چند روز پیش حسابی از امیر قلعه‌نویی تعریف کردید. نباید تعریف کنم؟ امیر قلعه‌نویی بچه محل، دوست و همبازی من بوده است. ۵۰ سال است با هم رفاقت داریم، می‌دانید یعنی چی؟ نیم قرن است که با هم زندگی می‌کنیم، امیر برای من مثل یک برادر می‌ماند. او وقتی در استقلال، سپاهان، تراکتور، گل‌گهر و […]

چند روز پیش حسابی از امیر قلعه‌نویی تعریف کردید. نباید تعریف کنم؟ امیر قلعه‌نویی بچه محل، دوست و همبازی من بوده است. ۵۰ سال است با هم رفاقت داریم، می‌دانید یعنی چی؟ نیم قرن است که با هم زندگی می‌کنیم، امیر برای من مثل یک برادر می‌ماند. او وقتی در استقلال، سپاهان، تراکتور، گل‌گهر و هر کجای دیگر مربیگری کرده سر بازی با پرسپولیس وقتی بلیت می‌خواستم به جای اینکه باشگاه پرسولیس بروم پیش او می‌رفتم و می‌گرفتم. قلعه‌نویی حالا سرمربی تیم ملی است و افتخار می‌کنم که همبازی و رفیق دیروزم تا این مرحله پیشرفت کرده است. نمی‌دانم چرا برخی‌ها از او انتقاد می‌کنند، به خدا این انتقادات خوب نیست. تیم ملی می‌برد انتقاد می‌کنند، مشکل شما چیست؟ الان کره شمالی را برده‌ایم برخی به جای اینکه خوشحال باشند که یک گام دیگر به جام جهانی نزدیک‌تر شده‌ایم لب به انتقاد گشوده‌اند. این انتقادات به نظر من درست نیست و غرض ورزانه است.

شما اگر بخواهید از بازی ایران و کره شمالی حرف بزنید چه می‌گویید.

اول از همه باید خوشحال باشیم که برنده شدیم، در نیمه اول توپ و میدان در اختیار تیم ملی بود و سه گل به حریف زدیم و کره شمالی حرفی برای گفتن نداشت. اگر بازیکنان در زدن ضربات آخر دقت می‌کردند حتی می‌توانستند گل‌های بیشتری را هم وارد دروازه حریف کنند. امیر قلعه نویی در این موضوع نقش نداشت؟ اینکه در نیمه دوم بازیکن ایران اخراج شد و حریف فشار آورد باید انتقاد شود؟ گناه او چیست؟ طبیعی است وقتی تیمی سه گل عقب است و یک یار بیشتر دارد حمله کند؟ برای بزرگ‌ترین تیم‌های جهان هم چنین اتفاقی افتاده است؟ نیمه پر لیوان را ببینید، ایران با پرواز خسته کننده به لائوس رسید و بازی در زمین ناهموار برگزار شد. من حامی امیر قلعه‌نویی هستم، همان زمانی که ویلموتس از تیم ملی رفت مصاحبه کردم و گفتم قلعه‌نویی را سرمربی تیم ملی کنید. او بهترین مربی ایران است و نتایجش در تیم ملی عالی بوده، انتقاد باید باشد، اما برخی از حرف‌ها مغرضانه است.

یعنی اعتقاد داری نباید از تیم ملی انتقاد کرد؟

چرا نباید از تیم ملی انتقاد کرد؟ اما باید درست و اصولی باشد. منتقدان حرفی بزنند که به تیم ملی کمک کند نه اینکه مغرضانه و به خاطر منافع شخصی امیر قلعه‌نویی و تیم را بکوبند. من در این یکی دو روزه شایعه‌ای خواندم که از تعجب نزدیک بود سرم را به دیوار بکوبم. گفته بودند در تیم ملی اتحاد نیست و چند دستگی وجود دارد، من خودم در اردوی تیم ملی حاضر بوده‌ام و با جرات می‌توانم بگویم این تیم ملی یکی از متحدترین تیم‌هاست. همه پشت هم، رفیق و یکدل هستند. یک روز می‌گویند چرا قلعه‌نویی محمد محبی را بازی می‌دهد و روزی دیگر قایدی را وسط می‌کشند. همه جای دنیا از تیم ملی کشورشان حمایت می‌کنند و پشت آن تیم می‌ایستند اما در ایران بر عکس است. مگر چیزی مهم‌تر از پرچم و کشور، وجود دارد. این تیم ملی با پرچم ایران و برای موفقیت کشور تلاش می‌کند و به جای اینکه خوشحال باشند از اینکه در حال سریع‌ترین صعود به جام جهانی هستیم، دنبال تفرقه‌افکنی هستند.

اگر اینها با تیم ملی که با شایستگی در صدر جدول قرار گرفته این کار را می‌کنند، باید منتقدان عربستان و استرالیا چه کاری انجام دهند؟ حتما باید سرمربی این کشورها را دار بزنند! همین ژاپن به سختی و با اختلاف یک گل کره شمالی را شکست داد. توصیه من با غرض ورزان این است که دست از این حسادت‌ها بردارند.

خداداد عزیزی یکی از منتقدان تیم ملی است، نظرت درباره انتقاداتی که او انجام می‌دهد چیست؟

خداداد را دوست دارم، او یکی از بهترین فوتبالیست‌های ایران بوده است. در تیم ملی با او همبازی بوده‌ام و برایش احترام قائل هستم اما انتقادات وی را قبول ندارم. از خداداد گله دارم، چرا وقتی در تیم ملی حضور داشت حرفی نمی‌زد و چرا آن زمان از انتقادات خبری نبود؟ خداداد عزیزی به عنوان مشاور در تیم ملی حضور داشت، وظیفه مشاور مشخص است، مشاور باید نظرات خود را در خفا بدهد. او باید به قلعه‌نویی حرف‌هایش را می‌زد نه در رسانه‌ها و تلویزیون. الان وقتی مربیان کنار زمین می‌خواهند حرفی به یکدیگر بزنند جلوی دهانشان را با دستانشان می‌گیرند تا کسی حرف‌هایشان را متوجه نشود. عزیزی اگر انتقاد یا هر نظری داشت باید در جلسات با قلعه‌نویی ارائه می‌کرد. نفر اول، سرمربی است. خداداد یا هر فرد دیگری می‌تواند و می‌توانست نظراتش را به سرمربی انتقال دهد اما در نهایت اجبار نیست که حتما سرمربی قبول کند. اگر خداداد را ببینم به او خواهم گفت رفتارش اشتباه بوده است. البته …

البته چی؟

نمی‌دانم جواد خیابانی چرا این طور درباره تیم ملی کشورش حرف می‌زند. از طرفی ادعا می‌کند عاشق تیم ملی است و از طرف دیگر برای به حاشیه کشاندن تیم ملی هر کاری انجام می‌دهد. خودم با جواد خیابانی یک زمانی دچار اختلاف بودم به خاطر اینکه اشتباه قضاوتم کرد.

چه زمانی؟

در جام ملت‌های ۱۹۹۶، وقتی بازی ایران و کویت به پنالتی کشیده شد من پشت توپ ایستادم و توپ را به تیرک زدم، خودم از اینکه توپم گل نشده خیلی ناراحت بودم. حتما شعر خنده‌ی تلخ من از گریه غم انگیزتر است را شنیده‌اید. دقیقا حال من بعد از خراب شدن پنالتی همان شعر بود. جواد خیابانی که بازی را گزارش می‌کرد و گفت محرمی خندید و حاشیه درست کرد. خیابانی و عزیزی با همه اختلاف دارند. این دو نفر وقتی در تلویزیون روبه‌روی یکدیگر می‌نشینند و با هم دچار تنش می‌شوند. مگر نمی‌گویند صدا و سیما یار دوازدهم تیم ملی است، اما متاسفانه الان تلویزیون دشمن تیم ملی شده است.

+