به گزارش “ورزش سه”، بعد از دو هفته مذاکرات با مربیان مختلف سرانجام مدیران استقلال موفق شدند تا با پیتسو موسیمانه مربی آفریقایی قرارداد ببندند. در دو هفتهای که سهراب بختیاریزاده هدایت استقلال را برعهده داشت یک برد و یک شکست تلخ در کارنامه آبیها ثبت شد و با توجه به امتیازاتی که جواد نکونام در ابتدای فصل از دست داده بود، کار برای مربی جدید که شناخت چندانی هم از فوتبال ایران ندارد، بسیار سخت خواهد بود.
موسیمانه به غیر از جبران امتیازات از دست رفته در لیگ باید به فکر بازیهای دشوار لیگ نخبگان هم باشد؛ از آن طرف تحمل هواداران آبی هم کم شده و دیگر جای هیچگونه اشتباهی نیست. به بهانه شکست سنگین مقابل ذوبآهن و انتخاب سرمربی جدید با حسن روشن، یکی از بزرگان استقلال گفتوگویی با اعتماد انجام داده که ماحصل آن را در ادامه میخوانید.
استقلال متحمل باخت سنگینی به ذوبآهن شد. علت این شکست چه بود؟
والله من نمیدانم درباره این باخت چه باید بگویم چون تنها تیمی که اینور و اونور میشود و اذیتش میکنند، استقلال است که این هم درست نیست. هوادار هم آدم است و این تیم را دوست دارد و درست نیست که تا این حد اذیت میکنند. البته این اذیتها ناخودآگاه است و عمدی نیست اما درست نیست.
انتظار این شکست پرگل را داشتید؟
بله! برای اینکه اداره باشگاه ناجور است. پارسال ما معتقد بودیم تیم ستاره ندارد و همه در یک سطح هستند و تلاش هم میکنند، اما چون ستاره نداریم نتیجه نگرفتیم امسال ۶۰ میلیارد به آن بده و فلانی را بیاور، رفتند رامین رضاییان را آوردند و تا دو هفته پیش هر کسی من را میدید میگفت امسال قهرمانیم میگفتم: حتما! مگر کشتی است که یک نفر تیم را قهرمان کند؟ در بازیهای انفرادی ممکن است یک نفر قهرمان شود، اما در ورزشهای گروهی باید یک تیم خوب داشت تا نتیجه گرفت. ای کاش بازیکن نمیگرفتند و همان بازیکنان فصل پیش را حفظ میکردند ولی بهتر نتیجه میگرفتند. استقلال جزء تیمهایی است که هر سال ۵-۴ بازیکن را از دست میدهد. این تغییرات باعث میشود تا تیم جا بیفتد فصل تمام میشود. مسی و رونالدو هم قرارداد ۶-۵ ساله میبندند. من شنیدم اینجا قراردادها مبلغ شصت تا هفتاد میلیارد است! گفتم حتما آخرالزمان شده است! اینطور ریخت و پاشها نه که وضع را درست نمیکند بلکه وضعیت را خرابتر از آن چیزی که هست، میکند.
قبول دارید در این مدت بختیاریزاده هم نمیتوانست کاری کند؟
سهراب هم مقصر است! سهراب بچه باشخصیتی است. همین بازی قبلی هم لباس شیکی پوشیده بود که تیپش شبیه خارجیها شده بود! او سنگین و باوقار بازی را اداره کرد که ما حظ کردیم! اما اشتباه کرد بهخصوص آنجا که به او گفتند فعلا باش تا سرمربی بیاوریم. این حرف اصلا درست نبود. هر مربی مثل اوفارل و رایکوف و مربیان بزرگی که قبلا به ایران میآمدند، آرزوی بزرگ آنها کار در ایران بود و حتما هم میخواستند باشگاه کمیته فنی داشته باشد تا حامی سرمربی باشد. الان یکی را آوردند دوتا باخت بیاورد میگوید تیم را که من نبستم و حالا سال بعد اگر بودم، چشم! بعد اینکه الان لیگها شروع شده و مربی خوب که بیکار نیست. در ۱۵ سال گذشته یک مربی نشان بده به ما که یک مربی موفق بوده و سر کار بوده و آوردهاند تا مربی استقلال باشد؟ الان چند تا دلال داریم که اینجا خانه و زندگی دارند و برای بازیکنان و مربیان درجه ۴-۳ کار پیدا میکنند و حتی فارسی هم به آنها درس میدهند! که در هر سوراخی شد او را جا دهند! به شما قول میدهم اگر این مربی عالی هم باشد با شرایطی که ایران و استقلال دارد دو تا سه تا بازی که ببازد یا خودش میرود یا رهایش میکنند.
موسیمانه در فوتبال آفریقا عملکرد خوبی داشت در کشور ما هم میتواند موفق شود؟
فقط این نیست که سابقه خوبی داشته باشد ما دورههایی را به خرج عربها رفتیم که آنجا چیزهایی دیدیم که قبلا ندیده بودیم. در الاهلی دبی ما ۸ تا زمین داشتیم! یک زمین فقط برای تاکتیک و تکنیک بچهها بود. بچههایی از آکادمی تا امید که ۶ روز در هفته را آنجا تمرین میکردند. ما از فوتبال دنیا خیلی عقب هستیم خدا کند این مربی به خاطر هواداران خوب باشد و نتیجه بگیرد هر چند فکر میکنم نتیجه نمیگیرد و باید به قول علی پروین برگردیم به تاکتیک علی اصغری! به همین مربیان خودمان. بعد هم برویم بیرون از خانه گل بخوریم و برگردیم. ما وقتی زمین تمرین نداریم و ابزار حرفهای نداریم حالا بروید خدای فوتبال را بیاورید! مشکل ما اول نداشتن استادیوم و امکانات است. باشگاه استقلال پنج سال قبل زمین داشت و استخر و سونا داشت اما حالا چی؟ برای این مربی آرزوی موفقیت دارم اما اگر نخواهد کمیته فنی کمکش کند با دوچرخه میرود! حالا ببینیم چه میشود!
درباره عملکرد مدیریت صحبتی دارید؟
ما که مدیریت کلان باشگاه نداریم؛ ما شخصی داریم که مدیر عامل است و فکر میکنم خودش تصمیمگیرنده است که اینطور نیست! به او میگویند چه کار کند چون مال این کار نیست. آدم بسیار خوبی است اما مال این کار نیست. با من دو جلسه گذاشت من میگفتم میخواهم بروم مشهد آنها میگفتند برو زاهدان! من بمیرم هم میخواهم سر سنگ بنویسند آرزوی من داشتن کمیته فنی در باشگاه بود که باید به گور ببریم!
صحبت پایانی؟
آرزو دارم هواداران این تیم خوشحال باشند. دو هفته پیش یک هوادار سکته کرد و مرد. دستاندرکاران و مدیران و هیئتمدیره به فکر این باشند که هوادار با برد و باخت این تیم سکته میکند.