راه حزب‌الله، قبل و بعد از آیت‌الله سیدحسن نصرالله (سومین دبیرکل حزب‌الله) بر مبنای مکتب امام بوده و خواهد بود. حسام‌الدین برومند در یادداشتی نوشت: در فراز و فرود زندگی و در زمانه‌هایی که انسان‌ها در دوراهی‌های سرنوشت‌ساز قرار می‌گیرند؛ «انتخاب» سخت می‌شود. اگر به ندای درون و وجدان و اخلاق گوش داده شود، باید […]


راه حزب‌الله، قبل و بعد از آیت‌الله سیدحسن نصرالله (سومین دبیرکل حزب‌الله) بر مبنای مکتب امام بوده و خواهد بود.

حسام‌الدین برومند در یادداشتی نوشت: در فراز و فرود زندگی و در زمانه‌هایی که انسان‌ها در دوراهی‌های سرنوشت‌ساز قرار می‌گیرند؛ «انتخاب» سخت می‌شود. اگر به ندای درون و وجدان و اخلاق گوش داده شود، باید قید راحتی و عافیت و خوشی را زد و به میدان «مبارزه» رفت و به «تکلیف» عمل کرد و از محاسبات دنیایی نترسید. «انتخاب» سخت‌تر می‌شود وقتی در جایگاه ویژه‌ای قرار گرفته‌ای و گویی یک رسالت تاریخی بر عهده داری و باید بت‌های زمانه را درهم بشکنی و طرحی نو دراندازی! آن هم در هنگامه‌ای که فرصت کوتاه است و در این فرصت گذرا باید تاریخ‌سازی کرد و بدون درنگ باید راهی را برگزید که آیندگان به آن چشم دوخته‌اند و اینجا، نه جای «خطا» ست و فقط باید به «خط» زد و در عین حال دانست «تاریخ» گارانتی ندارد. 

تاریخ به خود دید مردی از قم قیام کرد تا نگذارد «نگاه طاغوتی» مستولی شود و اربابان دنیا، تاریخ را از «نگاه توحیدی» خالی کنند. او می‌توانست فقط در جایگاه «اجتهاد» بماند ولی به میدان «جهاد» آمد تا اجتهاد و جهاد را به هم پیوند دهد و «فقه مبارزه» را بنیان نهد و این «انتخاب سخت» او بود که تاریخ را به نفع مستضعفان و جبهه توحید ورق زد. 

اجتهاد خمینی به کمک جهاد و مجاهدت آمد و معلوم شد اگر جلوی طاغوت بایستی و حتی اگر لازم باشد جان خودت و فرزندت را در این راه بدهی، قطعا مشمول این قاعده نمی‌شوی که «وَلا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَه»؛ و جای شگفتی است که درست در همان آغاز نهضت که حضرت امام خمینی (ره) بر طاغوت در ایران و بر رژیم نامشروع در منطقه خروشید، یاران او هم در ایران و هم در جای‌جای منطقه، در حال متولد شدن بودند یا در گهواره به سر می‌بردند تا این مبارزه تاریخی – تمدنی را زنده نگه دارند. او را منع کرده بودند که علیه «شاه» و «اسرائیل» سخن بگوید ولی «شاه» که شکست و به زباله‌دان تاریخ رفت و «اسرائیل» هم امروز منفور همه جهان است. فریاد علیه اسرائیل در ۵ قاره به گوش نمی‌رسد؟ 

۳۱ آگوست ۱۹۶۰ وقتی سیدحسن نصرالله در خانواده‌ای از شیعیان لبنان به دنیا آمد، شاید کسی فکر نمی‌کرد این نوزاد کسی است که از «خمینی کبیر» حکم خواهد گرفت و از خلف خمینی (ره) بحق عنوان «مجاهد کبیر» و «نصرالله بزرگ» را دریافت خواهد کرد. 

هرچه در این تاریخ پرحادثه جلوتر آمدیم، معلوم شد رمز و راز این گفته امام عزیز چه بود که گفت یاران او در گهواره‌اند! 

«سید» هم در حوزه علمیه نجف و هم در حوزه علمیه قم راه جهد و اجتهاد را در پیش گرفت ولی انتخاب سخت او، این بود که باید به میدان «جهاد» هم بیاید و شاگرد ممتاز مکتب خمینی‌ای باشد که جهد و اجتهاد و جهاد را درهم آمیخته بود تا بت‌های زمانه را بشکند. 

تنها ۳ سال پس از پیروزی انقلاب اسلامیِ خمینی بود که روحانیان مبارز شیعی در امتداد بزرگ‌ترین انقلاب قرن، «حزب‌الله» را تاسیس کردند. «حزب‌الله» همان منطق قوی جهد و اجتهاد و جهاد در برابر رژیم جعلی و نامشروع است تا همه بدانند تکلیف این است که رژیم نحسِ نجس از صحنه روزگار محو شود. منطق «حزب‌الله» به سازمان رزمی تبدیل شد که سال ۲۰۰۰، ارتش رژیم جعلی را از جنوب لبنان اخراج کرد و در جنگ ۳۳ روزه ۲۰۰۶ با شکست صهیونیست‌ها، پروژه خاورمیانه بزرگ آمریکایی را بر باد داد. آمریکا – طاغوت بزرگ – سناریوی جدیدی به میدان آورد و از «داعش» رونمایی کرد تا به زعم خود کار «مقاومت» را یکسره کند ولی اینجا هم از نقاط درخشان «حزب‌الله» است که پای کار آمد و «مقاومت» توانست به سیطره «داعش» پایان دهد. 

«حزب‌الله» پس از توفان الاقصی باز هم در سمت درست تاریخ ایستاد و به ۱۰۰۰ بهانه و توجیه و محاسبه دنیایی، صحنه مبارزه را خالی نکرد و برادران ایمانی خود در حماس و غزه را تنها نگذاشت. 

سیدالشهدای مقاومت از سال ۱۹۹۲ تا هنگام شهادت (۳۳ سال) بر راهی که انتخاب کرده بود پایبند ماند و در مکتب خمینی و خامنه‌ای درخشید و امروز زنده‌تر از همیشه است. راه همه مقلدان خمینی (ره) در زمانه معاصر حرکت در مسیری است که آن غده سرطانی را ریشه‌کن کنند و امروز دنیای منهای رژیم جعلی، یک مطالبه بحق است. 

راه «حزب‌الله»، قبل و بعد از آیت‌الله سیدحسن نصرالله (سومین دبیرکل حزب‌الله) بر مبنای مکتب امام بوده و خواهد بود. جالب است در زیارتنامه شهید سیدعباس موسوی، دومین دبیرکل حزب‌الله لبنان می‌خوانیم: «السلام علیک و علی من التزمت بنهجه و سرت علی هدیه و اخلصت لولایته و احبک و احببته علی الامام الخمینی العظیم».

شیخ نعیم قاسم هم راه سیدحسن و سیدعباس را در مکتب خمینی و خامنه‌ای خواهد رفت تا پیروزی نهایی با اقامه نماز در قدس شریف محقق شود؛ ان‌شاءالله؛ و بالاخره این گفته امام عزیزمان را نصب‌العین می‌کنیم که فرمودند: «با اطمینان قلب حرکت کنید و مطمئن باشید مرکز قدرت که خدای تعالی است نسبت به شما عنایت دارد، قدرت‌های دیگر پوشالی هستند، قدرت خداست که باقی است… مطمئن باشید از قدرت‌ها کاری ساخته نیست… شما جنود خدا هستید و پیروزید».

منبع: روزنامه وطن امروز

+