزار تومان بود. اما یک کارشناس آمریکایی که اغلب هم بازنشسته بودند، ۱۵۰ هزار تومان حقوق دریافت می‌کردند. معمولا به همسرانشان هم یک کاری داده می‌شد. بهشت نیرو‌های بازنشسته آمریکایی، ایران بود. اسنادی که بعد از انقلاب به‌وسیله خود آمریکایی‌ها منتشر شد، نشان می‌داد که انبار-انبار پیچ‌مهره‌ای که خودمان می‌توانستیم تولید کنیم، از آمریکا می‌آمد. تمام مواد غذایی مستشاران از آمریکا می‌آمد.»

۴. قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲

از دیگر نقاط سیاه کارنامه مسلحان پهلوی، کشتار مردم در قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بود. پس از دستگیری امام خمینی به دلیل اعتراض به لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، مردم ایران دست به اعتراض مسالمت‌آمیز زدند. اما نیرو‌های مسلح رژیم پهلوی، به سرکوب مردم پرداختند. تنها بخشی از آن، کشتار مردم ورامین بود.

۵. کشتار‌های قصاب لرستان

احمد امیراحمدی، معروف به «قصاب لرستان» نخستین فردی است که در ایران به دستور رضاشاه به درجه سپهبدی رسید. قصاب لرستان از افرادی بود که در کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ و به قدرت رساندن رضاخان نقش داشت و بعد از کودتا، از سوی رضاخان در لرستان مامور شد. جنایت و سرکوب‌های امیراحمدی در این استان به‌قدری بود که به قصاب لرستان معروف شد.

ویلیام داگلاس، در کتاب «سرزمین شگفت‌انگیز» می‌گوید که در ماجرای درگیری بین عشایر منطقه و دولت، یکی از افسران شرکت‌کننده در این ماجرا به من گفت که سه روز تمام اجساد را روی چوبه دار نگه داشتیم تا درس خوبی برای لر‌ها باشد. امیراحمدی در خاطرات خود می‌گوید: «در ماجرایی، پنجاه و چهار نفر را دست‌گیر و محاکمه کردند و طبق دستور تلگرافی رضاشاه پهلوی، آنان را به رگبار بستند. وقتی نعش‌ها را شمردند، معلوم شده بود که به‌جای پنجاه و چهار نفر، شصت و یک نفر را کشته‌اند! هفت نفر را در اثر عجله‌ای که به خاطر دستور رضاشاه ایجاد شده بود، بی‌گناه کشته بودند.»

۶. جنگ تامرادی

در سال ۱۳۰۹، در منطقه‌ای به نام تامرادی جنگی میان مردم عشایر و نظامیان رضا پهلوی در گرفت. حبیب‌الله شیبانی باسابقه فرماندهی ستاد ارتش با لشکری بزرگ به جنگ مردم عشایر این منطقه رفت. عشایر بویراحمدی سابقه ایستادگی مقابل تجاوزات انگلستان را داشتند و بعد از آنکه رضاخان به‌عنوان خدمت‌گزار انگلیسی‌ها به قدرت رسید، فرصت را برای نابودی بویراحمدی‌ها مناسب دیدند.

البته ارتش پهلوی در نهایت نتوانست بر نیرو‌های مردمی عشایر غلبه کرده و شکست خورد.

این موارد تنها بخشی از کارنامه وادادگی ارتش پهلوی در مقابل تجاوزات خارجی و کشتار مردم ایران برای خوشحالی خارجی‌ها بود.

اما در دوران بعد از انقلاب، ارتش جمهوری اسلامی به‌خوبی نشان داد که مدافع تمامیت ارضی ایران و مردم است. جنگ تحمیلی تنها کمتر از ۲ سال پس از انقلاب توسط صدام آغاز شد. اما ارتش جمهوری اسلامی در عرصه‌های مختلف به‌خصوص زمینی و هوایی، با این تجاوز خارجی مقابله کرد و اجازه اشغال ایران را نداد. ارتش در طول چند دهه عمر جمهوری اسلامی، نیرو‌های ارتش به‌خوبی از مرز‌های کشور در برابر هرگونه تجاوز خارجی به‌طور مستقل، دفاع کردند. آخرین دفاع مقتدرانه ارتش جمهوری اسلامی از ایران، دفاع هوایی در برابر حمله رژیم صهیونیستی بود.

منبع: فارس

+

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

advanced-floating-content-close-btn