در فصل نقل و انتقالات خیلی طبیعی است که باشگاهها با یکدیگر رقابت کنند. در همه جای دنیا عرضه و تقاضا قانون تجارت را تعیین میکند و وقتی دو باشگاه یک بازیکن را بخواهند، برنده حتماً باید رقم بیشتر و پیشنهاد بهتری بدهد. اما در فوتبال ما که از اول تا آخر و از بالا تا پایین، یکسره دولتی است و در حقیقت تمام مدیران در تمام باشگاهها دست در کیسه بیت المال دارند چنین رقابتهایی در نهایت به ضرر خود کشور است. درست به همین دلیل در کشورهایی مثل آمریکا یا قطر بازیکنان خارجی با کمیته المپیک آن کشور قرارداد میبندند و به انتخاب و نظر آن کمیته راهی باشگاهها میشوند.
این یک راه درست و منطقی است چرا که وقتی قرار باشد بودجه از یک جای ثابت و مشخص بیاید، مدیران مختلف در ردههای پایینتر نباید با رقابتهای شخصی تیشه به ریشه بیت المال بزنند. این نمیشود که مدیر یک باشگاه با پیشنهاد بالاتر و بهتر برای خود شهرت و محبوبیت کسب کند اما با جیب دولت و ملت!
اتفاقی که در سالهای اخیر در فوتبال ایران باب شده و متاسفانه ارادهای در برخورد با آن نیست. در همین فصل نقل و انتقالات علی قلیزاده از طرف باشگاه لخ پوزنان لهستان با مانع ۶۰۰ هزار دلاری برای صدور رضایتنامه روبرو شد. تراکتور مشغول چانه زدن برای کم کردن این مبلغ بود که ناگهان واسطهها به باشگاه لهستانی اطلاع دادند که عدد را بالا ببر!
در نقل و انتقالات زمستانی فصل قبل همین ماجرا برای سعید عزت اللهی تکرار شد. باشگاه وایله دانمارک با ۳۰۰ هزار دلار از خدا میخواست رضایتنامه قطعی این ملیپوش را صادر کند و او را بفروشد اما واسطهها از داخل خبر دادند که اینجا باشگاههایی هستند که بالای یک میلیون دلار هم توان مالی دارند! نتیجه این شد که این ملی پوش به امارات رفت و حالا با لباس شباب الاهلی باید مقابل سپاهان بازی کند. یکی از همان باشگاههایی که در آن ماجرا نامش برای بازارگرمی و بالا رفتن رقم رضایتنامه عزت اللهی خرج شد.
پرسپولیس و استقلال هر دو قلیزاده را میخواستند و حالا باشگاه لهستانی به کمتر از یک و نیم میلیون دلار راضی نیست. سوال اینجاست که این پول قرار است از کیسه چه کسی برود؟ فرشید سمیعی یا رضا درویش؟ همه میدانیم که جواب دولت و بیت المال است! چه کسانی با رساندن این پیام به باشگاه لهستانی مقصر هستند؟ قطعاً دلالها و واسطهها که به پورسانت دلاری خود فکر میکنند اما چه کسانی باید مقابل آنها بایستند؟ در وهله اول مدیران باشگاهها که خود از طرف هواداران تحت فشار قرار میگیرند و در نوبت بعدی مسئولان نظارتی که باید مراقب بیت المال باشند.
و هنوز چند روز از ماجرای قلیزاده نگذشته ببینید که این داستان دوباره در مورد یحیی عطیه الله تکرار شد. مدافع چپ مراکشی که پرسپولیس او را به جای عبدالکریم حسن میخواست و همزمان از باشگاه الاهلی مصر پیشنهاد داشت. ئخود بازیکن به توصیه سرمربی تیم ملی کشورش میخواست به مصر برود تا هم در دایره دید او باشد و هم کنار خانوادهاش، برای یک مراکشی زندگی در کشور عربی مصر به مراتب راحتتر است اما حالا باشگاه روسی اعلام کرده که تمایل دارد او را به تیمهای ایرانی بفروشد.
دقت کنید که در صحبتهای آقای اورلوف – مدیر باشگاه سوچی – از باشگاههای ایرانی یاد شده نه فقط یک باشگاه! یعنی علاوه بر پرسپولیس پای حداقل یک تیم دیگر هم در میان است و متاسفانه صحبت از رقم ۲ میلیون دلار برای رضایتنامه او میشود…. شک نیست که اینجا هم پای واسطهها در میان است. کدام باشگاه ایرانی توان مالی پرداخت ۲ میلیون دلار تنها برای رضایتنامه دارد؟ با فرض وجود همچین توانی چرا باید این عدد برای یک بازیکن مراکشی هزینه شود؟ و اصولاً بازیکنی که برخلاف میل خود خانواده و سرمربی تیمش با اصرار و اجبار باشگاه مجبور به حضور در ایران شود، چقدر میتواند برای پرسپولیس یا هر باشگاه دیگری مفید باشد؟
اینها حقایقی است که متاسفانه در فصل نقل و انتقالات و در غوغای فضای مجازی و به اسم فشار هوادار در باشگاههای بزرگ ما به آن توجه نمیشود و در نهایت این پول بیت المال است که به هدر میرود.