تینا مزدکی- رضا قربانی، هم بنیانگذار راهکار، نائبرئیس کمیسیون تحول، نوآوری و بهرهوری اتاق بازرگانی تهران و رئیس سابق کمیسیون فینتک سازمان نصر تهران، مهمان «کافه خبر» زیرنویس بود؛ با توجه به بازتاب رسانهای گسترده اظهارنظرهای یکی از مدیران میانی سازمان تامین اجتماعی در خصوص پلتفرمهای سلامت دیجیتال، با رضا قربانی در خصوص اختیارات این سازمان و محدودیتهایی که برای پلتفرمهای سلامت دیجیتال ایجاد میکند، به گفتوگو پرداختیم؛ مشروح این گفت و گو را در ادامه بخوانید:
تأمین اجتماعی؛ نهادی علیه کارگر و کارفرما
رضا قربانی بر این باور است که امروز سازمان تأمین اجتماعی به یکی از قدرتمندترین نهادهای کشور، بدل شده است؛ او در این باره گفت:« سازمان تامین اجتماعی، هر کاری که دلش بخواهد میتواند انجام دهد. در حال حاضر میتواند تصمیم بگیرد که تمام حسابهای بانکی یک نفر بلاک شود و این امر، دردناک است و در مقابل، کسی در برابر کاربر پاسخگو نیست که چه اتفاقی افتاده است.»
او ادامه داد:«تأمین اجتماعی امروز به مهمترین مانع جدی بستر راه کسبوکارها تبدیلشده است. شما نمیتوانید کارآفرین و کسبوکاری پیدا کنید که اکنون بدهی جاری به تأمین اجتماعی نداشته باشد. سازمان تأمین اجتماعی به یکنهاد علیه کارگر و علیه کارفرما تبدیلشده است.»
رضا قربانی بابیان این موضع که تأمین اجتماعی با افکار اشتباه چپ در دهه شصت، مسیر اشتباهی را رفت؛ گفت:« سازمان تامین اجتماعی با هدف گرفتن حق کارگر از کارفرما ایجاد شد اما کدام کارگر امروز بهحق و حقوق خود از طریق سازمان تأمین اجتماعی رسیده است جز اینکه تمام کارگران مجبورند به صورت مرتب به سازمان تامین اجتماعی پول پرداخت کنند؟»
سازمان تامین اجتماعی موفقترین مدل کسبوکار در کشور است
او گفت:« اکنون موفقترین مدل کسبوکار در ایران سازمان تأمین اجتماعی است؛ مدلی که نه به دولت پاسخگو است و نه به کسبوکار و نه به کارگر. نگاه بالا به پایین و نگاه رعیت محور دارد. پول میگیرد و هر کار دلش میخواهد میکند، در نهایت به هیچکس پاسخگو نیست.»
او با اشاره به این موضوع که تأمین اجتماعی اصلاً اهل تعامل و گفتوگو نیست، گفت:« سازمان تأمین اجتماعی از بالا به پایین با کارگران برخورد میکند.»
تأمین اجتماعی به طرفه العینی جلوی کسبوکار را میگیرد
رضا قربانی در ادامه با اشاره به اینکه سازمان تأمین اجتماعی امروز به هر حوزهای ورود پیدا میکند؛ گفت:« واقعیت این است که سازمان تأمین اجتماعی ضمانت اجرای سنگینی دارد. همه کسبوکارها امروز از سازمان تأمین اجتماعی میترسند، چون به طرفه العینی آنها را میبندد، جریمههای سنگین میکند و به هیجکس هم جوابگو نیست. منطقی که دارد این است که اگر نمیتوانید، جمع کنید.»
پس دورکاری و فریلنسری چه میشود؟
قربانی بابیان این موضوع که سازمان تأمین اجتماعی، تغییر را قبول نکرده است، گفت:« تأمین اجتماعی نه سامانهها و سیستمها را بهروز کرده و نه سعی کرده با تغییرات همراه شود؛ منطق تغییرات را قبول نکرده، یعنی منطق سازمان تأمین اجتماعی امروز همان کارگر و کارفرما چهل سال پیش است. گویا کارگر میرود درجایی کار میکند و کارفرمایی هست و درنهایت کاری انجام میشود. پس دورکاری و فریلنسری چه میشود؟»
او افزود:«یکی از شغلهایی که همواره شاغلان آن در سازمان تأمین اجتماعی به مشکل برخورد میکردند، خبرنگاری و دورکاری بوده است. زمان برد تا متوجه شوند که خبرنگار کسی است که در دفتر حضور ندارد؛ یعنی مأمور بیمه میآمد و میدید که خبرنگار نیست و این منطق که خبرنگار رفته تا مصاحبه بگیرد، برای او قابلقبول نبود. زمان برد تا چنین موضوع بدیهی جا بیفتد.»
تأمین اجتماعی، حیاط خلوت بعضیها است
این فعال حوزه کسبوکار دیجیتال گفت:«سازمان تأمین اجتماعی از آن جاهایی است که دیگر حتی ایدئولوژیک هم نیست، برای بعضیها حیاطخلوت است اما ازآنجاهایی است که باید شخم بخورد.»
او همچنین در مورد شکل گرفتن سازمانهای دیگری در این حوزه، گفت:« بعضی از دوستان موضوعی را مطرح میکنند و به نظر بد نیست، آنهم این است که سازمانهایی همراستای تامین اجتماعی شکل گیرد. چه الزامی وجود دارد که من برای تأمین آتیه خود، فقط به یک جا پول بدهم.»
تأمین اجتماعی اکنون داروغه است!
او در آخر با اشاره به اینکه سازمان تامین اجتماعی، تغییر ماهیت داده است، گفت:« تامین اجتماعی، سازمانی است که باید خدمات بدهد، داروغه نیست که پول بگیرد اما امروز به شکلهای مختلف از سهم کارگر و کارفرما میگیرد، در قراردادها ورود میکند، به بحث مفاصا حساب ورود میکند و همه را فلج کرده است. تأمین اجتماعی حتی عددی نمیدهد و حتی اگر عددی بدهد نیز، این عدد اینقدر مبهم، گنگ و پیچیده است که معلوم نیست از کجا آمده است.»
۲۲۷۳۲۳
باسلام خدمت جناب قربانی بنده یک بیمار اسکیزوفرنی با ۲۳ سال سابقه کار ، متاهل و دارای دو فرزند هستم ، مدت سه سال است درگیر درمان و بستری و شوک درمانی و تزریق آمپول ریسپریدان در بیمارستان اعصاب و روان ابن سینا هستم و با تأیید فوق تخصص اعصاب و روان از کار افتاده شدم . با توجه به درخواست از کارافتادگی از طریق تامین اجتماعی فارس و شرکت در کمسیون پزشکی به آدرس شیراز خ خاکشناسی و ارایه کلیه مدارک درمانی به پزشکان حاضر در جلسه و رویت مدارک و حال روحی و جسمی حقیر ، متاسفانه رآی مبنی بر عدم از کارافتادگی داده اند. ملاک از کارافتادگی بیماری مانند بنده با دو مرحله بستری ۶۰روزه و ۳۰روزه و شوک درمانی در ۸جلسه چیست. پدر و مادری پیر و فرتوت دارم . درآمدی هم ندارم که خرجی خودم و فرزندانم را بدهم
آیا سزاوار و شایسته است که عمری کار و بیمه پردازی برای آینده زن و بچه ام الان چنین رای ناصوابی در حقم صادر کنند ، که عدم توان کارکردن را ندارم و خودم و زن و بچه ام از گرسنگی و نداری رنج بکشند . حق بیمه حقیر پیش کیست و تو جیب کی میرود ؟ خدا بحق است. از نداری رنج میکشم!