امروز ماییم و داستان پر تکرار. از حسین (ع) جامه میدریم، محرم را سیاه میپوشیم و به چشمان اشکباریم، گویی جهان را بهیکباره از کف راندهایم. بدون اینکه بیندیشیم بین با حسین (ع) بودن و حسینی بودن فرق هست.
با حسین بودن یا حسینی بودن
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
زیرنویس-گروه فرهنگ: حسین (ع) کسی است که در زمانش شناخته نشد، اگر پدرش مرز بین کفر و ایمان بود او بصیرت را به میدان کشید و ریا و نفاق را رسوا کرد.
دنیاپرستان خواستند غریب بماند تا او را قربانی دنیاطلبی و زیادهخواهی کنند و دستهایی که به حرکت درآمد تا او را تنها و گمنام به تاریخ بسپارد؛ اما اکنون حسین (ع) آزادمردی است که دنیا به شناختنش زانوی ادب گیرد و ملتمسانه با جانودل به درگاهش خیزند و عاشقانش از عیش و طرب لبریز.
اگر از واقعه کربلا بهعنوان یک مسلمان و حتی انسان آزاده ناخرسندیم، نباید فراموش کنیم عصر کوفیان و شامیان به پایان نرسیده و جهانیان را از بدعهدیها در امان نگذاشته است و هر روزمان عاشور است.
با نگاهی گذرا بر این واقعه در مییابیم اگر همه مردمی که در کربلا بودهاند با حسین (ع) آشنا نبودهاند، حداقل خواص آن روزگار او را میشناختند. در کودکی همبازی، در نوجوانی همراه و در جوانی و بزرگسالی همرزم او بودهاند و شاید عدهٔ کمی از مردم ناآگاه و سادهلوح حضور داشتند که چشم و دل آنها هم با خواص بوده است.
اما خواص
آنها فقط و فقط با حسین (ع) بودند. شاید از اضطرار یا تصادف مکانی و زمانی. نه بهخاطر بزرگمردیاش و نه از برای دین و مذهبی که خود پیرو آن بودهاند و نه به احترام پیامبر (ص) و خاندانش.
به گزارش زیرنویس، امروز ماییم و داستان پر تکرار. از حسین (ع) جامه میدریم، محرم را سیاه میپوشیم و به چشمان اشکباریم، گویی جهان را بهیکباره از کف راندهایم. بدون اینکه بیندیشیم بین با حسین (ع) بودن و حسینی بودن فرق هست. میشود با دلیل یا بیبهانه با او بود، او هیچگاه کسی را از خود نمیراند. اما حسینی بودن علت میخواهد. از خود گذشتن دارد بین خود و مردم.
حسینی بودن خاص محرم، صفر و حسینیه نیست. بوقوکرنا ندارد، سفره و غوغا نمیخواهد، ادای تکلیف است و خدمت. با حسین (ع) که باشی چکاچک شمشیر میشنوی، تشنگی میچشی، از گلو و تیرِ کمان میشکنی، اسارت میبینی و… اما آنکه حسینی است آه مظلوم را میشنود، استمداد نامهها را میبیند و امر خدا را حس میکند.
آنکه حسینی است امام را میبیند نه قرآن سرِ نیزه را. انتظار را تلاش میکند نه به گوشهای منتظر نشستن را. حق میگوید و میطلبد نه سود و مصلحت را و به یککلام تا حسینی نباشی مهدوی نخواهی شد. این است فلسفه حسینی بودن.
- نویسنده : گروه فرهنگی زیرنویس
- منبع خبر : زیرنویس نیوز