به گزارش زیرنویس، رسیدگی به این پرونده از آبان  ماه سال گذشته با تماس دختر جوانی با پلیس آغاز شد. وی که هراسان با مرکز ۱۱۰ تماس گرفته بود از سرقت مسلحانه از خانه اش خبر داد. با این تماس ماموران به خانه دختر جوان در غرب تهران رفتند و پیگیر ماجرا شدند. دختر جوان به نام سارا […]

به گزارش زیرنویس، رسیدگی به این پرونده از آبان  ماه سال گذشته با تماس دختر جوانی با پلیس آغاز شد. وی که هراسان با مرکز ۱۱۰ تماس گرفته بود از سرقت مسلحانه از خانه اش خبر داد.

با این تماس ماموران به خانه دختر جوان در غرب تهران رفتند و پیگیر ماجرا شدند.

دختر جوان به نام سارا به ماموران گفت: من به تنهایی زندگی می کنم.به تازگی خانه ای پیدا کرده بودم و با دوست صمیمی ام مریم در حال جمع کردن وسایل و اسباب کشی به خانه جدید بودیم که یکباره ۲ مرد جوان با اسلحه گرم وارد خانه ام شدند .

آنها اسلحه را به سمت ما نشانه رفتند و  با تهدید، پول، طلا و  تلفن همراه مان را دزدیدند.آنها حتی  ماشین دوستم مریم را  که در پارکینگ قرار داشتند با خود بردند.

مریم در تحقیقات به ماموران  اظهارات عجیبی را مطرح کرد و گفت: یکی از سارقان هنگام خروج از خانه  وقتی التماس های من و دوستم را دید به من گفت چند روز دیگر خودرو و وسایل را برمی گرداند.

با اظهارات دو شاکی تحقیقات پلیسی آغاز شد.

بازداشت دو دزد

چهار روز از این ماجرا گذشته بود که مریم  بار دیگر با پلیس تماس گرفت و گفت یکی از سارقان با او تماس گرفته و از او خواسته برای پس گرفتن ماشین و اموال سرقتی به حوالی  میدان منیریه برود.

با اظهارات دختر جوان وی و دوستش در حالی در محل قرار حاضر شدند که ماموران پلیس آنها را نامحسوس تحت نظر گرفتند. دزدان در محل قرار خودرو مریم و اموال خانه سارا را تحویل دادند و در عملیات ویژه پلیس بازداشت شدند.

دو دزد مسلح به جرمشان اعتراف کردند.

یکی از آنها گفت: نامزدم ندا مدتی است در خانه سارا کار می کند. او به من گفته بود سارا در خانه اش مقدار زیادی پول و طلا دارد و قرار است  به زودی اسباب کشی کند وبه خانه جدیدی برود. من با شنیدن حرف های نامزدم وسوسه شدم و به فکر سرقت افتادم.

 وی ادامه داد:  روز اسباب کشی ندا با من تماس گرفت و گفت سارا می خواهد امروز اسبابش را ببرد. من و دوستم  که از قبل ماجرا را برایش توضیح داده بودم به خانه سارا رفتیم و دست به سرقت زدیم.

اما دوستم موقع خروج از خانه وقتی التماس های مریم را دید دلش برایش سوخت . او مرا راضی کرد تا اموال سرقتی را برگردانیم. اما همان موقع بازداشت شدیم.

با اظهارات دو متهم ماموران به  ردیابی ندا پرداختند اما دریافتند او بعد از دستگیری نامزدش به محل نامعلومی گریخته است.

با تکمیل تحقیقات برای دو مرد جوان به اتهام سرقت مسلحانه و برای ندا به اتهام معاونت در سرقت مسلحانه کیفرخواست صادر و پرونده  شان برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه

در ابتدای جلسه شاکی پرونده درخواست اشد مجازات را مطرح کرد.

سپس دو متهم از خود دفاع کردند و گفتند به خاطر  مشکلات اقتصادی  تصمیم به سرقت گرفته بودند.

نامزد ندا به قاضی گفت: وقتی ندا برایم گفت سارا پول و طلای زیادی در خانه اش دارد  وسوسه شدم و نقشه سرقت را کشیدیم. اما حالا پشیمان هستم. ندا بعد از این ماجرا متواری شده و خبری از او ندارم.

با پایان اظهارات متهمان ،قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.

منبع خبر: رکنـا