«تابناک با تو» – سخت کوشی همیشه منجر به موفقیت نمیشود، اما مؤلفهای است که به شما امکان میدهد به اهداف زیادی برسید. به هر حال، این روشْ استفاده از منابع در جهت مثبت است. همانطور که میگویند، سخت کوشی اولین قدم برای رسیدن به چیزی است، اما هوشمندانه کار کردن شما را به جایی که میخواهید برسید، میرساند.
شما کدام یک را توصیه میکنید: سخت کار کردن یا هوشمندانه کار کردن؟ در حالی که هر دو رویکرد در بسیاری از موارد مفید هستند، و همواره بدان توصیه میشود؛ اما در اینجا برآنیم تا به استراتژیای بپردازیم که موفقیت را تضمین میکند.
باید سخت کار کرد یا هوشمندانه کار را پیش بُرد؟ جالب است بدانید که بسیار افراد با استعدادی هستند که ساعتهای «بی پایانی» را صرف انجام کارشان میکنند، اما خیلی کارآمد نیستند. این سخت کوشی در عین ناکارآمدی علاوه بر تأثیر بر اهداف خودِ شرکت، بر سلامت جسمی و روانی کارمند نیز تأثیر میگذارد؛ در چنین شرایطی فرد به شدت احساس خستگی و بی انگیزگی میکند.
آنچه در اینجا به وضوح قابل مشاهده است عدم بهره وری بالا و رضایت فردی است که سخت میکوشد و زمان و انرژی زیادی را صرف انجام کارش میکند.
واقعیت این است که بسیاری از شرکتها استراتژی کار زیاد هم از نظر فیزیکی و هم روانی و ذهنی را در اولویت قرار میدهند؛ و شعارشان سخت کوشی و پشتکار است؛ این استراتژی حتی ممکن است به قیمت از دست دادن تعادل بین کار و زندگی تمام شود؛ یا حتی سلامت فیزیکی و روانی کارکنان را تحت الشعاع قرار دهد؛ بنابراین به نظر میرسد که این رویکرد خیلی هم جوابگو نیست. درسناریوهای اجتماعی رقابت فزاینده، لازم است مکانیسمهای نوآورانه دیگری برای دستیابی به بهرهوری، موفقیت و بهداشت روانی به کار گرفته شوند. هوشمندانه کار کردن میتواند کلید این تحول باشد.
“کار کردن همیشه راهگشاست، زیرا کار نه برای آنچه تصور میکنید، بلکه برای کشف آن قدرتهایی است که در درون شما پنهان شده است. “
مدل کلاسیک: سخت کوش باشید
فرهنگ و آموزش نه تنها در کشور ما بلکه در بسیاری از کشورهای جهان همواره پایه موفقیت را در سخت کوشی و پشتکار گذاشته اند. آنها همیشه این ایده را به ما آموخته اند که ” باید سخت کار کنیم. ” این تنها راه موفقیت در امتحانات، مسابقات و چه بسا در عرصه نبرد ِ زندگی است.
موفقیت در گرو تلاش زیاد است؛ پشتکار داشتن سرمایهای است که نتیجه گرفتن را تضمین میکند؛ همه چیز به نحوی گونهای اتفاق میافتد که گویی این تلاش مداوم و این سرمایه گذاری بالای انرژی تضمین مطلق موفقیت است، در حالی که همیشه اینطور نیست!
یک نمونه بارز برای اثبات این ادعا اتفاقی بود در طی همهگیری کرونا در کل جهان رخ داد. نتایج تحقیقات منتشر شده نشان می دهد که در دوره همه گیری بسیاری در خانه کار میکردند و به اصطلاح دور کار بودند. افراد ساعات زیادی طی روز کار میکردند، اما ساعات بالای کار به هیچ وجه مترادف با کارآیی و بهره وری و رضایت بالاتر نبود. است.
ویژگیهای سخت کوشی:
برخی وظایف و کارها نیمه تمام و ناقص میمانند.
شاید این ادعا در ابتدا سوال برانگیز باشد، چطور آدم سخت کوش کارش نیمه تمام میماند؟! بگذارید کمی بیشتر به این ویژگی بپردازیم. فرد سخت کوش انرژی و زمان بالایی را صرف کار میکند، ولی وظیفه او محدود به انجام صرفاً همان کار نیست، در همین راستا برخی کارها انجام میشوند، اما برخی انجام نمیشوند؛ مدریت هوشمندانه لازم برای اینکه مهمترینها در الویت قرار بگیرند یا انرژی و وقت صرف همه جوانب به یکسان شود، وجود ندارد.
صرف سرمایه فیزیکی و ذهنی بالا
سخت کوشها خیلی خوب با تغییر محیط سازگار نمیشوند.
همیشه برنامه ریزی یا مدیریت زمان وجود ندارد.
رویکردها و متدولوژیهای سنتی را به کار میگیرد که چندان نوآورانه نیستند.
انجام یک کار زمان زیادی میبرد.
کسانی که سخت کار میکنند همیشه نمیدانند چگونه با مشکلات و چالشهای غیرمنتظره کنار بیایند
اگرچه کار و صرف انرژی واقعا مطلق است، اما تضمینی برای دستیابی به اهداف مورد نظر وجود ندارد.
در حالی که کار هوشمندانه به فرد امکان میدهد زمان خود را بهتر مدیریت کند و زودتر به خانه برود، سخت کوشی فرد را تقریباً منحصرً به محیط کار میکند. الویت اول کار است و تعادل بین کار و زندگی به معنای حضور در خانواده به هم میخورد.
اثرات روانی سخت کار کردن
هنگام تعیین اینکه سخت کار کردن بهتر جواب میدهد یا هوشمندانه کار کردن، یک عامل وجود دارد که باید در نظر گرفته شود. کارگری که ساعتهای بی پایانی را بدون برنامه ریزی مناسب به کار میگذراند، استرس زیادی را تجربه میکند. اثرات روانی مرتبط با این روش کاملاً پیچیده است:
کم کم بی انگیزگی و ناامیدی ظاهر میشود.
سخت کوشی همیشه باعث ایجاد خودپندارگی مثبت و عزت نفس بالا نمیشود؛ به خصوص اگر نتایج مورد نظرحاصل نشود.
دانشگاه سیتی هنگ کنگ یک متاآنالیز انجام داد که در آن متوجه شد گذراندن ساعات طولانی در محل کار بر سلامت افراد تأثیر میگذارد. شاید خستگی مزمن، کیفیت پایین خواب، اضطراب و حتی افزایش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی ظاهر شود.
کار هوشمندانه: نوآوری و کارایی
ممکن است که در طول دوران تحصیل و آموزش، کسی با ما در مورد کار هوشمندانه صحبت نکرده باشد. ما با فرهنگ مبتنی بر تلاش و پشتکار بالا پرورش یافته ایم و زندگی میکنیم و ناخودآگاه تصور میکنیم که هرکسی که سختتر کار کند، بیشتر عاید میکند، اما در واقعیت، کلید چیز دیگری است. موفقیت با استفاده کارآمد از زمان و استفاده از ابزارهای نوآورانه و هدف گرا حاصل میشود.
ویژگیهای کار هوشمندانه
ویژگی اصلی کار هوشمندانه، مدیریت خوب زمان است. تحقیقات نشان میدهد که این مهارت به طور قابل توجهی کیفیت زندگی افراد و عملکردشان را بهبود میبخشد. گواه این امر ویژگیهای زیر است:
آنها کارکنان انعطاف پذیرتر و مستقل تری هستند.
آنها مهارت سازگار شدن و انعطاف پذیری خوبی دارند.
در نظرشان کیفیت بر کمیت ارجحیت دارد.
هوشمندانه کار کردن به معنای خلاق و نوآور بودن است.
این راهی برای جلوگیری از به تعویق انداختن کارهاست.
آنها همیشه هدف گرا هستند و هر کار را به طرز سازمان دهی شدهای مدیریت میکنند.
اساس کار هوشمندانه، اهدافی است که هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت باید به آن دست یافت.
طرز فکر انها به نحوی است که همیشه برای رویارویی با چالشها و مشکلات اماده اند.
آنها از روشهای مبتکرانه برای رسیدن به اهداف استفاده میکنند و نتایج را ارزیابی میکنند تا ببینند چه چیزی میتواند بهبود پیدا کند.
برنامه ریزی در کار هوشمندانه ضروری است و این کار با یک ارزیابی خوب شروع میشود.
در کار هوشمندانه، کارمند برای دستیابی به اهداف پیشنهادی شرکت بسیار خودمختارتر و آزادتر است.
اثرات روانی کار هوشمندانه
یکی از بهترین اثرات کار هوشمندانه این است که فرد کنترل کاملی بر کار دارد و بسیار خودمختارتر و مستقل تراست. همینطور با داشتن مدیریت و برنامه ریزی بهتر در کارهای روزمره، کم کم راه رسیدن به هدف را هموار میبیند. این باعث تقویت خودکارآمدی فرد میشود، آنها احساس شایستگی بیشتری میکنند و عزت نفس آنها بهبود مییابد.
یکی از مزیتهای مهم دیگر هوشمندانه کار کردن نسبت به سخت کار کردن ایجاد تعادل بین کار و زندگی است. در هوشمندانه کار کردن خانه و خانواده فدای کار نمیشوند.
این مدیریت موثر به کارمندان اجازه میدهد تا به راحتی زمان کاری خود را بهینه کنند و بر رفاه خود و شرکت تأثیر بگذارند. هر گونه انرژی جسمی و ذهنی که به خوبی کانالیزه شود، نتایج مطلوبی به همراه دارد.
سخن پایانی:
در این مرحله، رویکرد واضح است:
– رویکرد کاری که با ذهنیت و نگرش هوشمندتر و انعطافپذیرتر پشتیبانی میشود، همیشه سودمندتر، سازندهتر و موفقتر خواهد بود.
با این حال، لازم است تأکید شود که هوشمندانه کار کردن نیز به معنای سخت کوشی است. فقط به روشی برنامه ریزی شدهتر با دانستن اینکه چگونه انرژی فیزیکی و ذهنی خود را همیشه سرمایه گذاری کنید. علاوه بر این، هوش، ذهنیت نوآورانه و انعطاف پذیر نیز به معنای تلاش و سخت کوشی است.
این دو کره باید با هم استفاده شوند، اما همیشه نبوغ و کیفیت را بر کمیت ترجیح میدهند. این تنها راه برای مدیریت بهتر زمان، قدرت و انگیزه است. چیزی که در مشاغل مشهود است این است که اغلب زمان بیهوده هدر میرود و گاهی اوقات تلاش بدون اینکه نتایج مورد انتظار را به همراه داشته باشد بر سر زبانها میافتد.
در مواجهه با این سوال که کار سخت یا هوشمندانه کدام عاقلانهتر است، اجازه دهید بعد دوم را ترجیح دهیم، بدون اینکه ارزش فداکاری و تلاش منظم و سازماندهی شده را کنار بگذاریم. این ترکیبی است که به اشتیاق و انگیزه افزوده میشود و منجر به موفقیت میشود.
منبع: سواد زندگی