فوتبال مدتهاست که ورزش مردم است و هواداران زیادی در سراسر جهان دارد. توجه رسانهها و مردم به این رشته ورزشی باعث شده است تا ورزشکاران آن نیز علاوه بر اینکه در تیررس عموم قرار میگیرند از شرایط مالی خوبی برخوردار باشند ولی پیشینه همین بازیکنان فوتبال حقایق جالبی را نشان میدهد که خیلی از […]
فوتبال مدتهاست که ورزش مردم است و هواداران زیادی در سراسر جهان دارد. توجه رسانهها و مردم به این رشته ورزشی باعث شده است تا ورزشکاران آن نیز علاوه بر اینکه در تیررس عموم قرار میگیرند از شرایط مالی خوبی برخوردار باشند ولی پیشینه همین بازیکنان فوتبال حقایق جالبی را نشان میدهد که خیلی از آنها در کودکی با چه شرایط سختی بزرگ شدند و از هدفشان که فوتبالیست شدن بود دست نکشیدند . آنها توانستند داستانهای خواندنی از زندگیشان برای علاقهمندان به فوتبال خلق کنند و اکنون علاوه بر اینکه فوتبالیست بزرگی هستند با پول هم بازی میکنند. معمولا وقتی نام ستاره های فوتبال را می شنویم تصویر خانه های مجلل، ماشین های گران قیمت و هتل های لوکس در ذهن ما نقش می بندد. ممکن است در اکثر موارد اینگونه باشد اما همیشه اینگونه نبوده ، به خصوص در دوران کودکی و پیش از ستاره شدن برخی از ستاره های فوتبالی بوده اند که فقر و محرومیت دردآوری را تجربه کرده اند. دنیای فوتبال پر از ستاره های فقیر است، ستاره هایی که هر کدام اکنون ثروتی نجومی دارند اما هرگز دوران سخت و فقر کشنده ای که داشتند را فراموش نمی کنند. آنهایی که با توپ فوتبال جادو کردند و آنهایی که به جادویشان به توپ فوتبال ادامه می دهند ، طعم فقر را با تمام وجود چشیده اند : از بدبختی و نداری و از گرسنگی و بی خانمانی. ستاره های متعددی در دنیای فوتبال هستند که اکنون زندگی لاکچری را به بهترین شکل ممکن تجربه می کنند. آنها هواپیمای اختصاصی دارند و برای تعطیلات به جزایر کوچک و بزرگ در اقصی نقاط دنیا می روند. لباس های گران قیمت دارند و اتومبیل های آخرین سیستم سوار می شوند اما پیش زمینه این زندگی لاکچری، فقر و نداری است. و حتی گرسنگی و نزدیک شدن به مرگ. آنها اما به هر شکل ممکن فقر را دریبل کردند. آلکس فرگوسن ، مربی اسکاتلندی که او را بهترین مربی تاریخ میدانند ، هم روزگاری طعم تلخ فقر را چشیده بود و در کتابش از روزهای سخت زندگیاش نوشته و یک راز بزرگ را درباره فوتبالیستهای فقیر افشا کرده است . فرگوسن میگوید : وقتی فقیر هستید بیشتر از بقیه تلاش میکنید، چون میدانید راه دیگری برای موفقیت ندارید.
این مربی اعتراف میکند به بازیکنانی که از خانوادههای فقیر بودند هم بهای بیشتری داده چون آنها پرتلاشتر و باانگیزهتر بودند. شاید برای همین است که بیشتر فوقستارهها از خانوادههایی فقیر بودند مثالهایی مانند دیهگو مارادونا، اوزه بیو، گارنیشا، جورج وهآ، رونالدو، رونالدینیو و از همه مهمتر پله ، از بزرگترین نامها در تاریخ فوتبال به شمار میروند. به غیر از آنکه آنها اسطورههای دنیای فوتبال هستند یک وجه اشتراک دیگر هم با یکدیگر دارند. این وجه اشتراک چیست؟ به کودکی آنها برمیگردیم. بزرگ شدن در خیابانها بدون غذای کافی یا برخورداری از یک زندگی لوکس. آنها برای سیر کردن شکم خود از همان سنین کم کار میکردند و شاید برخی از آنها نیز در حسرت داشتن یک جای خواب بودهاند. همین شرایط سخت باعث شد تا بسیاری از ستارههای فقیر دنیای فوتبال برای موفقیت و چیزهایی که آرزویش را دارند، سختتر بجنگند. آنها جنگیدند، جنگیدند و باز هم جنگیدند. امروز در دنیای کنونی فوتبال نامهای بزرگی داریم که از فقر آمدند، آنها در ابتدا هیچ چیز در اختیار نداشتند، درواقع آنها مجبور بودند برای اینکه ستاره شوند ابتدا فقر را دریبل بزنند. در ادامه با برخی از این مولتی میلیاردرهای سابقا فقیر آشنا می شویم.
فرانک
ریبری
شهر
بولونژه سور مر در فرانسه به خاطر ناقوس تاریخیاش شهرت زیادی دارد اما بخش دیگری
از اهمیت شهر این است که زادگاه فرانک ریبری ، ستاره فرانسوی بایرن مونیخ است.
ریبری که سال ۲۰۰۶ به دین اسلام گروید، در محلههای کلیمینشین و البته فقیر این شهر کوچک
بزرگ شد. زمانی که ریبری فقط دو سال داشت به همراه خانوادهاش یک سانحه رانندگی
وحشتناک را در همین شهر تجربه کرد. ریبری دو ساله و معصوم در پی آن حادثه دچار
آسیبدیدگی وحشتناکی از ناحیه صورت شد، به
طوری که صورت این کودک خردسال بیش از صد بخیه خورد، بخیههایی که جایشان هنوز هم
در چهره ریبری سی و دو ساله دیده میشود و البته به بخشی از هویت او تبدیل شده
است. او زمانی گفت: شما هرگز نمیتوانید گذشته خود را فراموش کنید. و این جمله
درواقع یادآوری فقر دوران کودکی خودش بود. پیش از آنکه ریبری در سال ۲۰۰۳ به تیم استاد برستوا بپیوندد، با اینکه فوتبالیست بود برای امرار
معاش مجبور بود بهعنوان یک کارگر ساختمانی کار کند ولی زمانی که به استاد برستوا
پیوست همه چیز تغییر کرد و درهای ثروت و خوشبختی بر روی او گشوده شد. او باز هم
پیشرفت کرد و باشگاه به باشگاه پیش رفت تا در نهایت به بایرن مونیخ رسید. ستاره
فرانسوی در حالی اکنون زندگی مرفهی دارد که غمی بزرگ درون خود تحمل میکند، غمی که
حاصل فقر دوران کودکی و آن تغییر چهره ناخواسته به دلیل سانحه رانندگی بود.
ریوالدو
او در زاغههای شهر رسیفه برزیل به
دنیا آمد. این اسطوره برزیلی به دلیل سوء تغذیه شدید در دوران کودکی چندین دندان
خود را از دست داد و پاهایش نیز هنگام راه رفتن میلنگد. او اکنون دندان مصنوعی در
دهان دارد. پدرش وقتی که او تنها ۱۵
سال داشت از دنیا رفت و او با دورهگردی توانست مایحتاج خانوادهاش را تامین کرده
و به فوتبالش ادامه دهد. او بزرگ شد و توانست قهرمانی در جام جهانی و لیگ قهرمانان
را کسب کند. دیگو مارادونا به او لقب “
برونکا ” داده است که به معنای احساس درونی عصبانیت و
ناعدالتی در فرد است.
لوئیس
سوارز
این بازیکن
وقتی کودک بود، پولی برای خرید کفش فوتبال نداشت اما حالا بزرگترین نام در فوتبال
اروگوئه است. سوارز در خانوادهای فقیر
به دنیا آمده است و حتی کفشی نداشت که فوتبال بازی کند. پدر او یک باربر مهاجر بود
و امیدوار بود بتواند کاری پیدا کند تا نیازهای خانواده ۹ نفره اش را تامین کند. سوارز خوب بازی میکرد و در اوایل دوران
زندگیاش مورد توجه استعدادیابها قرار گرفت اما با وجود آن که فرصت بازی پیدا کرد
، اغلب استقامتی از خود نشان نمیداد. او فقط زمانی که عشق زندگی اش را ملاقات کرد، معنی اراده را فهمید و
اشتیاق خود را برای فوتبال افزایش داد. سوارز در ۳۱
سالگی با همان زن ازدواج کرد و اکنون یکی از موفقترین بازیکنان فوتبال اروگوئه
است.
کیلیان امباپه
ستاره فعلی تیم ملی فرانسه و بهترین
گلزن جامجهانی ۲۰۲۲، هرگز تصور نمیکرد که این افتخار را کسب
کند زیرا کودکی سختی را در محله فقیرنشین بوندی پاریس سپری کرد. او پدری کامرونی
به نام ویلفرد و مادری الجزایری به نام فائزه داشت اما شرایط سخت زندگی مانع از
رسیدن وی به شکوه فوتبال نشد. شاید نزدیکی محل زندگی وی به ورزشگاه استاد دو فرانس
یا عشق به کریستیانو رونالدو که او را الگوی خود قرار داده بود، باعث شد امباپه
فوتبالیست بزرگی شود. مسیر کیلیان راحت نبود و در ابتدا رنج زیادی کشید. پدرش میگوید:
« کیلیان در شروع حضورش در موناکو ، بازیکن اصلی محسوب نمیشد و هر روز به خاطر
این موضوع گریه میکرد». شاید فقر و گریه به ساخت او کمک کرده است.
نیمار
نیمار را باید یکی از استعدادهای بزرگ
تاریخ فوتبال قلمداد کرد که بیانگیزه بودن و حاشیهها باعث شد حقش را نگیرد. او
که روزی با قراردادی ۲۲۲
میلیون یورویی به پاریسنژرمن پیوست و حالا عضو مصدوم الهلال عربستان است، مثل
بیشتر فوتبالیستهای برزیلی در خانوادهای فقیر بهدنیا آمد. خودش درباره روزهای
سخت کودکیاش میگوید: «یادم میآید به مادرم میگفتم میخواهم بیسکویت و شیرینی
بخورم ولی مادرم میگفت هیچ پولی در بساط نداریم و شاید اگر پدرت حقوقش را گرفت،
این هفته مقداری برای تو بخرم. به مادرم گفتم اشکال ندارد، روزی آن قدر پولدار میشوم
که یک کارخانه بیسکویت میخرم و هر وقت که بخواهم، میخورم. هنوز وقتی آن خاطره را
با مادرم مرور میکنیم، او گریه میکند و احساساتی میشود». نیمار به تفریحات
لاکچری و جدی نگرفتن تمرینات معروف است و شاید همین زندگی در فقر باعث شد زندگی حرفهای
متعادلی نداشته باشد.
ساموئل اتوئو
این
فوتبالیست کامرونی هم در کودکی فقر ناخوشایندی را تحمل کرد. پدر او یک کارگر ساده
بود که حتی توانایی نداشت شکم فرزندان خود را سیر کند. این ستاره آفریقایی که
روزگاری در بارسلونا خوش درخشید، کودکی را به عنوان یک کارگر رستوران گذرانده و در
خاطرات خود مینویسد به خاطر رؤیت چند لکه چربی روی بشقابها طوری کتک خوردم که
برای چند هفته توان راه رفتن نداشتم! اتوئو در فقر بزرگ شد اما استعداد شگرفش در
فوتبال او را به ثروتی رساند که نه تنها خانواده که اقوامش را هم از فقر نجات داد.
او امروز مدیر حداقل ۱۰
مؤسسه خیریه در چند کشور مختلف آفریقاست که در آنها به کودکان کار و نوجوانان فقیر
آفریقایی خدمات شایان توجهی ارائه میشود.
رونالدینیو
بازیکن همیشه خندان برزیلی نیز همیشه در زندگی شرایط خوبی که در زمین
فوتبال داشت ، نداشته است. یکی از تکنیکیترین بازیکنان جهان در حومه پورتو آلگره
به دنیا آمد. بعد از حمله قلبی و درگذشت پدر رونالدینیو، زندگی او دچار تغییر و تحول شد ولی
این تنها تکنیک رونالدینیو بود که باعث شد خانواده او از نابودی کامل نجات یابد.
او در گرمیو توانست قرارداد حرفهای امضا کند و خانوادهاش را از بحران نجات دهد و
در نهایت به بازیکن بزرگی تبدیل شود که همه میدانیم.
آلکسیس
سانچز
سانچز در
یکی از حومه نشین های شهرک توکوپیلای شیلی به دنیا آمد. وقتی سانچز خردسال بود
پدرش او را برای همیشه ترک کرد. سانچز با مادرش که نظافتچی یک مدرسه بود، زندگی می
کرد. او از هشت سالگی کار می کرد. سانچز که اکنون یکی از ستاره های آرسنال است در
هشت سالگی و پس از آن مجبور بود در خیابان برای جلب نظر مردم و گرفتن پول از آنها
پشتک وارو بزند. شانس و اقبال وقتی به این کودک نگون بخت رو کرد که باشگاه آرائکو
پذیرفت بدون دریافت شهریه ، او را آموزش بدهد، چرا که این پسر استعداد زیادی داشت.
بقیه اش را هم که خودتان می دانید : انتقال به فوتبال اروپا و درخشش با بارسلونا و
پس از آن پیوستن به تیم آرسنال. سانچز اما تمام ثروتش را برای خودش نمی خواهد. او
تا می تواند به اطرافیانش کمک می کند ولی واضح است که علاقه ای به زندگی در کشور
خودش ندارد. در واقع او می خواهد حتی پس از بازنشستگی هم در اروپا بماند.
*عرفان خماند