به گزارش زیرنویس، پند و نصیحت در فوتبال ایران، ماجرایی بی فایده و بیهوده است؛ چرا که مدیران، مربیان، تصمیم سازان و هر آنچه به این فوتبال مربوط باشد، راه خودشان را می روند و به توصیه ها کاری ندارند.
مثلا اگر بگوییم پرسپولیس و استقلال از شخم زدن داستان مهدی هاشمی راه به جایی نمی برند و توصیه کنیم که این پرونده را برای همیشه ببندند، فقط خودمان را سبک کرده ایم. چه بسیار نقل و انتقالات بزرگ در فوتبال جهان رخ داده و کک هیچ کس هم از این بابت نگزیده؛ این گریه و زاری های جدید که ریشه در گذشته هم دارد، چه چیزی را به فوتبال ما اضافه می کند؟
فرض کنید امروز توصیه کنیم به جای پرداختن به سوژه های بی حاصل از وضعیت نمایندگان فوتبال ایران در آسیا، اطلاعات تازه کسب کنیم و امیدوار باشیم که نتایج بهتری در این رقابت ها بگیریم اما از آنجا که گوش کسی به این حرف ها بدهکار نیست، باز در بر همان پاشنه می چرخد.
در فوتبالی که افتخار آسیایی در آن فقط به نقلِ خاطرات قدیمی تبدیل شده، چنگ انداختن به سوژه هایی که دردی از این ورزش دوا نمی کند، نشانه چیست؟ پاسخ خیلی ساده است؛ وقتی در میدان، کاری از تیم های ایرانی ساخته نیست سوژه های فوتبال، نازل و کم ارزش می شوند و دعوا و جنجال، جای بحث و عمل را می گیرد.
فرض کنید به مدیران ورزش کشور توصیه کنیم عملیات عمرانی را در ساخت و سازها جدی بگیرند و پایتخت را هر چه زودتر از بحران ورزشگاه نجات بدهند؛ به نظر شما چنین پندو اندرزهایی جای خنده ندارد؟ وقتی فوتبال و در کل ورزش ما تصمیم گرفته به همین راه ادامه بدهد، نصیحت و پند در آن بی معنا می شود.
به خاطر همین اوضاع ناپایدار است که تیم ملی به جای قهرمانی در جام ملت های آسیا، پز جام گرفتن در تورنمنت کافا را می دهد و استقلال و پرسپولیس در آسیا با این شرایط خاصی که دارند باید به جنگ تیم های رونالدو و نیمار بروند! حالا ما تا فردا صبح نصیحت کنیم این مسیری که در پیش گرفته ایم غلط است و این مناقشه ها، سودی برای فوتبال ایران ندارد؛ کو گوش شنوا؟!