به گزارش “ورزش سه”، پس از درگیریها و کشمکشهای اوایل فصل، نتایج هفتههای اخیر باعث شده اوضاع آبیهای پایتخت از مرحله بحرانی فراتر رود و وارد فاز جدیدی شود؛ عادیسازی یا عادت به بحران! بدون هیچ ناجی و دلسوز و دست یاریگری و با صدها دشمن و دوستان پرشمار نادان! در شرایطی که تیم روند […]
به گزارش “ورزش سه”، پس از درگیریها و کشمکشهای اوایل فصل، نتایج هفتههای اخیر باعث شده اوضاع آبیهای پایتخت از مرحله بحرانی فراتر رود و وارد فاز جدیدی شود؛ عادیسازی یا عادت به بحران! بدون هیچ ناجی و دلسوز و دست یاریگری و با صدها دشمن و دوستان پرشمار نادان!
در شرایطی که تیم روند نتیجه گیری نسبتا نرمالی را طی میکرد اختلافات مشهود کادر فنی و مدیریت (که هر دو نگاه کاملا فردی به موضوع داشتند) باعث شد مدیران باشگاه دست به اعمال قدرت بزنند و درحالیکه برای ایجاد تغییرات خیلی زود به نظر میرسید نیمکت آبیها را دستخوش تغییر کنند. درحالیکه برای تیمی که فصل گذشته با بدشانسی قهرمانی را از دست داده بود لزومی نداشت اینگونه خود را در باتلاق تغییر سرمربی بیندازد.
در چنین جو نامطلوب و پرحاشیهای، اشتباهات فردی، بینظمی، ناهماهنگی، از هم پاشیدگی بعد از دریافت گل، حرکات انفرادی احساسی بازیکنان سر به فلک کشید. عملکردی که نشان میدهد آنها درون زمین از تمرکز کافی برخوردار نیستند. همین هم سبب میشود استقلال از قالب تیم بودن خارج شده و بازیکنانش تبدیل به تکههای پازل بهم ریختهای شوند که گویا فعلا کسی هم نیست بتواند آنها را سر جای درست بگذارد.
چنین اوضاع بلبشویی همانقدر که پیشکسوتان و ستارههای سابق این تیم مثل فکری، نکونام و منصوریان را سوزانده میتواند کوشکی، اسلامی و فلاح را بسوزاند. باز دسته اول محبوبیت و افتخارات و اسم و رسمی داشتند که به آنها کمک میکرد تا حدی از زیر بار روانی حاکم بر استقلال بحرانی خلاصی پیدا کنند اما دسته دوم چنین امتیازاتی ندارند.
البته سرمربی جدید در همین دو سه نشست خبری ابتدایی، با اشاره به همین شرایط گفته که برای حل مشکلات تیم به زمان نیاز دارد اما واقعیت این است که کاسه صبر هواداران لبریز شده و آنها نمیتوانند بیش از این تحقیرها و کنایههای هفتگی را تحمل کنند. به خصوص که جدال بسیار سخت با الهلال در عربستان و فولاد یحیی گلمحمدی در اهواز پیشروست. با نتایجی که از همین حالا میتوان حدس زد.
هرچند اگر هواداران استقلال که گویا تنها دوستداران و دلسوزان فعلی این تیم هستند واقعبینانه به شرایط تیمشان نگاه کنند، خواهند پذیرفت تیمی که با وجود سپری شدن یک سوم از فصل به اندازه تعداد مسابقاتش امتیاز جمع نکرده عملا فصل را از دست داده و باید صرفا به فکر پایانی آبرومندانه باشد.
علاوه بر آن چیزی که استقلال بسیار به آن نیازمند است حفظ بازیکنان آیندهدار و مهرههای باارزشی است که باید ازین طوفان بلا و بحران از آنها مراقبت کند تا لااقل در فصول آتی بتواند از توانایی هایشان بهره ببرد. چیزی که نیازمند هوشیاری طرفداران این تیم است. هرچند برای دستیابی به همین هدف به ظاهر ساده اما مهم نیز اولین گام ترک عادت است.
آنهم در شرایطی که تمام ارکان استقلال نیز درین مدت به جای حل مشکل، هیزم آتش خشم هواداران را فراهم کردهاند به نحوی که شعلههای سوزانش گسترش یافته؛ تا جایی که بهزودی همه چیز اطرافش را نیز خواهد سوزاند مگر آنکه معجزهای رخ دهد تا آتش گلستان شود!
مهدی بشکنی