یکی از موضوعات مورد علاقه جانورشناسان و حتی عکاسانی که فقط از طبیعت و حیوانات عکس میگیرند یافتن حیوانات عجیب و غریب است
همواره ساکنان طبیعت وحشی مورد توجه انسانها قرار داشتهاند و این انسانهای کنجکاو درصددند تا هر طور شده به راز زندگی این جانوران پی ببرند.
یکی از موضوعات مورد علاقه جانورشناسان و حتی عکاسانی که فقط از طبیعت و حیوانات عکس میگیرند یافتن حیوانات عجیب و غریب است. از این روپایگاه خبری تلگراف که یکی از سایتهای خبری معتبر دنیا شمار میرود نام بعضی از حیوانات را در ردیف عجیبترین حیوانات جهان قرار داده است؛ حیواناتی که با دیدنشان شاخ در میآورید.
به گزارش زیرنویس، موش کور بینی ستارهای، بومی شرق کانادا و شمال شرقی آمریکاست. بینی ستارهای معمولا در جاهای پست زمین زندگی میکند و غذایش هم بیمهرگان، حشرات آبزی و کرمها هستند.
از آنجاکه این موش کور عاشق شنا کردن است شناگر ماهری هم به شمار میرود. او دوست دارد بیشتر وقتش را در آب و شکار کردن بگذراند و در بیشتر مواقع هم مشغول کندن تونلهای کمعمقی است که به بیرون از آب راه دارند.
موش کور بینی ستارهای معمولا شبها به راه میافتد و نکته عجیب در مورد این جانور این است که زمستانها هم او را مشغول فعالیت و کند وکاو میبینید. این موش زمستانها هم میان برفها تونل میکند و زیر آبهای یخ زده شنا میکند. بینی ستارهایها موجودات اجتماعی هستند و به صورت دسته جمعی زندگی میکنند.
بدن این موش کور ستارهای پوشیده از پشمهای ضدآب قهوهای متمایل به مشکی به طول ۱۵ تا ۲۰ سانتیمتر است، پاهای بزرگ و دم پهن و درازی دارد و دم این جانور محل ذخیره چربیاست تا در بهار و فصل جفتگیری از آن استفاده کند.
ماده بینی ستارهای معمولا در هر بارداری چهار تا پنج نوزاد به دنیا میآورد و وزن موش بالغ به ۵۵ گرم میرسد و ۴۴ دندان در دهان دارد. در انتهای پوزه این جانور ۲۲ شاخک گوشتی، صورتی رنگ و متحرک به چشم میخورد که همین شاخکها چهره او را از هم نوعهای خود متمایز کرده است.
نکته قابل توجه در مورد بینی ستارهای این است که او قادر به بو کشیدن در زیر آب نیز هست. او این کار را به روش بسیار عجیبیانجام میدهد؛ این طور که ابتدا حبابهایی را به سمت چیزی که میخواهد بو کند میفرستد، سپس حبابیکه بوی شیئی درون آن است به طرف جانور باز میگردد. او با بینی خود داخل حباب را بو میکند و در این حالت شاخکهای ستارهای شکل واحدی به خود میگیرند.
ناخنهای موش کور بینی ستارهای به جای اینکه به صورت عادی و مستقیم رشد کنند، برعکس به داخل رشد میکند. از آنجا که این موش عجیب، نابیناست به نظر میرسد که خرطوم او وظیفه شناسایی محل یا برخورد با جانواران دیگر را برعهده دارد و با فعالیتهای الکتریکیای که در بدن شکار رخ میدهد او میتواند صید خود را شناسایی کند.
خرگوش آنغوره
خرگوش آنغوره از قدیمیترین نژادهای خرگوشهای خانگی به شمار میرود و با موهای بلند و نرمش شناخته میشود. در اواسط سال ۱۷۰۰ نگه داشتن خرگوش بین خانوادههای اشرافی مد بود و از این رو این جانور را از شهر آنکارا- پایتخت ترکیه- به فرانسه آوردند و این جانور به دلیل قیافه بانمک خیلی زود بین فرانسویها محبوب شد و رفتهرفته جایش را تا پایان قرن بین اروپاییان باز کرد. در اواسط دهه ۱۹۰۰ برای اولین بار خرگوش آنغوره به آمریکا راه یافت و از آن سال به بعد این خرگوشها را با هدف دیگری یعنی چیدن پشمشان پرورش دادند.
پوست بدن خرگوشهای آنغوره بسیار نرم، پشمی و ابریشمی است. البته حتی اگر این جانور با هدف گرفتن پشم از او پرورش داده نشود، باید مرتب اصلاح شود؛ چراکه ممکن است به دلیل پشمالو بودن بیش از حد- خصوصا در روزهای گرم تابستان- دمای بدنش بالا رود و دچار سکته قلبی شود.
تا پیش از سال ۱۹۳۹ گونهای از خرگوش آنگورا وجود داشت که او را در ردیف گونههای انگلیسی و فرانسوی قرار میدادند. این گونه به جای مو، مانند گوسفند پشم داشت که تا گوشهایش رشد میکرد. خرگوش آنگورا در رنگهای مختلفی از جمله سفید با خالهای سیاه به چشم میخورد و از آنجا که قیافه خوبی دارد از همان ابتدا به صورت یک حیوان خانگی نگهداری میشد.
خرگوش آنغوره انواع مختلفی دارد که از میان آنها خرگوش بزرگ مشهور است. همانطور که از نامش پیداست این جانور از تمام گونههای خود بزرگتر است و در پشم آن سه نوع موی متفاوت یافت میشود.
آیی آیی
آیی آیی یک جانور کمیاب از نژاد شامپانزههاست که تنها در یک نقطه از کره زمین یافت میشود و آن جزیره ماداگاسکار است. البته خیال نکنید که اگر به امید دیدن آیی آیی به ماداگاسکار سفر کنید، میتوانید به راحتی آن را ببینید چون این جانور بهندرت جلوی چشم انسانها ظاهر میشود و به هیچ عنوان شبیه به بقیه شامپانزهها نیست.
معمولا آیی آییها به رنگ قهوهای تیره یا مشکی متولد میشوند و جالب اینجاست که دم پشمالوی آنها از تمام بدن این حیوان بزرگتر است. انگار هیچ چیز در بدن این جانور تناسب ندارد، چشمهای درشت، گوشها تقریبا بزرگ و انگشتان بسیار کشیده و لاغر با پنجههای نوکتیز باعث شده تا چهره بیتناسب این حیوان دیدنی به نظر آید.
در میان انگشتان آیی آیی تنها دو انگشت شستش نوکتیز نیست و نوکتیز بودن دیگر انگشتانش برای این است که او بتواند به راحتی از شاخهها آویزان شود و پایین را خوب تحتنظر بگیرد.
آیی آیی ها هنگام تولد به کوچکی یک انگشت هستند
آیی آییها معمولا تمام عمر خود را روی شاخه درختان جنگلهای بارانزا میگذرانند و به هیچ عنوان علاقهای به زندگی روی زمین ندارند، از این رو هر کاری میکنند تا پایشان به زمین نرسد. لانه این جانور که از شاخه و برگ درختان آن را میسازد کاملا شبیه به یک توپ است و روزها در لانه خود دقیقا شبیه یک توپ گرد خود را محکم حلقه کرده و استراحت میکند. لانه آییآیی دایره بستهای است که جانور از طریق سوراخی که در آن تعبیه کرده وارد و خارج میشود.
وقتی آیی آیی گرسنهاش میشود روی درخت مینشیند و با انگشت وسط خود شروع به ضربه زدن به تنه درخت کرده و بعد خوب گوش میکند تا صدای لاروهایی را که زیر پوسته درخت حرکت میکنند، بشنود و وقتیکه جای حشره را پیدا کرد با همان انگشت چوب را سوراخ میکند و حشره را بیرون میآورد و میخورد. اگرهم سیر نشد نارگیل و میوههای دیگر را هم پوست میکند و میخورد.
آیی آییها پستاندار هستند و یک بار در سال بچهدار میشوند و نوزادی که به دنیا میآید یک آیی آیی بسیار کوچک نابینا و کچل است که با گذشت زمان آهسته آهسته رشد میکند و بالغ میشود و بیناییاش را به دست میآورد.
مردم ماداگاسکار زیاد به این جانور علاقه ندارند و از نظر آنها آیی آیی یک جانور بدیمن است و بر این باورند که برای خانوادهها نحسی میآورد و پیش از اینکه انجمن حمایت از حیوانات به حفاظت از آنها بپردازند مردم هر جا که آیی آییها را میدیدند بدون درنگ آنها را میکشتند.
اکیدنه نوکدراز
این حیوان معمولا با نوک بسیار درازش که دو سوم سر او را تشکیل میدهد شناخته میشود. اکیدنه نوکدراز یک ویژگی منحصربهفرد دارد و آن این است که با وجود پستاندار بودن تخمگذار است.
از آنجا که انسانها روی بیشتر جنگلهایی که این گونه جانور در آن زندگی میکند دست گذاشته و با قطع درختان برای خود مزرعه درست کردهاند یا معادنی در این جنگلها کشف کردهاند و زیستگاه اکیدنه نوکدراز را در معرض نابودی قرار دادهاند، نام این جانور در ردیف حیوانات در حال انقراض قرار دارد.
از روی فسیلهای به دست آمده، جانورشناسان به این نتیجه رسیدهاند که اکیدنهها ساکنان چند میلیون ساله کره زمین هستند. با وجودمطالعاتی که دانشمندان روی این گونه جانوری انجام دادهاند اما هنوز هم راز سازگاری اکیدنه نوک دراز با محیط کشف نشده است. اکیدنه زندهزا نیست بلکه با گذاشتن چندین تخم چندین اکیدنهی کوچک متولد میشوند و از این روست که در طول میلیونها سال منقرض نشدهاند.
اکیدنه نوکدراز هیچ دندانی در دهان ندارد و در عوض یک زبان خاردار طویل در نوکش به چشم میخورد که با آن شکار را از صعبالعبورترین لانهها هم بیرون میکشد. اکیدنه حیوان بسیار آرامی بوده که در کندن زمین بسیار حرفهای است و روی بدن و پاهای عقبیاش مانند جوجهتیغی خار دارد؛ با این تفاوت که خارهای اکیدنه کوتاهتر از خارهای جوجهتیغی هستند اما مانند جوجه تیغی وسیله دفاعی او به حساب میآید.
اکیدنه نوکدراز بیشتر در اندونزی و پاپوآ در گینه نو یافت میشود اما این جانور قابلیت سازگاری با انواع مکانها، از کوهستان گرفته تا جنگلهای انبوه را دارد.
اگرچه اطلاعات زیادی درباره نحوه زندگی این جانور در دست نیست اما بهنظر میرسد اکیدنه تمام شب بیدار است و روزها در لانهاش که بیشتر چوب توخالی و عمیق و باریک یا حفره است به سر میبرد. نکته جالب درباره این جانور این است که به جز فصل جفتگیری باقی سال را تنها زندگی میکند.
اکیدنه نوکدراز در هر بارداری تا شش تخم میگذارد و آنها را در کیسهاش نگه میدارد تا نوزادها سر از تخم بیرون بیاورند و بعد از تولد اکیدنههای کوچک باز هم آنها تا شش هفته درون کیسه مادر میمانند و با او به این طرف و آن طرف میروند و تازه بعد از این مدت جرات بیرون پریدن از کیسه را پیدا میکنند و از مادر جدا میشوند. غذای اکیدنه را حشرات، کرمهای خاکی و لارو سوسکها تشکیل میدهند. اکیدنه با نوک دراز و زبانی که دارد در شکار این حشرات بسیار ماهر است.
اژدهای دریایی
همانطور که از نامش پیداست در دریا زندگی میکند. این جانور دریایی خرطوم بلند تیوپ مانندی دارد و برخلاف ظاهرش پوست این اژدها سفت و محکم است. نکته عجیب درباره این آبزی این است که چشمهایش به طور جداگانه از یکدیگر حرکت میکند و هیچ دندانی ندارد و بین اعضای داخلی بدنش جای شکم خالی است؛ در حقیقت اژدها اصلا شکم ندارد.
این اژدها که انگار به بدنش برگ آویزان است معمولا به رنگ سبز طلایی و نارنجی دیده میشود. اژدهای دریایی تازه متولد شده تا زمانی که آنقدر بزرگ شود که بتواند شکار کند از پلانکتونها تغذیه میکند اما غذای اژدهای بالغ سختپوستانی مثل میگوها و لار و حشرات دریایی هستند. البته اژدهای دریایی در بارداری شبیه به اسب کوچک دریایی است؛ چراکه در این آبزیها هم جانور نر تخم را تا زمان به دنیا آمدن نوزادان نگاه میدارد.
اژدهای دریایی ماده هنگام باروری تا ۲۵۰ تخم صورتی رنگ را روی دم اژدهای نر میریزد و تخمها از شش تا هشت هفته همانجا در کیسه مخصوص میمانند و از همان کیسه اکسیژنرسانی لازم صورت میگیرد تا بارور شوند. نوزادانی که سر از تخم بیرون میآورند، کاملا شبیه به والدین خود هستند اما در اندازه کوچکتر و به محض متولد شدن کاملا مستقل به زندگی خود ادامه میدهند.
ماهی حبابی
ماهی حبابی را بیشتر میتوان در سواحل استرالیا و تاسمانیا دید اما تصور نکنید که بتوان به راحتی این ماهی را دید چراکه این گونه بسیار نادر است. علت کمیاب بودن ماهی حبابیاین است که معمولا در عمق ۸۰۰ متری دریاها زندگی میکنند، در این عمق فشار سطح آب هشت برابر بیشتر از سطح دریاست و از این رو کمتر ماهیای میتواند در این عمق زنده بماند و تنها دلیلی هم که ماهی حبابیتوانسته در چنین عمقی جان سالم به در ببرد شکل خاص و ترکیب ژلاتینی آن است.
از آنجا که ماهی حبابی، ژلاتینی است به همین دلیل ماهیچهای در بدن این جانور یافت نمی شود و او همیشه روی آب در یک نقطه شناور است. تحقیقات دانشمندان نشان داده که ماهی حبابیبیشتر از نرمتنانی مانند حلزونهای دریایی تغذیه میکند و برای شکار کردن هیچ تلاشی نمیکند و در یک نقطه آرام و بیحرکت میماند تا صید به او نزدیک شود و او آن را ببلعد.
ماهی حبابی در بیرون از آب رفته رفته سفت می شود و پس ازاینکه نرمی خود را از دست داد می میرد
ماهی حبابیبه خوبیمیداند که برای سیر شدن هیچ نیازی به جنب و جوش زیاد نیست و همین باعث شده تا همه او را به عنوان یک ماهی تنبل و زشت بشناسند. زمان بارداری ماهی حبابیکه میرسد، ماده آن هزاران تخم میگذارد که تا بیرون آمدن نوزادان روی آنها شناور میماند و گاهی اوقات هم مثل یک مرغ روی تخمهایش مینشیند.
بسیاری از صیادان به دلیل چهره خندهداری که این ماهی دارد، پس از اینکه اشتباهی آنها را صید میکنند آن را به آب نمیاندازند و نگاه میدارند؛ غافل از اینکه اگر ماهی حبابیاز آب بیرون آید خیلی زود حالت ژلاتینی خود را از دست میدهد و خشک میشود و میمیرد.
آکسالاتل
آکسالاتل نوعی سمندر مکزیکی است، این گونه خاص به گروه سمندرهای ببری تعلق دارد و از گونههای دیگر جدا هستند چراکه حتی بعد از بالغ شدن هم دگردیسی نمی یابند و به صورت آبزی باقی میمانند. اگر چهاین گونه خاص در بسیاری از کشورها تازه شناخته شده اما در مکزیک گونهای کاملا شناخته شده است، مکزیکیها بر این باورندکه خاستگاه آکسالاتلها رودخانهای است که از مکزیک میگذرد.
در نگاه اول آکسالاتلها بسیار شبیه به ماهی هستند اما یک ماهی عجیب و غریب که حتی توجه دانشمندان را هم به خود جلب کرده است. این جلب توجه دو دلیل دارد؛ اول اینکه چنانچه قسمتی از بدن این جانور از بین برود، سیستم بدنی آکسالاتل طوریست که قادر بهترمیم آن است و دیگر اینکه زادو ولد این جانور بسیار ساده است و جنینهای بزرگی دارند. معمولا آکسالاتلها را با ماهیهای دیگری به نام سگ آبیاشتباه میگیرند اما این گونه کاملا متفاوت است.
قیافه عجیبوغریب این جانور باعث شده تا در بسیاری از کشورها از آن به عنوان یک حیوان خانگی نگهداری شود و این ماهی در کشورهایی مانند آمریکا، انگلستان، استرالیاو ژاپن بسیار پرطرفدار است. آکسالاتل بالغ نزدیک به ۲۲ سانتیمتر قد دارد و آبششهای بیرونی، بالههاییکه از دو طرف سر بیرون زده و سر پهن با چشمهای بدون پلک، چهره با نمک و عجیبیرا بهاین جانور داده است.
نر و مادهاین جانور از طریق اندازه بدن شناسایی میشود و ماده آن اگر باردار باشد به دلیل وجود تخمها در بدنش عریضتر دیده میشود، آکسالاتلها در چهار رنگ مختلف وجود دارند؛ قهوهای، مشکی، صورتی و سفید. این موجودات گوشتخوارهستند و معمولا از جانوران کوچکی مانند حشرات، کرمها و ماهیهای کوچک تغذیه میکنند.
این جانور آبزی عجیب و غریب از طریق حس بویایی خود طعمه اش را شناسایی میکند و سپس با حمله به طعمه آن را به درون دهان و مستقیم از آنجا به داخل شکم خود میکشد. این حیوان باید به صورت تکی نگهداری شود و چنانچه با همنوعان کوچکتر از خود در یک جا بماند آنها را میخورد، یک آکسالاتل بالغ را تها میتوان با آکسالاتل بالغ دیگر در یک جا نگهداری شود.
خرچنگ یتی
در سال ۲۰۰۵ دانشمندان سخت پوست جدیدی را کشف کردند؛ سخت پوستی که شبیه به خرچنگ بود. این جانور برای نخستین بار در آبهای اقیانوس آرام دیده شد و نام آن را خرچنگ یتی گذاشتند. جانورشناسان میگویند که این خرچنگ گونه خاصی از خرچنگها است که چشمهایش هیچ رنگدانهای ندارد و اگرچه دانشمندان هنوز مطمئن نیستند اما عقیده دارند که خرچنگ یتی قادر به دیدن نیست.
دراطراف دستها و انبرهای این خرچنگ تارهایی مومانند مشاهده میشود که به نظر میرسد اندامی باکتریایی برای تصفیه باشد. خرچنگ یتی از روی موهای طلایی رنگش که قسمتهایی از اندام او را پوشانده است قابل تشخیص از خرچنگهای دیگر است.
مطالعاتی که دانشمندان بعد از کشف این جانور روی آن انجام دادهاند نشان میدهد که موهای طلایی رنگ خرچنگ باکتریهایی هستند که به شکل رشته در آمدهاند و به جانور کمک میکنند تا اگر سمی در اطراف محل زندگی این حیوان وجود دارد، آن را دفع کند.
خرچنگ یتی را که تنها ۱۵ سانتیمتر قد دارد میتوان فقط در آبهای اقیانوس آرام دید. از آنجایی که خرچنگ یتی به تازگی کشف شده است اطلاعات زیادی در مورد اینکه چه میخورد و چگونه شکار میکند در دست نیست اما دو نظریه در این مورد وجود دارد؛ نظریه اول اینکهاین آبزی از باکتریهای موجود در آب تغذیه میکند و نظریه دوم اینکه گوشتخوار است و خوراکش میگوهای کوچکند. اینکه این خرچنگ چگونه تولید مثل میکند نیز همچنان ناشناخته باقی مانده است.
مارماهی دهانگرد
ممکن است با شنیدن نام مارماهی همه فکر کنند که این جانور را بارها دیدهاند اما این آبزی تنها تشابه اسمی با مارماهی دارد و گونه خاصی است که بسیاری از افراد هنگامیکه نخستین بار آن را میبینند با مار یا مارماهی اشتباهش میگیرند در صورتی که این جانور هیچ یک از آن دو نیست. مارماهی دهانگرد در حقیقت یک نوع ماهی است با این تفاوت که شباهتی به ماهیهایی که تا به حال دیدهایم ندارد.
نکته قابل توجه و گیجکننده درمورد مارماهی دهانگرد این است که این جانور جمجمه داشته اما ستون فقرات ندارد و بدنی شبیه به مار یا مارماهی دارد و از این رو حتی بسیاری از دانشمندان هم بر این باورند که این جانور از عجیبترین گونههای دریایی در جهان است.
مارماهی دهانگرد تا ۱۸ سانتی متر رشد میکند و انتهای دم او شبیه به پاروست. رنگ این جانور عجیب آبزی از صورتی تا آبی تغییر میکند و روی پوست بدنش نقطههای سیاه و سفید دیده میشود. علاوه بر همه این شگفتیها، معمولا مارماهی دهانگرد بینایی خوبی ندارد و هیچ اثری از باله روی بدن این ماهی یا آرواره در دهان او دیده نمیشود و در عوض شش عضله نوکتیز مانند یک سوراخ بینی در اطراف دهان او مشاهده میشود.
این نوع ماهی، غذای خود را به وسیله یک جفت عضو آروارهمانند از جنس کراتین که به صورت افقی در دهانش قرار دارد به درون میکشد. مارماهی دهانگرد در تمام آبهای جهان به غیر از اقیانوس اطلس شمالی یافت میشود و معمولا زیستگاه این جانوران آبهای سرد به عمق ۱۲۱۹ متر است که بیشتر عمر خود را زیر زمین و در بستر نرم اقیانوسها میگذرانند.
میان جانوران آبزی روش تغذیه مارماهی دهانگرد از همه مشهورتر است؛ چراکه این جانور از داخل بدن دیگر ماهیها- چه زنده و چه مرده- تغذیه میکند. کاری که این ماهی انجام میدهد این است که به آرامی مانند یک ژله از راه دهان وارد دهان ماهی میشود و شروع به خوردن اندامهای داخلی جانور میکند.
حال اگر ماهی زنده باشد بعد از اینکه مارماهی دهانگرد شروع به خوردن آن میکند رفته رفته جان خود را از دست میدهد و دهانگرد هم بعد از سیر شدن راه خود را به آرامی در پیش میگیرد تا از جسد خارج شود.
جالب اینجاست که این ماهی پس از تغذیه میتواند ماهها بدون غذا سر کند و جالبتر اینکه معمولا صیادان از این جانور نفرت دارند؛ چراکه بسیاری از ماهیهایی که صیادان صید میکنند، پیش از اینکه دست آنها به گوشت صید برسد مارماهی دهانگرد آن را یک لقمه چرب کرده است.
مارماهی دهانگرد بسیار خوششانس است؛ چراکه کمتر جانور دریاییای تمایل دارد چنین ماهی لاغر و چسبناکی را بخورد و همین جثه زشت و زننده مارماهی است که او را به چشم دانشمندان جانوری عجیب و متفاوت نشان داده است.
خوک دریایی
اسکوتاپلان به خوک دریایی معروف است چرا که بدنی کاملا متورم و گرد شبیه به خوک دارد. این جانور عجیب در حقیقت نوعی از خیار دریایی است و تمامی حرکات و رفتارش شبیه به حلزون ها می باشد و از ارگانیک های دریایی که در بستر اقیانوس زندگی می کنند تغذیه میکند. بدن این جانور آبزی آنقدر شفاف است که برخی از ارگان های داخلی او با چشم قابل رویت هستند.
این جانور در قعر اقیانوس ها زندگی میکند و یک جانور بی مهره است با بدنی نرم که در اطراف دهانش شاخکهای گوشتی دارد. مطالعات دانشمندان نشان داده که شاخکهای اطراف دهان خوک دریایی در حکم دستهای او عمل می کنند و برای گرفتن غذا به او کمک می کند.
خوک دریایی بسیار ترسو و گوشه گیر است. این حیوان عجیبوغریبهنگامی که بیرون از آب قرار میگیرد شاخکهای گوشتی خود را جمع می کند و مثل یک توپ گرد می شود اما در آب کاملا مثل یک حلزون با باز کردن شاخک هایش شنا می کند.
ناروالهای شاخ دار
ناروالها در قطب شمال زندگی میکنندو به ندرت میتوان آنها را در قطب جنوب پیدا کرد. این جانوران گونه خاصی از نهنگهای سفید به شمار میروند. البته ناروالها با نام دیگری به اسم نهنگهای ماه هم خوانده میشوند؛ چون از سمت چپ آرواره نهنگ نر شاخ حلزونی شکل و بلندی بیرون زده که باعث عجیب شدن قیافهاین جانور شده است.
این شاخ سه متر از جثه هفتمتری نهنگ نر بلندتر است و در بین هر ۵۰۰ ناروال نر یکی از آنها دو شاخ دارد. هر چند مطالعات زیادی روی این جانوران صورت گرفته بلکه عملکرد این شاخها در بدن مشخص شود اما هنوز جوابیبرای این سوال یافت نشده است و تنها یک احتمال وجود دارد و آن اینکهاین شاخها برای جذب جنس مخالف است و نهنگی که شاخش بلندتر باشد رهبری گروه ناروالها را برعهده دارد.
در مطالعاتی که اخیرا یک تیم اکتشافی به سرپرستی مارتین انویا جانورشناس مشهور انجام گرفته به نظر میرسد که این شاخها نوعی عضو حسی هستند و به دلیل وجود میلیونها مجرا بر روی شاخها یک سیستم عصبیمحسوب میشود و از این رو میتواند تغییر دما را احساس کند و نکته مهم در مورد شاخها این است که در صورت شکستن بر خلاف شاخهای دیگر حیوانات به هیچ عنوان رشد نمی کند.
ناروالها جانورانی بسیار سنگین وزن هستند؛ به طوری که نر آن به ۱۵۸۷ کیلوگرم و ماده آن به ۹۹۷ کیلو هم میرسد. معمولا ناروالها رنگ به خصوصی ندارند اما گاهی اوقات به رنگهای قهوهای و مشکی هم دیده شدهاند و هر چهاین جانوران پیرتر میشوند رنگ پریدهتر میشوند. ناروالها شناگران قعر دریا هستند و از نوعی ماهی که در زیر آبهای قطب زندگی میکند تغذیه میکنند.
اگر ناروال بخواهد به قعر دریا برود یک شیرجه عمیق اوحداقل دو متر در ثانیه سرعت دارد و بدین ترتیب این جانور عجیب در عرض هشت تا ده دقیقه میتواند به عمق ۱۵۲۴ متری دریا برسد و بدون اینکه ثانیهای معطل کند دوباره به سطح آب برگردد.
منبع: همشهری