جورج شکور؛ خالقِ سه‌گانهِ حماسه‌های ماندگار محمدی، علوی و حسینی، درگذشت

جرج شکور، عاشقانه، سروده‌های محمدی، علوی و حسینی‌اش را در قاب سه حماسه فاخر و بی‌بدیل تنظیم و نشر داد و آنها را در حالی‌که می‌خروشید، می‌خواند و با تمام وجودش به موالی‌اش، ابراز عشق و ارادت می‌ورزید و با حلاوت دیوان «ملحمهالحسین»اش، طمطراق ابیاتش و خوانشِ حماسی‌اش غوغا به پا می‌کرد.

این شاعر نامدار مسیحی در آخرین دیوان خود یعنی «ملحمه الرسول» (یک حماسه تاریخی با رویکرد امروزی که از تخیلات پوچ و بیهوده خالی و تاریخ را با رعایت زمانی و بدون جانبداری عرضه می‌کند) به دلبستگی و شیفتگی شدیدش به امام علی و سیدالشهدا( علیهما السلام) تصریح و با شور و شعف، از سفر خود به نجف و کربلا و زیارت حرم این بزرگواران تعریف می‌کند و موفقیت خود را در مدح اهل بیت(ع) مرهون لطف و یاری الهی می‌داند، در آغاز سخن، پیامبر را خطاب قرار داده و می‌آورد:

رسولُ اللهِ،ألْهَمَنی کَلاماً کَمِثْلُکَ حینَ  ألْهَمَکَ  العَلیُ
غَداً سَیُقالُ بَعْدی طابَ شِعْرٌ بهِ مَدْحُ النُبوَهِ عیسوی
«ای رسول خدا خود سخن را به من الهام کن چنان که خداوند بزرگ بر تو وحی کرد، فردا روز پس از من خواهند گفت: خوشا شعری که یک مسیحی در آن پیامبر را ستایش کرده است».

جرج از «علی» هم که علاوه بر خارق‌العاده بودنش، مردی در منتهای بلاغت در ادبیات عرب است، روایت‌ها کرد و او را بزرگ‌مردی از شگفتی‌های تاریخ می‌دانست. وی از هنگامی که  دانش‌آموز بود، شیفته نهج‌البلاغه علی(ع) شده بود.
عشق بی‌انتهایش به امام حسین (ع)، شگفتی دیگری بود؛ به‌گونه‌ای که همواره از سن جوانی تا پیری اظهار می‌داشت که اگر در دوران امام حسین(ع) می‌زیستم، بی‌شک به یاری وی می‌شتافتم و در صحرای کربلا همراه امام به شهادت می‌رسیدم و اینکه شهادت در کنار امام حسین، افتخار بزرگی است که آرزو دارم نصیبم شود.
ابیات ذیل، من را به یاد آن روزی انداخت که این ادیب توانا با حماسه‌ای وصف‌ناپذیر و با صدایی رسا و به‌سان یک مداح تمام‌عیار اهل بیت(ع) شعرش را برایم می‌خواند؛ گویی که در جمع‌مان صدها نفر حضور دارند و شنونده او هستند و پای روضه عاشقانه موزون او نشسته‌اند. جرج در انتها من را خطاب قرار داد که: «این دیوانِ حسین باید در خانه یکایک ایرانیان وجود داشته باشد».

علی الضَّمیرِ دَمٌ کالنَّار مَوَّارُ
إنْ یُذْبَحِ الحَقُّ، فالذُبَّاحُ کُفَّارُ
دَمُ «الحُسینِ»سَخِیٌّ فی شَهادتِه
ماضَاعَ هَدْراً، به للهَدی أنوارُ
وللشَّهاده طَعمٌ لم یَذُقْهُ سِوَی
الشُّمِّ الأُلَی أقْسَمُوا،إنْ یُظلَمُوا ثارُوا…
بر دل و جان خونی است جوشان و
بسان آتش شعله‌ور،
اگر حق را سر ببرند بی‌شک قاتلان جنایتکار کافرند.
خون حسین(ع) بخشنده و راهگشاست؛ خونی که هدر نرفت و چراغ روشنگر راه هدایت شد. شهادت طعمی دارد که کسی نچشیده است جز آزادگانی که قسم خورده‌اند برابر ظلم سر خم نکنند و قیام کنند.

دوستداران زنده‌یاد جورج شکور فردا وی را به «آرامگهِ ابدی» خانوادگی‌اش که تنها چند متر با «منزلگهِ دنیوی»‌اش فاصله دارد، خواهند سپرد؛ همان جایی‌که سنگ‌نوشته و شاه‌بیت جورج، به دستور او، زینت‌بخش آن است تا تشییع‌کنندگان، این گفتار فاخر، پندآموز و پُر مغز را به یاد بسپارند که:

کُن بِنا قَبْرَنا حَنوناً رؤوفاً
ما أشَدّ الظَلامَ تَحْتَ التُرابِ!
لَمْ تَسَعْنا الأقطارُ طولاً و عَرْضاً
کَیْفَ نحیا فی ظُلْمَهٍ و أکُتِآبی؟!
إننی خالِدٌ بِذِکری و شِعْری
وفِعالی وفی قُلوب صِحابی
هذهِ سُنهُ الحیاهِ مَماتٌ
ثُمّ بَعْثٌ فی جَنهِ الأطْیابِ!

با ما در قبرمان مهربان و دلسوز باش،
در زیر خاک چقدر تاریک است!
طول و عرض (گستره‌) کشورها نمی‌تواند ما را در خود جای دهد،
چگونه می‌توانیم در تاریکی و افسردگی زندگی کنیم؟!
من در یاد و شعر و کردار و دل‌های یارانم جاودانه‌ام.
این است قانون زندگی: مرگ سپس رستاخیز در بهشت عطرها!
جورج شکور
آگوست ۲۰۲۰ میلادی

۲۴۵۲۴۵

منبع: خبـرآنلاین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

advanced-floating-content-close-btn