به گزارش زیرنویس، زنی ۳۰ ساله به علت تقاضای طلاق همسرش درحالیکه اشک از چشمانش سرازیر بود وارد مرکز مشاوره شد و در شرح ماجرایش گفت: دبیرستانی بودم که با همسرم به صورت سنتی ازدواج کردم.
والدینم بدون اینکه نظر مرا بپرسند از من خواستند که برای عقد حاضر شوم .چرا که پدرم اعتیاد داشت و مادرم به تنهایی با کار کردن در آشپزخانه یک رستوران زندگی ما را اداره می کرد . بعد از ازدواجم چون با خانواده همسرم زندگی می کردیم هیچ اختیاری نداشتم و اجازه انجام مستقلانه هیچ کاری نداشتم . همسرم برای هیچ کاری نظر مرا نمی پرسید و خانواده اش در اولویت بودند.
از سه سال پیش متوجه شدم به من خیانت می کند و هر بار که در این مورد اعتراض می کردم مرا کتک می زد و تحقیرم می کرد که اگر جایی داری برو… چون خوب می داند جایی برای رفتن ندارم . از طرفی مادر و خواهرانش هم با من دعوا می کردند و من دهانم را می بستم. تا اینکه در فضای مجازی با مردی که همسن خودم بود آشنا شدم و با او دردودل کردم .بعد از مدتی با هم قرار گذاشتیم که همدیگر را ببینیم و تا وقتی که مدرسه ها بود مشکلی نداشتم و به بهانه مدرسه با آن مرد قرار می گذاشتیم ولی بعد از مدرسه پسر بزرگم که تحت نفوذ پدر و خانواده پدرش است متوجه شد و موضوع را به پدرش گفت.
حالا بعد از چند ماه کشمکش ، همسرم به دستور مادر و خواهرانش قصد دارند مرا طلاق دهند و به حرف های من که بسیار پشیمانم توجهی ندارند.
دیدگاه کارشناسی
پروانه میرزایی کارشناس ارشد روانشناسی
مراجع به دلیل اعتیاد پدر مجبور به ازدواج در سن پایین و علی رغم میلش نموده است . به دلیل پیوند عاطفی ضعیفی که با همسرش داشته وبی توجهی همسر و دخالت های خانواده اصلی ، دچار احساس تنهایی و افسردگی شده است و به دلیل خیانت های مکرر همسر دست به مقابله به مثل کرده است
اقدامات انجام شده توسط مرکز مشاوره و یا دوایر مددکاری برای کیس ویژه :
ـ همدلی با مراجع و ایجاد احساس اعتمادو پذیرش شآن انسانی مراجع
ـ استفاده از تکنیک گوش دادن فعال و تخلیه هیجانی
ـ آموزش ابراز هیجانات و عدم جلوگیری از بروز هیجانات
ـ آموزش مهارتهای مقابله ای هیجان مدار سالم با کمک مراجع
ـ-دعوت از همسرآسیب دیده جهت اجرای پروتکل درمان خیانت زناشویی برای رسیدن به بخشش و بازسازی و ترمیم رابطه
ـ آموزش مهارت حل مسئله و ارتباط موثر، مهارت تاب آوری و سازگاری جهت ایجاد رابطه متعهدانه