پریسا ساسانی: آزار بارسقیان نویسنده و مترجم و عضو انجمن نمایشنامهنویسان خانه تئاتراز جمله نویسندگانی است در زمینه ترجمه ادبیات نمایشی فعالیتهای چشم گیری داشته است و ترجمه نمایشنامه «دفتر یادداشت تریگورین» برداشتی آزاد از «مرغ دریایی» آنتوان چخوف نوشته «تنسی ویلیامز» از جمله فعالیتهای نوشتاری او در عرصه تئاتر است. از دیگر ترجمه های […]
پریسا ساسانی: آزار بارسقیان نویسنده و مترجم و عضو انجمن نمایشنامهنویسان خانه تئاتراز جمله نویسندگانی است در زمینه ترجمه ادبیات نمایشی فعالیتهای چشم گیری داشته است و ترجمه نمایشنامه «دفتر یادداشت تریگورین» برداشتی آزاد از «مرغ دریایی» آنتوان چخوف نوشته «تنسی ویلیامز» از جمله فعالیتهای نوشتاری او در عرصه تئاتر است. از دیگر ترجمه های او در زمینه نمایشنامهنویسی میتوان به نمایشنامه مشهور«آگوست در استیج کانتی» نوشته تریسی لتس اشاره کرد. این نمایسنامه نویس در ادامه بررسی پرونده خانه تئاتر ضمن تایید صحبتهایی مقصود نعیمی ذاکر مدیرعامل اسبق خانه تئاتر درباره عدم اختصاص کمک هزینه هنرمندان تئاتر در ایام کرونا توسط خانه تئاتر و همچنین نامعلوم بودن سند مالکیت این نهاد صنفی به نام شخص حقیقی و یا حقوقی ضحبت کرد و به عنوان یک عضو از خانه تئاتر خواستار رسیدگی به امور مربوطه و مطروحه از سوی اداره کل حقوقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین سازمان بازرسی کل کشور شد.
* آقای بارسقیان درابتدا درباره فعالیتهای صنفی خانه تئاتر و میزان توجه به انتظارات اعضای این نهاد صنفی صحبت کنید.
واقعیت این است که انتظارات اهالی تئاتر در سالهای اخیر به حداقلهایی چون بیمه و معیشت اندک بُن و خواربار رسیده است. این در حالی است که صنف باید کارآفرین و کارگشایی و قدرت دفاع از اهالی تئاتر و چانه زنی برای دریافت بهترینها را برای اعضا نیز داشته باشد. ولی متاسفانه خانه تئاتر چنین کارکردی را یا ندارد و یا از دست داده است. در واقع یکی از مهمترین بازوهای قدرتمند برای حیات تئاتر ایران از کار افتاده که اگر درست به کار گرفته شود و افرادی که به عنوان مدیر و مسئول میآیند فقط به فکر کار خویش نباشد و یا سودای مالکیت ساختمان تئاتر را نداشته باشد؛ اتفاقهای مهمی برای هنر تئاتر این مملکت رخ خواهد داد. البته رانتخواریهایی از این دست فقط مختص به خانه تئاتر نیست و در بخشهای دیگر هم وجود دارد به عنوان مثال در بخش ناشران کاغذ جابجا میشود و یا حتی در موضوعات غیر فرهنگی مثل دام و طیور و یا سایر امور، وضع به همین منوال است.
* آیا نابسامانی که از آن صحبت کردید بر روابط اعضا هم تاثیرگذاشته است؟
بله قطعا. وقتی یک صنف به اعتبار اهالی تئاتر تشکیل میشود حداقل انتظاراین است که به اعضای آن از جهات مختلف رسیدگی شود چون این اعتبار صنف وسط گذاشته شده است. ولی متاسفانه چنددستگی و تفرقه افکنی درون صنفی بی داد میکند. یک شکایت ساده را نمیتوان صادقانه بیان کرد. یعنی حتی درون گفتمانی هم نمیتوانیم موضوعی را مطرح کنیم. مثلا چرا عضوی که عضویت وابسته داشته به عضویت پیوسته تغییر وضعیت داده است؟ وقتی ریشه ماجرا را پیگیری میکنیم می بینیم مثلا رئیس این کار را کرده است و البته کارشکنیهایی از این دست فقط شامل ما نمیشود بلکه مبتلا به همه صنوف است. در واقع گزینش شایستگی وجود ندارد و در عین حال پارتی بازیهای عجیب و غریب هم میشود.
* به عنوان عضو خانه تئاتر، مجموع گزارشهایی که پایگاه خبری تحلیلی زیرنویس، درباره عملکرد این نهاد صنفی کار کرده است؛ را مطالعه کردهاید؟
بله مطالعه کردهام.
* آیا درباره بحثهای مطرح شده نقطه نظری دارید؟
آقای مقصود نعیمی ذاکر در مصاحبهای که انجام داده بود درباره مبلغ بزرگی که خانه تئاتر به عنوان کمک هزینه در ایام کرونا از بنیاد مستضعفان دریافت کرده بود؛ صحبت کرد و گفته بود که به اعضای صنف تخصیص داده نشده که بنده هم این موضوع را تصدیق میکنم. و از همه بدتر معلوم نشد این پولها چه سرنوشتی پیدا کرد. البته شنیدم که به بانک سپرده شده بود و خانه از این سپرده بهره میگرفت تا کمک هزینه این نهاد صنفی شود. اما به چه قیمتی؟ به قیمت از دنیا رفتن برخی از هنرمندان تئاتر درایام کرونا؟ شاید تخصیص این پول میتوانست جان برخی از اهالی تئاتر را نجات دهد و یا حداقل کمک هزینهای برای خانوادههای آنها باشد. حالا شما فکر کن حیاتیترین بخش اموراعضای تئاتر را نادیده گرفتند؛ چطور باید انتظار داشته باشیم سند مالکیت خانه تئاتر بررسی شود. گرچه محرز شدن این موضوع از مطالبات جدی اهالی خانه تئاتر است.
* موضوع سند مالکیت خانه تئاتر یک موضوع مهم است. زیرا این نهاد اعتبار خود را اعضای آن گرفته است. حال چطور میشود یک ملک حقوقی به اسم ایرج راد به عنوان یک فرد حقیقی باشد؟
من هم با شما هم عقیدهام و معتقدم مجموعه مصاحبههای انجام شد در زیرنویس قابل تحسین است و می تواند به عنوان یک موضوع مستند پیگیری شود. اما نکته مهم در میان گیر و دارهایی از این دست؛ توجه به این مطلب است که انتخابات خانه تئاتر هنوز برگزار نشده است. این انتخابات قرار بود اردیبهشت ماه برگزار شود که مصادف با حادثه سقوط هواپیمای رئیسجمهور شد. از آن زمان تا امروز حدود ۶ ماه گذشته چرا تا کنون این انتخابات برپا نشده است؟ با برگزاری این انتخابات می توان حرف زد، مسائل را مطرح کرد. به نظر من از هر سمتی که به مسائل خانه تئاتر میپردازیم به بن بست می خوریم .
* فکر می کنید چه راهکاری را باید انجام دهند که به نتیجه برسد؟
واقعا نمی دانم. چون طی ۱۵ سال گذشته خواستند در خانه تئاتر اصلاحات ساختاری انجام دهند که هر بار نشد و اجازه ندادند اتفاق خوبی برای اهالی تئاتر بیافتد. و متاسفانه در حال حاضر برخی از صنوف موضوع جدا شدن از خانه تئاتر و تشکیل یک انجمن مستقل از این تشکیلات را میدهند این در حالی است که خانه تئاتر نباید به گونه ای عمل کند که اعضا به جدایی از این نهاد صنفی فکر کنند. به عنوان نمونه صنف نمایشنامه نویسی جز ادبیات نیست که ما بخواهیم در صنف ویراستارها عضو شویم. ما نمایشنامه نویس یعنی رکن اصلی هنر تئاتر هستیم. بنابراین تئاتر یک کار گروهی و دارای وحدت است حالا فکر کنید این وحدت جمعی با شرایطی که مسولان خانه تئاتر درست کردهاند به فکر تفکیک افتاده و قرار است چرخ از نو اختراع شود.
* در گفتگوهای مختلفی که با اعضای خانه تئاتر داشتیم آقای راد را مسئولِ موضوعات پیش آمده میدانستند. نظر شما چیست؟
اگر صادقانه بخواهم بگویم آقای راد در نوع خود برخی مواقع و موارد خوب عمل کرده ولی یک جاهایی هم بد عمل کرده و به خانه تئاتر ضربه زده است. او به عنوان مدیرعامل خانه تئاتر ۱۷ سال بر مسند مدیریت عاملی این نهاد صنفی نشست و دریافتی های کلانی را در چند نوبت از دولتهای مختلف از جمله دولت آقای خاتمی و احمدی نژاد داشت. ولی معلوم نشد اساسا پولها کجا خرج شد و همین موضوع باعث شد ما از صنوف دیگر چون خانه سینما و یا حتی خانه موسیقی عقب بمانیم. یک نمونه همین پول دریافتی کمک هزینه ایام کرونا است که خانه سینما به اعضای خود پرداخت کرد ولی به اعضای خانه تئاتر تعلق نگرفت.
* به عنوان یک نمایشنامه نویس خانه تئاتر برای انجمن متعلق به نمایشنامه نویسان دقیقا چه کاری کرده است؟
طی چانه زنی های مختلف توانستند یک ردیف بودجه داخلی برای جشن ادبیات نمایشی بگیرند که اتفاقا در سال اول پول زیادی رد و بدل شد که باید مورد بررسی و بازرسی قرار گیرد. اما همین حداقل دلخوشی وانگیزه در ادامه مسیر مقرر نشد. یکبار فاکتور گذاشتند جلوی آقای راد گفت که بودجه ندارد. یا اینکه یک نمونه دیگر را برای شما مثال میزنم خانه تئاترواقع در خیابان سمیه چندین ماه تعطیل است انگار که آقای راد در خانه را بسته و رفته و پاسخگو هم نیست. ما یک برنامه مختصری در کافه خانه در خیابان سمیه برگزار می کردیم که با بسته شدن در خانه این برنامه که اتفاقا جز برنامههای خوب هم بود دیگر برگزار نشد. درنتیجه مجبور شدیم به شکل پراکنده هر جا که سالن پیدا می کردیم برنامه بگذاریم. در واقع با رفاقت و ریش سفیدی کار را جلو می بریم تا بتوانیم یک نمایشنامه بخوانیم . البته که بنده فقط آنچه را که می بینم می گویم و از پشت پرده خبر ندارم.
پیشنهاد راهبردی شما چیست؟
صادقانه بگویم که نمی دانم چه کار باید کرد. شاید اگر اداره حقوقی وزات ارشاد دست بگذارد و یا سازمان بازرسی کل کشور ورود کند و یک تیم کارشناسی منصف بگذارد و پرونده ها را بررسی کند؛ راه به جایی ببرد و معتقدم سازمان بازرسی کل کشور به عنوان نهادی تعیین کننده میتواند این معضل را حل و فصل کند . چون موضوع کمی نیست و عدد قابل توجهی پول دریافت شده و باید ریز گزارش خرج کرد را ارئه دهند. البته گویا آقای نعیمی ذاکر گزارش مبنی بر عدم دریافت گزارش مالی از سوی هیات مدیره به مدیرعامل خانه تئاتر ارائه کرده ولی در نهایت پاسخی دریافت نکرده است.
۲۴۳۵۷