در مطلب زیر سعی شده تا ساختار و کارکرد سازمان وکالت در عصر امام حسن عسکری (ع) و نقش آن حضرت در تقویت این نهاد مورد بررسی قرار گیرد.
امام حسن عسکری (ع) با ایجاد جنبش علمی، آموزشهای عقیدتی و تعیین وکلا در مسیر بصیرت افزایی و آگاهی بخشی به پیروان خویش گام نهاد و بدین ترتیب ارتباط مردمی گستردهای ایجاد کرد. این اقدام ماندگار و ارزشمند یازدهمین پیشوای شیعیان (ع) الگویی در عصر غیبت برای پیروی و تبعیت از نائبان عام امام زمان (عج) به شمار میرود.
فعالیت سازمان وکالت و اوج آن
خلفای عباسی از هر طرف امام حسنعسکری (ع) را تحت کنترل داشتند. شرایط بحرانی که این امام همام (ع) با آن رو به رو میشد، وی را وادار ساخت تا ابزار جدیدی برای ارتباط با اعضای جامعه و پیروان خود جست و جو کند. وظایف این نهاد تنها به امور مالی محدود نبود، بلکه وظایف ارشادی، ارتباطی و سیاسی را نیز شامل میشد. نظام ارتباطی یا دیوان وکالت از عصر امامت امام محمدباقر (ع) آغاز و این سازمان به طور مداوم و مستمر تا عصر غیبت کبری به فعالیت خود ادامه داد. به این معنا که در دوره هیچ یک از ائمه (ع) کار این نهاد به تعطیلی کشیده نشد.
دوران منتهی به عصر غیبت به ویژه زمان امام حسنعسکری (ع) یکی از حساس و مهمترین دوران فعالیت شبکه وکالت شناخته میشد. امام حسن عسکری (ع) در صدر این سازمان قرار داشت، سپس عثمانبن عمر به عنوان وکیل ارشد و برخی از برجستهترین وکلای امام (ع) به عنوان دستیار وکیل ارشد، وکالت نـواحی مـختلف را برعهده داشتند و در آخر وکلای محلی در شهرها و نواحی مختلف شیعهنشین در قاعده هرم قرار میگرفتند. سازمان وکالت، نقش مهم و تعیینکننده در جهت پیشبرد اهداف ائمه (ع) داشتهاست. شناخت این نهاد، تبیین و تحلیل عملکرد آن، یکی از زوایای نـاشناخته زندگانی امامان معصوم (ع) را به نمایش میگذارد.
حکومت عباسی از نفوذ و مـوقعیت مهم اجتماعی امام حسنعسکری (ع) همواره نگران بـود و همین عاملی میشد تا امام (ع)، ۲ روز در هفته در دربار حاضر شود تا آنها از وجود امام (ع) خاطر جمع شوند. همین امر سبب شد تا امام (ع) با توجه به پراکندگی جمعیت شیعه در آن دوره، اقدام به تعیین وکیل کند و همین واژه را برای نمایندگان به کار میبردند. در زمان امامین عسکریین (ع) فعالیت سازمان با توجه به عوامل و زمینههای خاص این دوره که در آستانه غـیبت بود، تکامل یافت. عصر غیبت صغری نقطه اوج فـعالیت نهاد است به طوریکه در این مرحله، نواب چهارگانه به علت عدم حضور ولی عصر (عج) در صدر سازمان و واسطه میان امام (ع) و دیگر وکلا بودند و با مرگ علیبن محمد سمری نایب چهارم حضرت مهدی (عج) و شروع غیبت کبری فعالیت سازمان وکالت نیز به پایان رسید.
ذکر این نکته ضروری است که پایان کار سازمان به معنی سقوط و انحطاط نـیست. بـا فرا رسیدن عصر غیبت و عدم حضور امام (ع) مأموریت سازمان خاتمه یافته بود و وجود آن موضوعیتی نداشت. یکی از عوامل اساسی ایجاد این نهاد لزوم ارتباط میان امامان معصوم (ع) و پیروان آنها بود. این مسأله زمانی روشنتر میشود که به گستردگی عالم اسلام در آن عصر و پراکندگی شیعیان در نقاط مختلف از جمله عراق، حجاز، ایران، یمن، مصر و مغرب توجه شود و به همین دلیل لازم بود تا افرادی به عنوان نمایندگان و افراد مورد اعتماد ائمـه (ع) به مناطق دور و نزدیک اعزام و رابط میان رهبری و پیروانش باشند.
هر چند وجود خفقان جامعه آن روزگار را نمیتوان علت اصلی تشکیل نهاد وکـالت دانـست، اما بـه طور قطع، این مسأله علت تشدید فعالیت این نهاد و گسترش و توسعه آن بود. یکی دیگر از نیازهای تشکیل این نهاد، آماده سازی شیعیان برای پذیرش وضعیت جدید در عصر غیبت بود؛ عصری که شیعه در آن جـز از طـریق نمایندگان و وکلای امام (ع)، امکان ارتباط با او را نداشت. با توجه به همین امر بود کـه هـر چه شیعه به عصر غیبت نزدیکتر میشد، راه ارتباط مستقیم او با امـام (ع) نـیز مـحدودتر میشد و در مقابل، نهاد وکالت نیز تقویت میشد تا جایی که در زمان امامین عسکریین (ع) غالب ارتباطات شیعه با این ۲ امام بزرگوار از راه مکاتبه یا وکلا و نمایندگان صورت میگرفت. از آن رو مـیتوان گـفت کـه حداقل در عصر امام هادی و عسکری (ع)، تقویت نهاد وکالت به خاطر تمهید و زمینهچینی برای ورود شیعه به عصر غیبت بوده است.
ساختار سازمان وکالت در عصر امام حسن عسکری (ع)
والاترین جایگاه در سازمان وکالت بـر عهده امام حسن عسکری (ع) بود. اموری مانند تعیین وکلا و معرفی آنان به شـیعیان، نـظارت بر عملکرد آنان، تأمین مـالی وکـلا، عزل وکـلای خـائن و فـاسد، معرفی جریانهای مدعیان وکالت و بـابیت و بـرخورد قاطع با آنان از عمدهترین مسوولیتهای یازدهمین امام شیعیان (ع) به عنوان رهبر سازمان بـود. امام حسن عسکری (ع) در چندین مرحله به انتخاب وکیل اقدام میکرد. برپایه شواهد تاریخی، چهار منطقه اصلی از نظر سازمان وکالت برای شیعیان وجود داشت. ناحیه نخست بغداد، مدائن و کوفه، ناحیه دوم بصره و اهواز، ناحیه سـوم قم، همدان و مناطق جبال و ناحیه چهارم حجاز، یمن و مصر بودند.
در پایینترین سطح سازمان وکالت، وکلای مستقر در شهرهای مختلف بودند که با افراد عادی در ارتباط و در انتخاب این افراد توان اجرایی و محلی بودن آنان در نظر گرفته میشد. این وکلا بازوی اجرایی سازمان و با شیعیان در ارتباط مـستقیم بودند. برخی از وکلا افزون بر انجام امور شخصی امام حسن عسکری (ع) مسوولیت دریافت و ارسال نامههای ایشان را نیز برعهده داشتند. در میان اصحاب ائمه اطهار (ع) برخی از شاگردان، فقیه، محدث و متکلم حضور داشتند که به عنوان مبلغ مذهب اهل بیت (ع) و به منظور ترویج فقه به مناطق مختلف فرستاده میشدند و محل رجوع شیعه و پاسخ گـویی شبهات و سؤالات دینـی را آنان برعهده داشتند.
کارکردهای نهاد وکالت و نقش سیاسی آن
با افزایش شیعیان، منابع و نیازهای مالی بـه طور همزمان افزایش مییافت. برای جمعآوری این منابع باید شبکهای از نمایندگان تشکیل میشد تا این وجوه را از پیروان جمعآوری و به امام (ع) تحویل دهند، ضمن آنکه پس از آن نیز میبایست طبق دستورات امام (ع) بـه توزیع آن در جهت اهداف سازمان اقدام کـنند. اهـمیت این کار به اندازهای بود که گاه هدف از تأسیس سازمان وکالت را جمع آوری وجوه شرعی، اعم از خمس، زکات، هدایا و نذورات شیعیان دانسته انـد. این وجوه، عمدهترین منبع مالی سـازمان شمرده میشد. امامان (ع) میتوانستند با استفاده از این سازمان، هزینههای لازم برای انجام امور شیعیان را تأمین کنند. یکی دیگر از مهمترین اهداف تشکیل سـازمان وکـالت، تـعلیم معارف اهل بیت (ع) به شیعیان و ارشاد آنان به حق، در عصر حیرت، بـروز تردیدها و شبهات بود. البته همه وکلا از جهت علمی و معرفتی در یک سطح نبودند. در میان وکلا، برخی آنچنان از نـظر علمی و آشـنایی با معارف و احکام برجسته بودند که امامان (ع)، افراد را به آنان ارجاع مـیدادند تـا علوم دینی و وظایف شرعی خود را از آنها جویا شده و فرا بگیرند.
وکلا مهمترین مـرجع و مـلجأ در حل معضلات علمی و اعتقادی شیعیان بودند. آنان گاه این وظیفه را شخصی و گاه از راه اخذ و ارسال نامههای حاوی سوالات شیعیان به معصومان (ع) و متقابلا تحویل پاسخ آنها به شیعیان انجام مـیدادند. اهتمام حاکمیت عـباسی در عصر غیبت برای شناختن اعضای نهاد وکالت، نشان از وجود نقش سیاسی این نهاد دارد. از مؤیدات وجود نقش سیاسی برای این نهاد و اعضای آن، شرکت مستقیم یا غیرمستقیم اعضای این نهاد در قـیامهایی است که بر ضد حاکمیت عباسی شکل میگرفت. عدم مشروعیت نظام حاکم، آگاه سازی مـردم از مـوضع امام (ع) در رخدادهای سیاسی، نفوذ در دستگاه حکومت و مساعدت به نیازمندان از جمله اهداف ویژه سـیاسی سازمان وکالت به شمار میرفت.
منبع: پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ