کفاشیان و تاج به من قول می دادند ولی زور باشگاه ها بیشتر از آنها بود
سرمربی سابق تیم ملی امید گفت: این به دور از کرم خدا است که ما بدون داشتن امکانات و پشتوانه به المپیک برویم در حالی که خدا به حق پاداش میدهد.
غلامحسین پیروانی در گفتوگو با خبرگزاری آنا، درباره انتشار برنامه و مقررات فوتبال پایه ایران اظهار کرد: تیمهای پایه نیاز مبرم به توجه دارند ولی این توجه در کلام و دفترچه و کاتالوگ و بروشور یا هر چیز دیگری که در حد حرف باشد هیچ کمک نمیکند. سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی، به عمل کار برآید به سخندانی نیست. ۵۰ سال است که فقط حرف زدهایم، اینکه نیم قرن است به المپیک نرفتهایم فقط تقصیر مربیان نیست. زیرساخت خراب است، چرخه ناقص داریم، چله تابستان ۳ بعدازظهر بازی امیدها را میگذارند، آخر این چه برنامه ریزی متحجرانهای است؟
فکر نمیکنم جلالی موفق شود
وی ادامه داد: تمامی تیمهای ملی پایه ناکام میشوند، چون باشگاهها زیر پر و بال این تیمها را نمیگیرند. قانونی هم نداریم که با اجرای آن باشگاهها نتوانند از دادن بازیکن به تیمهای ملی تمرد کنند. ۱۲ سال سرمربی فجرسپاسی بودم و فقط از تیمهای جوانان و امید بازیکن میآوردم، از برکناری هم نمیترسیدم. الان مربیان و مدیران در حاشیه امنیت نیستند، برای همین میترسند به بازیکن جوان بازی دهند و فقط نتیجه گرا هستند. در این شرایط پشتوانهای برای تیم ملی بزرگسالان نداریم. مجید جلالی آدم مثبتی است، برنامه دادن را میداند ولی اجرای دقیق برنامهها تیم را به هدف میرساند. فکر نمیکنم جلالی موفق شود، چون سختافزار نداریم، برای تیمهای بزرگسالان زمین چمن نداریم بعد برای پایهها زمین داریم! زشت است این شهر و آن شهر میکنیم تا زمین برای بازی جور شود و باعث آبروریزی شده، انتظار نابه جایی است که منتظر موفقیت تیمهای پایه در تمامی ردههای سنی باشیم.
یخ کردم وقتی بازیکنم را در بازی تیمش دیدم
سرمربی سابق تیم ملی امید گفت: سرمربی تیم امید بودم و ۲۶ بازیکن را دعوت میکردم، در زمان تمرین ۱۲ بازیکن داشتیم، به کفاشیان و تاج میگفتم تیمها یار نمیدهند و قول میدادند اجازه ندهند برای تیمهای خود بازی کنند، بعد بازی تیمها که شروع میشد بازیکنان درون زمین بودند. من یخ میکردم وقتی میدیدم بازیکن تیم ملی به جای حضور در اردوی تیم، برای تیمهای باشگاهی خود به میدان میرود. زمان ریاست صفایی فراهانی حمایت شدیم و بعد از آن دوباره تیمهای پایه رها شدند. فونداسیون تیمهای پایه قوی نباشد به جایی نمیرسیم. زمانی که من در تیم ملی جوانان بازی میکردم در سالهای ۵۲ و ۵۳ قهرمان آسیا شدیم، چون ۶ ماه اردو داشتیم، سال ۵۶ هم به جام جهانی صعود کردیم ۵۷ در ۱۹۷۸ آرژانتین از همان تیم جوانان بازیکن داشتیم. چون باشگاهی جرئت نمیکرد به تیم امید بازیکن ندهد، بعد من که سرمربی تیم امید شدم در بازیهای آسیایی گوانگژو شجاع خلیلزاده و بختیار رحمانی را ندادند تا با تیم امید باشند.
خدا عادل است و به حق پاداش میدهد
وی خاطرنشان کرد: الان با تیم ملی جوانان هم به هیچ عنوان همکاری نمیشود و تیم خوب حسین عبدی هم ناقص است. تا زمانی که بذری برای تیمهای پایه نکاریم، خوب کشاورزی نکنیم اصلاً نمیتوانیم موفق شویم. دور از کرم خداست ژاپن و کره جنوبی که بهترین و عالیترین سرمایه گذاری را در آسیا روی تیمهای پایه خود میکنند ناموفق باشند و ما به المپیک برویم. البته که ژاپن بهتر مدیریت میکند، تیم ملی بزرگسالانش موفقتر میشود و یقه آلمان و گندهتر از آن را هم میگیرد. خدا عادل است و به حق پاداش میدهد. بستری آماده نکردیم و انتظار داریم المپیک برویم. ژاپن و کره در المپیک هم مدال فوتبال گرفتهاند. سرطان فوتبال ما نداشتن قانونی است که نمیتواند باشگاهها را مجبور کند بازیکن به تیمهای ملی پایه بدهند. اگر این سرطان درمان نشود هیچ علاجی نداریم. تعامل بین باشگاهها و فدراسیون فوتبال نباشد امکان کسب موفقیت نداریم. این راهکار اجرایی نشود به مشکل میخوریم. با زبان خوش به جایی نمیرسیم، کمیته انضباطی جریمه و محروم کند تا باشگاهها جرئت نکنند به تیمهای پایه بازیکن ندهند.