بهگزارش زیرنویس، مهناز شریفی، سرپرست هیأت باستانشناسی تپه قشلاق بیجار استان کردستان از پایان چهارمین فصل پژوهش میدانی در تپه ۷۵۰۰ ساله قشلاق خبر داد و با بیان اینکه متاسفانه دامنههای این تپه مهم به علت آبگیری سد تالوار غرقاب شده و تنها رأس تپه در دسترس قرار دارد، درباره این کشف تازه باستانشناسی در […]
بهگزارش زیرنویس، مهناز شریفی، سرپرست هیأت باستانشناسی تپه قشلاق بیجار استان کردستان از پایان چهارمین فصل پژوهش میدانی در تپه ۷۵۰۰ ساله قشلاق خبر داد و با بیان اینکه متاسفانه دامنههای این تپه مهم به علت آبگیری سد تالوار غرقاب شده و تنها رأس تپه در دسترس قرار دارد، درباره این کشف تازه باستانشناسی در ایران توضیح داد: بر اساس کاوشهای باستانشناسی، روستای قشلاق بیش از ۱۴ متر انباشت فرهنگی را داراست؛ آغاز استقرار در این روستا به هزاره پنجم قبل از میلاد بازمیگردد، با این حال در این محوطه رگههایی از فرهنگهای دوره حاجی فیروز و اواخر هزاره ششم قبل از میلاد مشاهده میشود. آغاز هزاره پنجم قبل از میلاد با فرهنگ دالما شناخته میشود که یکی از پیچیدهترین فرهنگهای پیش از تاریخ محسوب میشود که گستره وسیع فرهنگی در نقاط مختلف دارد.
این باستانشناس افزود: در این کاوش، بقایای معماری، سفالینههای منقوش و مخطط دالما، مُهرههای تزیینی و ابزارهای سنگی به دست آمد. مطالعه مواد فرهنگی این محوطه ارتباط نزدیک ساکنان بیجار را با شرق زاگرس مرکزی در درههای کنگاور از یک سو و ارتباط با فرهنگهای حوضه دریاچه ارومیه و همچنین مناسبات فرهنگی با ساکنان شمال بینالنهرین و شرق آناتولی را از دیگر سو نشان میدهد.
سرپرست هیأت باستانشناسی تپه قشلاق گفت: یکی از مهمترین نکاتی که در کاوش لایههای باستانی این تپه مشاهده شد، شواهد زمین لغزش و یا نشست زمین است که در نوع خود جالب توجه بوده و تاکنون از کاوشهای باستانشناسی به ندرت به دست آمده است.
این باستانشناس ادامه داد: تپه قشلاق حدود ۹ متر انباشت عصر مس و سنگ قدیم و ۵ متر انباشت مس و سنگ جدید را داراست. در تپه قشلاق تاثیر مؤلفههای طبیعی و بومی منطقه بر شاخصههای فرهنگی مشاهده میشود: ۱- استفاده از گچ در الحاقات معماری و اندود کردن کف منازل و انباریها. همچنین از گچ به عنوان مادهای برای تثبیت و استحکام بخشی خمرههای درون بافت معماری استفاده شده است. ۲- با توجه به اینکه منطقه نیمه استپی است اما انطباق زیستی و وابستگی اقتصادی به سه عنصر همزمان دامداری، شکار، ماهیگیری و کشاورزی مشاهده میشود. ۳-استفاده گسترده از منابع زیست محیط منطقه در قشلاق کاملا مشهود است. نه تنها شکار حیوانات درشت جثه انجام میشده است بلکه در کنار آن از خرگوش، روباه، خوک، لاکپشت و ماهی نیز استفاده شده است.
سرپرست هیأت باستانشناسی تپه قشلاق افزود: سنگهای ابسیدین کشف شده، بیانگر ارتباطات تجاری با حوضه دریاچه وان ترکیه است که این ابزارها از آن منطقه وارد تپه قشلاق بیجار شدهاند. در قشلاق چند نمونه سفال گونه عبید هم به دست آمده است که آزمایشات پتروگرافی، XRF و XRD بیانگر تعلق آنها به بینالنهرین است و این موارد نشاندهنده مراودات تجاری قشلاق به دنیای پیرامون بوده و این امر نشاندهنده این است که قشلاق علاوهبر اینکه مرکز تجاری محسوب میشده، یک مرکز ارتباطی با دیگر نقاط نیز بوده است و با مناطق بسیار دور از جمله آناتولی و بینالنهرین مناسباتی داشته است که این جایگاه باعث پایداری، استمرار و استقرار این سکونتگاه شده است.
او افزود: در کاوشهای فصل سوم قشلاق مُهرهای مسطح و نخستین مُهر استوانهای به دست آمده است که نشاندهنده نظام مالکیت و شبکه محلی نظام مبادلاتی است، مُهرهای قشلاق نشانگر نوعی رتبهبندی اجتماعی (مالکیتهای فردی و ظهور طبقه اشرافی) است و ظهور اولیه پیچیدگیهای اجتماعی و اقتصادی را نشان میدهد.
شریفی اظهارکرد: یکی از دلایل فروپاشی روستای قشلاق بیجار را شاید بتوان در بحثهای زیست محیطی جستجو کرد؛ به نظر میرسد وجود کانسارهای گچ و مس در بافت زمین منطقه و به تبع وجود فلزات سنگین و سمی در زیست بوم منطقه، در بلندمدت مانعی عمده در تشکیل جوامع مترقی و پرجمعیت و در نهایت فروپاشی زیستگاهی در پیش از تاریخ در منطقه بوده است. میزان آلودگی برخی چشمههای آب منطقه به فلزات سنگین مانند سرب، آرسنیک و کادمیوم که بقایای آن در استخوانهای حیوانات ۷۰۰۰ سال پیش و استخوانهای حال حاضر منطقه شناخته شده است، میتواند به عنوان عاملی برای شکوفا نشدن فرهنگی و فروپاشی جمعیتی در این منطقه در بیشتر دورهها مطرح باشد.
این باستانشناس گفت: با توجه به اینکه دره تالوار نیز از لحاظ زمینشناسی دارای شرایط خاصی است که به صورت طبیعی زمینه آلودگی توسط برخی فلزات سنگین را فراهم کرده است، بنابراین این آلودگی از طریق زنجیره غذایی به جانوران و انسانها نفوذ کرده و مانع از رشد جمعیت در این دره شده است. از این رو از اصلیترین عوامل فروپاشی زیستگاهی در این دره، میتواند همین عامل قلمداد شود.